ايران

پيك

                         

 

يادی هم از فرشاد ابراهيمی كنيد!

                                                مسعود بهنود

 

يك بار ديگر جهان نشان داد كه راهی جز مسالمت و مدارا برای پيشبرد دموكراسی و رسيدن به آزادی وجود ندارد، انتخاب خانم عبادی پيروزی بزرگی برای كسانی بود كه اصلاحات سياسی را بهترين راه برای تغييرات دموكراتيك در ايران می دانند.

با اهدای جايزه صلح نوبل به شيرين عبادی در حالی كه رهبر كاتوليك های جهان و شخصيت های معتبری مانند واسلاو هاول، رئيس جمهور سابق جمهوری چك و حتی ايرانی ديگری مثل هاشم آغاجری، نامزد آن بودند يك بار ديگر آشكار شد كه جهان موجود به هم پيوسته ای شده است كه در آن كمتر گوشه ای از ديد جهانيان ناپيدا می ماند.

با انتخاب يك اصلاح طلب كه در دادگاه جمهوری اسلامی محكوم و زندانی هم شده است آشكار شد كه نيروهای مرموزی در جهان از اصلاح طلبان و هواداران دموكراسی حمايت می كنند.

گرچه در سال های اخير نام خانم عبادی به عنوان يك فعال سياسی شناخته شد و شايد همين عنوان او را يك ماهی در اوج چالش محافظه كاران با جنبش اصلاحات سياسی به سلول انفرادی زندان اوين انداخت اما بيش از هر عنوانی بايد وی را يك حقوقدان انسانگرا خواند و اين صفت را شاگردان، موكلان، و خوانندگان كتاب های وی گواهند.

خانم عبادی حتی زمانی كه به زندان افتاد به دليل فعاليت های حرفه ای حقوقی وی بود، جوانی به دفتر وكالت وی وارد شد كه از اعضای فعال گروه های فشار بود و از وی خواست كه وكالتش را به عهده بگيرد، چرا كه به جهت افشای نقش گروه های فشار تحت تعقيب قرار گرفته و جان و آزادی خود را در خطر می بيند.

اميرفرشاد ابراهيمی كه بعد از فاجعه كوی دانشگاه تهران از ادامه همكاری با گروه های خشونت طلب پشيمان شده بود پس از اعترافات تكان دهنده اش بيش از يك سال به زندان افتاد، خانم عبادی و محسن رهامی وكيل دانشجويان صدمه ديده نيز به همين دليل به زندان افتادند.

بازشدن رازهای سربسته ازتباط خشونت طلبان با گروه های محافظه كار درون حكومت توسط اميرفرشاد ابراهيمی موكل خانم عبادی، تحولی بزرگ در جريان اصلاحات سياسی بود گرچه محافظه كاران ناگزير شدند با استفاده از قدرت خود در دستگاه قضائی عاملان آن را مجازات كنند.

حضور يك ماهه خانم شيرين عبادی در سلول انفرادی زندان اوين، جائی كه سال ها وی برای دفاع از موكلان خود به آن سرزده بود، هيچ گاه موجب نشد كه خانم عبادی در روش های حقوقی و مسالمت جويانه خود در پی گيری حقوق بشر دست بشويد چنان كه وی را ازادامه فعاليت های انسان دوستانه و اجتماعی خود بازنداشت.

تاخير شش ساعته راديو وتلويزيون جمهوری اسلامی در پخش خبر مربوط به اهدای جايزه معتبر نوبل صلح به يك خانم ايرانی گواه مشكلی است كه اين انتخاب برای رهبران محافظه كار جمهوری اسلامی پديدآورده است. آن ها در حالی كه قبلا مخالفت خود را با اصلاحات سياسی و حمايت جامعه جهانی از فعالان سياسی نشان داده اند اين بار برای ايستادگی در برابر شادمانی ميليون ايرانی ناگزير به تامل شدند.

دو هفته پيش زمانی كه موسسه پژوهشی صلح نروژ هاشم آغاجری استاد دانشگاه را كه به خاطر سخنرانی عليه روحانيون محافظه كار به اعدام محكوم شد نامزد دريافت جايزه صلح نوبل كردند، محافظه كاران نتوانستند خشم خود را از اين اقدام پنهان كنند و در همان حال صدها استاد دانشگاه و فعال سياسی در نامه ای آن نامزدی را تائيد كردند.

روحانيون محافظه كار و پيروان قدرتمند آنها اينك با چالشی ديگر در سطح جهانی روبرو شده اند، آن ها كه در شش سال گذشته به بهائی گران توانستند از جلوه گری جهانی نام و اعتبار محمد خاتمی يك روحانی اصلاح طلب و نوانديش دينی جلوگيری كنند، اين بار با انتخابی روبرو هستند كه مقابله با آن آسان نيست.

انتخاب خانم شيرين عبادی جز آن كه خبری خوش برای اكثريت ايرانيان است، شادمانی زنان شرقی و مسلمان را نيز در پی دارد، و علاوه بر آن كه فعالان حقوق بشر را امتيازی بزرگ به حساب می آيد، بر روند جنبش مردم سالاری ايران تاثيری بسزا باقی خواهد گذاشت.

در حالی كه حكومت ايران از جهات مختلف سياست خارجی زير فشارهای بين المللی است كه بخشی عمده ای از آن به نقص حقوق بشر در ايران مربوط می شود، اهدای جايزه ای به اين اعتبار به يك مدافع صلح جو و مسالمت انديش حقوق بشر پيام روشن ديگری است كه از سوی وجدان جامعه بشری برای تصميم سازان جمهوری اسلامی فرستاده شد.

پيامی روشن و گويا و همان كه در اولين واكنش خانم عبادی به انتخاب خود به عنوان برنده جايزه صلح نوبل بر آن تاكيد شده بود: مردم سالاری و رعايت موازين حقوق بشر تنها راه زيستن مسالمت آميز در جهان امروز است.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی