اخيرا گزارش مشروحی تحت عنوان اسناد
روابط آمريكا و عراق منتشر شده است
كه در آن اشاراتی نيز به روابط
مشابه با جمهوری اسلامی در
طول دوران رياست جمهوری رونالد
ريگان و پدرجورج دبليو بوش شده است.
اين گزارش نشان می دهد كه چگونه
حاكميت جمهوری اسلامی، بدون
آگاهی مردم و محروم كردن ميليون
ها ايرانی كه با شركت دريك
انقلاب عظيم نظام شاهنشاهی را
سرنگون كردند از اطلاع پيرامون
معاملات و زدوبندهای پشت پرده،
كشور و انقلاب را به ورطه نابودی
كشاندند. امری كه در حال حاضر نيز
می كوشند تكرار كنند و به بهانه
موقعيت جنگی، مردم ايران را از
اخبار مهم مربوط به سرنوشت شومی
كه امريكا می خواهد برای آنها
رقم بزند محروم ساخته و اجازه
مقابله و خنثی سازی آن را به
مردم ندهند. ادامه جنگ با عراق با
شعار فتح كربلا از دل همين مناسبات
امريكائی و سقوط در دام اسرائيل
و امريكا ممكن شد و جنگ داخلی در
ايران نيز می تواند از دل همين
سياست و مشی بيرون بيآيد. (مراجعه
كنيد به خبر- تفسير رد لايحه اصلاح
قانون انتخابات از سوی شورای
نگهبان در همين شماره پيك)
" پيك" اين گزارش را بسيار با اهميت
تلقی كرده و به همين دليل آن را
به فارسی برگردانده كه در چند
نوبت منتشر خواهد كرد. نخستين قسمت
از اين گزارش را در زير و همراه با
عكسی در از ديدار صدام حسين
رامسفلد می خوانيد:
سند 1 : سفارت
آمريكا در تركيه ـ از ريچارد بوم به
وزارت امور خارجه. ارسال محموله به
عراق ـ 21 نوامبر 1980
كمی پس از جنگ ايران و عراق سفارت ايالات
متحده در آنكارا گزارش داد كه بنادر
تركيه مملو از كالاهايی شده است
كه قرار است به عراق حمل شود و نيز
كالاهای اسرائيلی كه از طريق
تركيه قرار است به سوی "جنگجويان
اسلامی” سرازير
گردد. در ميان كالاهای نامبرده
بايد به سلاحهای
شيميايی برای ارسال به
ايران اشاره شود. فروش سلاحهای
فوق به هر دو طرف ايران و عراق
ناشی از "تيز هوشی
اسرائيلی”
می باشد.
توضيح:
جنگ ايران و عراق برای هر دو كشور يك
تراژدی بود، كه نتيجه آن كشته
شدن صدها هزار نفر و خسارات بيشمار
بود. اين جنگ توسط بازار اسلحه هر چه
بيشتر به درازا كشيد و اسلحه فروشان
كشورهای بريتانيا، اسپانيا،
ايتاليا، فرانسه، آلمان، برزيل،
آرژانتين، شيلی، كره شمالی،
چين، آفريقای جنوبی،
اروپای شرقی، اسرائيل،
آمريكا و غيره كه اشتياق دو طرف در
خريد اسلحه و مهمات و تكنولوژی
نظامی را مشاهده كردند، از فروش
آنها دريغ نورزيدند. ايران كه محتاج
وسايل يدكی سلاحهای
آمريكايی خود و نيز زير ساخت
ارتش خود بود كه توسط آمريكا بنا
نهاده شده بود، نمی توانست
مستقيما سلاح خود را از آمريكا وارد
كند، از اينرو برای تامين
مايحتاج نظامی به كشور ثالثی مثل
اسرائيل روی آورد.
سند 2 : سفارت آمريكا در
اسرائيل. از ساموئل لوئيس به وزارت
امور خارجه.
منبعی گفته است كه در حالی كه
آمريكائيها در ايران به گروگان
گرفته شده اند، اسرائيل از فروش
اسلحه به ايران خودداری خواهد
كرد، با اينحال دلالان اروپائی
بدون تائيد و يا تائيد دولت
مطبوعشان سلاحهای مورد نياز
ايران را تامين خواهند نمود.
(دانشجويان پيرو خط امام در سپتامبر 1979 در
اعتراض به پذيرفتن شاه از سوی
آمريكا برای معالجات پزشكی
سفارت آمريكا را در ايران اشغال و 52
كارمند اين سفارت را به گروگان
گرفتند. در پاسخ، كارتر حسابهای
ايران را در اين كشور مسدود و تحريم
هايی را بر عليه اين كشور وضع كرد.
گروگانها تا 20 ژانويه 1981 كه زمان
ايراد سوگند توسط رونالد ريگان،
رئيس جمهور تازه آمريكا بود، آزاد
نشدند.)
سند 3: وزارت امور خارجه
آمريكا. از الكساندر هيگ وزير امور
خارجه به ديپلماتهای خاور نزديك
و جنوب آسيا.
موضوع: تسليحات نظامی
برای ايران و عراق. 16 فوريه 1981 .
موضع ايالات متحده عدم پشتيبانی از هر يك
از طرفهای درگير بمنظور
جلوگيری از گسترش مناقشه و پايان
دادن به جنگ و برقراری مجدد ثبات
در منطقه می باشد.
سند 4 : بخش حافظ منافع
آمريكا در عراق. از ويليام ايگلتون
به وزارت امور خارجه.
دورنمای سفر دريپر، معاون دستيار وزارت
امور خارجه به بغداد. 4 اپريل 1981 .
بخش حافظ منافع آمريكا در عراق (در اين زمان
روابط رسمی ديپلماتيك ميان
ايالات متحده و عراق وجود نداشت.
اين روابط بعدها در نوامبر 1984 بر
قرار گرديد) می گويد كه ايالات
متحده در حال حاضر بيش از هر زمان
ديگر بخصوص پس از انقلاب 1958 عراق،
به منافع خود در ارتباط با اين كشور
آگاهی يافته است. (پس از آنكه
عراقی ها پادشاهی هاشمی را
كه از سوی استعمار بريتانيا در
عراق منصوب گرديده بود، از سلطنت
خلع كردند)
موريس دريپر معاون دستيار وزير خارجه
آمريكا، قرار است از بغداد بازديد
كند. پس از توقيف فيليپ جيب در سال
1977 اين نخستين ملاقات يك مقام بلند
پايه دولت آمريكا با مقامات
عراقی بشمار می رود.
سند 5: الكساندر هيگ، وزير
امور خارجه به بخش حافظ منافع
آمريكا در عراق. پيام وزير امور
خارجه آمريكا به وزير امور خارجه
عراق. 8 اپريل 1981
در پيام الكساندر هيگ به سعدون حمادی
وزير امور خارجه عراق آمده است؛
آنچه كه از همه مهمتر است، اين است
كه دو كشور بتوانند بطور آزاد و
سيستماتيك نقطه نظرهای خود را با
يكديگر رد و بدل كنند. بنابراين
لازم است كه امكانات سفر موريس
دريپر به بغداد فراهم گردد.
سند 6 : بخش حافظ منافع
آمريكا در عراق. از ويليام ايگلتون
به وزارت امور خارجه.
ملاقات با سعدون حمادی در بغداد. 12 اپريل
1981
در حالی كه دولت بوش به تلاشهايش برای
بهبود روابط با عراق ادامه می
دهد، بخش حافظ منافع آمريكا در عراق
خواستار اطلاعات بيشتر از واشنگتن
شده است تا بتواند با عراقی ها در
موارد مربوط به منافع مشترك به
گفتگو بپردازد.
سند 7 : نامه وزارت امور
خارجه عراق. از سعدون حمادی به
الكساندر هيگ. 15 اپريل 1981
وزير امور خارجه عراق از سفر دريپر استقبال
می كند.
وزير امور خارجه عراق با تشكر از الكساندر
هيگ وزير امور خارجه آمريكا از سفر
دريپر و مذاكره پيرامون تقويت
روابط تجاری ميان دو كشور حمايت
و از قول آمريكا برای عدم فروش
تسليحات به ايران تشكر كرد.
سند 8 : بخش حافظ منافع
آمريكا در عراق. از ويليام ايگلتون
به وزارت امور خارجه آمريكا
نامه وزير امور خارجه عراق به وزير امور
خارجه آمريكا. 20 اپريل 1981
پس از خواندن " نامه دوستانه و غير مخاصمت
آميز" حمادی، وزير امور خارجه
عراق به الكساندر هيگ، رئيس بخش
حافظ منافع آمريكا در عراق با نظرات
محمد الصحاف، مقام رسمی وزارت
امور خارجه در اينمورد كه مكاتبات
مفيد طرفين برقرار شده است، موافق
می باشد.
سند 9 : وزارت امور خارجه
آمريكا. از الكساندر هيگ به بخش
حافظ منافع آمريكا در عراق.
ملاقات با رئيس گروه مذاكره كننده عراقی
به نام العمر. 22 اپريل 1981
دريپر پس از بازگشت به واشنگتن رئيس بخش
حافظ منافع امريكا در عراق را مطمئن
ساخت كه از سفرش به بغداد بسيار
راضی بود و درونمای بهبود
روابط و افزايش حجم تجاری ميان
دو كشور را بسيار روشن ديد. او از
اين فرصت استفاده می كند تا از يك
شركت امريكائی برای برنده شدن
در مناقصه طرح مترو در عراق
پشتيبانی نمايد.
سند 10: بخش حافظ مافع امريكا
در عراق. از ويليام اگلتون به وزارت
امور خارجه امريكا. ملاقات با طارق
عزير. 28 می 1981
ويليام انگليتون پس از مشورت هايش در
واشنگتن با طارق عزيز، نماينده
ای از امريكا ملاقات كرده است،
وارد مذاكره می شود. انگليتون به
اطلاع طارق عزيز می رساند كه
دولت امريكا از گرايش های مثبت
در روابط ميان امريكا و عراق
راضی است. انگليتون پس از ملاقات
با طارق عزيز به واشنگتن گفت كه ما
در شرايطی هستيم كه در صورت
داشتن پيغامی دو جانبه، امكانات
ارتباط مستقيم بين رهبران دو كشور
را فراهم سازيم.
سند 11: از الكساندرهيگ به
بخش حافظ منافع امريكا درعراق.
سياست امريكا در مورد فروش اسلحه و انتقال
آنها به عراق و ايران- 3 جون 1981
واشنگتن به بخش حافظ منافع امريكا درعراق
می گويد كه "ايالات متحده"
اطلاعات شخصی در باره گزارش
مربوط به داشتن سلاح ولوازم يدكی
امريكائی توسط ايران دراختيار
ندارد و از بخش حافظ منافع می
خواهد تا به مقامات رسمی عراق
اطمينان دهد كه فروش هر نوع اسلحه
ای به عراق و ايران را نه تامين
كرده است و نه آن را ناديده گرفته
است.
سند12: از بخش حافظ منافع
امريكا در عراق به وزارت امور خارجه
ديدارپيلزبری از بغداد- 27 سپتامبر 1981
يكی از اعضای پارلمان امريكا از طرف
سناتور اورين هيچ (سناتور
جمهوريخواه ايالات يوتا) در چارچوب
سفر به خاورميانه از پارلمان عراق
بازديد خواهد كرد و در فضائی
مطبوع و دوستانه، حمايت خود از
بهبود روابط با عراق را بيان خواهد
داشت.
سند 13: از الكساندر هيگ به
بخش حافظ منافع امريكا در عراق.
خارج كردن نام عراق از ليست حاميان
بين المللی تروريسم 27 فوريه 1982
وزرات امور خارجه نام عراق را از ليست
كشورهای حامی تروريسم بين
المللی خارج می كند. اين امر
تاثيری در سياست امريكا در مورد
جنگ ايران و عراق ندارد.
سند 14: از رونالد
ريگان. استراتژی ايالت متحده در
باره خاور نزديك و آسيای جنوب
غربی. 19 مارچ 1982 پرزيدنت ريگان
خواستار بررسی مجدد سياست
امريكا در مورد خاورميانه و
آسيای جنوب غربی شد تا بتواند
در مورد انتقال اسلحه و طرح های
اطلاعاتی تصميم گيری كند.
بدليل تغيير و تحول در زمينه روابط
ديپلماتيك و بازار جهانی نفت،
اين بررسی لازم بنظر می رسد. (پايان
قسمت اول)
|