مدتی
در قم بايد زندگی كرد تا ديد
روحانيت در آنجا ده برابر من و
آغاجری در تهران دچار محدوديت
است اصلاحات در قشر روحانی را
بايد به خود اين قشر واگذار كرد
و وارد بحثهای انحرافی نشد
عباس
عبدی گفت: در واكنشهايی كه نسبت
به سخنرانی آغاجری صورت گرفت،
برخورد آقای كروبی يك برخورد به
نسبت متعادل بود و بايد به عنوان
يك فصلالخطاب در واكنشها تلقي
شودهمچنين پاسخ آغاجری در نامه
اخير او به آقای كروبی نقطه كاملا
مثبتی است و بايد از آن استقبال
كرد
عضو شورای مركزی جبههی مشاركت
ايران اسلامی و عضو شوراي
سردبيری روزنامهی نوروز در گفت
و گو با خبرگزاری دانشجويان
ايران با اشاره به ادبياتی كه
آغاجری در سخنان خود به كار برده
است، گفت: به نظر ميرسد ادبيات
به كار گرفته شده توسط آغاجري،
مناسب بحث علمی نبوده است و اگر
وی قصد داشته است به تحليل وضعيت
روحانيت بپردازد، بهتر بود به
زبان علميتر بحث ميكرد تا در
نتيجه مجبور به استفاده از كلمات
عمومی و لحن تحقيرآميز نشود زيرا
شايد در يك مبحث سياسی بتوان از
اين لحن استفاده كرد ولی اينگونه
برخورد هنگام بحث در مقام علمي
انعكاس مطلوبی ندارد
وی خاطرنشان كرد: اين نكته قابل
اهميت است روحانيتی كه مورد نظر
آغاجری است در واقع كسانی هستند
كه لباس روحانيت را به عنوان سپر
قدرت بر تن كردهاند و بخش اعظم
روحانيت عضو اين مجموعه نيست
زيرا اگر عدهای از روحانيت در
مسند قدرت هستند، نميتوان گفت
همهی آنها در اين ساخت هستند و
مطابق اين اقليت رفتار ميكنند
عبدی معتقد است: اگر ما به خود
زحمت مدتی زندگی كردن در قم را
بدهيم، متوجه خواهيم شد كه
روحانيت در آنجا با ده برابر
محدوديتی مواجه است كه ما و آقاي
آغاجری حتی با يكی از آنها در
تهران و در دانشگاه مواجه نيستيم
آنكه بيش از همه نگران وضع جاري
است، در واقع قشر روحانيت اصيل،
اعم از مراجع و ديگر روحانيوني
است كه اصلا در ساخت قدرت نيستند
وی افزود: البته ساخت قشر روحانيت
همانند اقشار ديگر اشكالات
متعددی دارد اما بهتر است افرادي
كه خارج از قشر روحانيت قرار
دارند، كمتر به اين اشكلات
بپردازند زيرا اگر يك غير روحاني
به بيان مشكلات اين قشر بپردازد،
موجب موضعگيری و واكنش آن خواهد
شد بهتر است اجازه بدهيم خود
روحانيت به نقد خود بپردازد
عبدی يادآور شد: آنچه در مورد
روحانيت مطرح است، توسط حضرت
امام، مرحوم مطهری و مرحوم بهشتي
نيز گفته شده است اما آنها در
قالب روحانی اين مسايل را مطرح
كردند تعبيری كه از مطالب مرحوم
مطهری ميشود با تعبيری كه از
سخنان يك غيرروحانی ميشود،
متفاوت است اين مسئله برای غير
روحانيون نيز صادق است
عضو جبههی مشاركت ايران
اسلامي، ابراز عقيده كرد: نبايد
فراموش كنيم كه روحانيت، خواه
ناخواه در بخش محافظهكار جامعه
جای گرفته است يعنی بيشتر در
گذشته ريشه دارد اين نكته به
خودی خود منفی تلقی نميشود
زيرا هر فردی در كنار نگاه به
آينده و درخواست تحول، دلبستگيهايي
نسبت به گذشته دارد و در مقابل
تغيير مقاومت ميكند اين حس
دوگانه موجود، در فرد، در كليت
جامعه و در نهادها خود را نشان ميدهد
يعنی بخشی از اقشار و نهادها به
گذشته تعلق خاطر دارند و بخش
ديگری به آينده تعلق خاطر پيدا
كردهاند تعامل اين دو يك روند
منطقی را فراهم ميكند و نبايد
به حذف يكی از آنها انديشيد
وی خاطرنشان كرد: اگر همهي
نيروهايی كه نسبت به گذشته تعلق
دارند، حذف شوند و يا با تحول،
نوگرا شوند، شاهد تغييراتی با
آيندهی نامعلوم خواهيم بود و در
مقابل نيز اگر همهی نوگراها و
تحولخواهان از بين بروند دچار
ركود و جمود و سرنوشتی نامعلوم
خواهيم شد بنابراين چنين
دوگانگی همانطور كه در يك شخص
به صورت واحد وجود دارد در كل
ساخت اجتماعی نيز گروههاي
مختلف اين دو گزينه را نمايندگي
ميكنند و به تناسب زمان درمسائل
گوناگون كما بيش به هم خواهند
رسيد
عبدی با اشاره به اينكه در قشر
روحانی نيز تحولات چشمگيري
وجود دارد، گفت: بيشترين ضربه به
روحانيت از سوی كسانی است كه دين
و روحانيت را ابزاری كردهاند و
رفتار مراجع تقليد در قم نشان از
نگرانی آنها از اين قضيه دارد،
بنابراين دليلی وجود ندارد كه ما
وارد مسايلی شويم كه گرهی از
مشكلات جامعه باز نمی كند اگر چه
تحول در قشر روحانيت يك مسئله
كليدی است ولی بخش قابل توجهی از
آن بايد توسط خود روحانيت انجام
شود از بيرون نميتوان اين تحول
را تحميل و اجرا كرد زيرا ممكن
است با خصلتهای صنفی مواجه شويم
و حتی تحول به تاخير بيافتد
وی دربارهی چگونگی برقراري
تعامل در دوگانگی مطرح شده ،گفت:
جوامع در حال گذار همواره با اين
نگرانی مواجه هستند كه با وجود
پيوستگی و وابستگی نسبت به گذشته
چگونه ميتوانند با تغييرات
دنيای جديد هماهنگ شوند مشكل
امروز ما پيدا كردن يك نقطهي
مناسب بين اين دو خواست متناقض
است و پيچيدگی جامعه به همين امر
بازميگردد
عبدی افزود: بخش مخالفان صادق
اصلاحات احساس ميكنند تحولات،
ريشهی آنها را از گذشته جدا ميكند
از طرف ديگر بخشی از اصلاحطلبان
احساس ميكند ماندن بيش از حد
اين ريشه در گذشته در درازمدت
موجب خشك شدن شاخ و برگهايی ميشود
كه هدف هر ريشهای تامين و باور
كردن آنهاست با نگاه به اصلاحات
از اين زاويه ممكن است بتوانيم با
بخشهای صادق مخالفان اصلاحات،
نه آنها كه در بند قدرت هستند،
به توافقی اجماعی برسيم و راهي
پيدا كنيم زيرا هر دو دغدغه،
پذيرفته شده است
وی تاكيد كرد: بايد كوشش كنيم دو
گرايش نسبت به گذشته و آينده را
با هم هماهنگ سازيم زيرا اگر در
مسايلی گذشته را در نظر نگيريم
انقطاع فرهنگی نسبت به گذشته
پيدا ميشود و انسان را بيهويت
ميكند و از طرف ديگر اگر تحول
پيدا نكنيم، انطباقپذيری خود
را با محيط جديد از دست ميدهيم
اين گرايش موجود، همانگونه كه
در يك فرد ممكن است به چالشهاي
درونی تبديل شود در اجتماع نيز به
چالشهای بين دو نسل، دو نهاد و
دو گروه تبديل خواهد شد به نظر ميرسد
با نگاه روشنبينانه به اين قضيه
ميتوان مساله را حل كرد
عبدی دربارهی واكنشهايی كه
سخنرانی آغاجری به دنبال داشته
است، گفت: در اين خصوص نبايد به آنچه
مخالفان اصلاحات ميگويند،
اهميت داد زيرا آنها به دنبال
بهانهای هستند تا خود را مبري
كنند و ممكن است اين بهانه را از
هر جای ديگری هم پيدا كنند
بخشی از واكنشها نيز به
روحانيتی بازميگردد كه به نوعي
در اصلاحات مؤثر بوده و نقش داشتهاند
واكنش اين بخش به معنی عام قضيه
يك واكنش منفی قلمداد نميشود
زيرا برخی مانند آقای كروبی و
ديگران انتقاد خود را مطرح كردهاند
و بايد از اين نوع اظهارات و
برخوردها استقبال كرد زيرا
مسالهی خاصی نيست
وی در پايان افزود: برخی از
آقايان بايد توجه داشته باشند كه
نبايد فضای پيش آمده را آب گلآلود
تصور كنند كه ميتوانند از آن
ماهی بگيرند سابقهی اين افراد
را ما حتی قبل از انقلاب ميدانيم
اينها كسانی بودند كه از نسبت
مواضع شاه عليه روحانيت واكنش
چندانی نداشتند و جايزه گرفتند
بهتر است اين آقايان وارد بازي
نشوند زيرا باز كردن پروندهها
به نفع كسی تمام نخواهد شد
بنابراين اگر هر كسی در جايگاه
خود قدم بردارد بهتر خواهد بود