پرنس چارلز
با پيام طرح جهاني
تغييرنظام به تهران رفت؟
گزارش كميته روابط خارجی مجلس عوام انگلستان كه در آغاز سال 83
بخش های مهمی از آن در نشريه معتبر فايننشال تايمز منتشر شد،
شايد يكی از معتبرترين اسنادی باشد كه در ارتباط با سفر پادشاه
آينده انگلستان به ايران تاكنون منتشر شده است.
دراين گزارش ضمن اشاره به مسائل اتمی، حقوق بشر، انتخابات مجلس
هفتم و سلسله بحث های مربوط به سياست خارجی دولت های انگلستان طی
25 سال گذشته در ارتباط با جمهوری اسلامی، برای نخستين بار اشاره
ای گذرا به يك "طرح" شده است كه اتفاقا همين نكته، مهم ترين
نكته مندرج در آن گزارش است. چنان، كه باحتمال قريب به يقين
انگيزه سفر ناگهانی و تعجب برانگيز پرنس چارلز، وليعهد كنونی و
پادشاه آينده انگلستان به ايران را تا حدودی روشن می كند. سفری
كه هيچ جناحی در حاكميت جمهوری اسلامی به خود اجازه نداد درباره
آن چيزی در مطبوعات بنويسد و پرنس انگلستان نيز مجبور شد برای
توجيه سفر ناگهانی اش به ايران، زلزله بم را بهانه كرده و سری هم
به شهر ويران و خاك آلود بم بكند.
مجلس عوام انگلستان در گزارش خود می نويسد:«
جمهوری اسلامی از طرحی اطلاع دارند كه
درخارج برای تغيير نظام درايران وجود دارد»
بی شك اين طرح و كوشندگان پياده كردن آن در ايران شامل اپوزيسيون
جمهوری اسلامی در خارج از كشور نمی شود، چرا كه اساسا نه طرحی
مدون دراين ارتباط وجود دارد و نه انگيزه فعاليت های سياسی در
خارج از كشور با آرزوی تغيير نظام در ايران و يا حمايت از
اصلاحات در حاكميت جمهوری اسلامی چنان سخن تازه و بكری است كه در
گزارش مهم مجلس عوام انگلستان گنجانده شود. بنابراين، آنچه می
ماند طرحی است كه در عالی ترين سطوح و در محرمانه ترين مذاكرات و
تفاهم ها ميان گردانندگان اصلی و پشت صحنه سياسی امريكا و
انگلستان و شايد برخی كشورهای اروپائی مطرح است. از آنجا كه دولت
ها، بعنوان كارگزاران می آيند و می روند، اما محرمانه ترين اسناد
داخلی و جهانی انگلستان نه در خانه شماره 10 لندن، بلكه در قصر
واتينگهام می ماند و جهت گيری های استراتژيك در آنجا و در محافلی
نظير"ماسونی" تعيين می شود، چه مقامی محرم تر و مهم تر از پادشاه
آينده انگلستان برای ايفای نقش انتقال دهنده و يا اجرای يك سياست
تحت پوشش محرمانه ترين و مهم ترين هشدار باش به مقامات عالی
جمهوری اسلامی؟
شايد بتوان آن عقب نشينی بحث انگيز و پرانتقاد از خاتمی را در
آستانه انتخابات مجلس هفتم و تن سپاری به برگزاری فرمايشی آن
انتخابات را به اين سفر نيز وصل كرد: عقب نشينی از بيم فروپاشی
كامل نظامی كه به هرحال روحانيون در راس آن قرار دارند و محمد
خاتمی نيز خود روحانی و پايبند به حفظ جمهوری اسلامی است.
اين احتمال كه مجموعه اين مسائل يك بازی زيركانه و ترساندن اصلاح
طلبان برای تن دادن به تشكيل مجلس فرمايشی و احيای سلطنت
روحانيون در ايران بوده نيز مطرح است و زمزمه نيز می شود، اما
منطق برتر همان گمانه نخست بنظر می رسد. يعنی فرار به جلو از ترس
سقوط!
اما خود تشكيل اين مجلس گامی در جهت تحقق همان طرح جهانی نيست؟ و
بازی بزرگ در همينجا صورت نگرفته است؟
(گزارش فایننشال تایمز در صفحه اول پیک
همچنان در دسترس است)