از اين خانواده شهدا و خود نيمه شهيد شده ها دهها تن كه در جريان انتخابات
مجلس هفتم رد صلاحيت شدند و دو نمونه برجسته اين خانواده ها و
بازماندگان آنها يكی در زندان اوين و منتظر اعدام است" هاشم
آغاجری با يك پای از دست داده در جنگ با عراق" و ديگری به جرم
حضور در شورای مركزی جبهه مشاركت ايران يك بار برای مدتی زندانی
شد و اكنون هم منتظر فرصت اند تا راهی زندانش كنند" جلائی پور
"بنابراين، هم رهبر تعارف كرده است و هم مردم می دانند كه اين
تعارف ها ديگر پشيزی در جمهوری اسلامی ارزش و اعتبار ندارد، كه
اگر داشت با مجلس ششم كه دهها مجروح و معلول، بسيجی و خانواده
شهدای جنگ در آن بودند چنان نمی كردند كه كردند و رهبر در كانون
مركزی اين مقابله با مجلس بود.
رهبر جمهوری اسلامی در بخش ديگری از پيام خود و درحاليكه خود بيش و پيش از
هر مقام و مسئولی در مملكت بايد به مردم پاسخ بگويد با تمركز 70
درصد اختيارات حكومتی و قرار داشتن در راس قوای مسلح و تشكيل
نهاد موازی امنيتی و نظارت تام و تمام بر سياست خارجی و هر تصميم
كوچك و بزرگی كه در مملكت گرفته می شود چه كرده و به كی
پاسخگوست، نوشت:
من به حول و قوهی الهی و به همت دولت و ملت، اميدوارم فصل نويی
در زندگی ملت ايران آغاز شود. اگرچه سال 82 با تهاجم نظامی
آمريكا
و انگليس به همسايهی غربی ما آغاز شد و
چكمهپوشان شيطانهای بزرگ در نزديكی مرزهای ما مستقر شدند و اين
مايهی نگرانی برای ملت ايران بود، اما در مقابل دشمن
عنود و خبيثی مثل صدام - كه با ملت خود هم كمتر
از ملت ما دشمنی نداشت - از صحنه
اخراج شد؛
اگرچه در تابستان سال 82 دستگاهها و سرويسهای جاسوسی آمريكا و
اسرائيلتا
آنجا كه توانستند تلاش كردند تا زمينهی آشوبهای اجتماعی را در
كشورمان فراهم
كنند، اما با هوشياری و اقتدار ملت ايران و دستگاههای خدمتگزار
ملت، توطئهها نقش
بر آب شد؛ اگرچه در پاييز سال 82 تبليغات سياسی پرحجم آمريكا
عليه كشورمان به
بهانهی حملهی سياسی به تلاشها و فعاليتهای هستهيی كشور ما
به اوج خود رسيد اما در مقابل ملت و مسؤولان اولا به اهميت دستاورد علمی و فناوری
خود در اين زمينه
بيشتر از پيش واقف شدند، ثانيا راه پخته و صحيحی را در مقابل اين
آشوبها اتخاذ
كردند و پيش رفتند؛ اگرچه در زمستان سال 82 حادثهی مصيبتبار
زلزلهی بم دلهای همه را غمگين كرد، اما حركت عظيم ملت ايران در كمك به آسيبديدگان و
دست ياری بلند كرد به سوی برادران همميهن خود، همه مردم دنيا و كسانی را كه مطلع
از اين ماجرا شدند به اعجاب و تحسين وادار كرد؛ در پايان سال هم انتخابات پرشور
مجلس شورای اسلامی انجام شد كه حضور مردم، عليرغم همهی تلاشی
كه دشمنان ملت ايران برای سرد و بلكه تعطيل كردن كانون انتخابات به خرج دادند، توانست همه اين
توطئهها را نقش برآن كند؛ افتخار ديگری بر افتخارات ملت ايران افزوده شد.
"رهبر جمهوری اسلامی درحالی انتخابات فرمايشی مجلس هفتم را انتخابات پرشور
اعلام كرد كه حداقل به تائيد شورای نگهبان و با همه آمارسازی ها
51 در صد مردم حتی زير بمباران تبليغات تلويزيون و تهديدهای
امنيتی حاضر نشدند درانتخابات شركت كنند و 15 در صد از آراء
ريخته شده به صندوق ها نيز سفيد و باطله بوده است. اين نكات را
همگان ميدانند و رهبر نيز كه خود در جزئيات اين انتخابات و حتی
تعيين ليست رهبری برای تشكيل مجلس هفتم نقش مستقيم داشته در
جريان است، اما آشكارا دروغ می گويد و سال 83 را با دروغ آغاز می
كند!"
دربخش ديگری از همين پيام است كه رهبر همه را موظف به پاسخگوئی
معرفی می كند الان خود و پس از فرافكنی مسئوليت خويش بر خلاف جهت
حركت كرده و می نويسد:
سال 83 آخرين سال دولت خدمتگزار كنونی است؛ همچنان كه در اواسط
سال 83
مدت مسؤوليت پنج سالهی اول رييس قوهی قضاييه به پايان ميرسد و
در اوايل همين سال هم مجلس ششم شورای اسلامی دوران مسؤوليت خود
را به پايان ميبرد؛ همانطون سال هم مجلس ششم شورای اسلامی دوران
مسؤوليت خود را به پايان ميبرد؛ همانطورکه برخی از دستگاههای
مهم و تاثيرگذار كشور دورههايی را طی ميكنند و به پايان دورهی
مسؤوليتهای خودشان ميرسند و دورههای جديدی آغاز خواهد شد.
آنچه كه در اين سال مناسب و لازم است كه انجام بگيرد، اين است كه
مسؤولان بخشهای مختلف به مردم گزارش
بدهند كه در دوران مسؤوليتی كه در حال پايان يافتن است يا پايان
يافته، چه خدمت بزرگ و چه كار شايستهيی را برای مردم انجام
دادهاند. دولت
خدمتگزار، قوهی قضاييه و مجلس شورای
اسلامی به مردم پاسخ دهند كه آنچه را كه به عنوان شعار كار خود
بر زبان آوردهاند و همچنين
آنچه را كه مطالبات عمده رهبری
در اين سالها بوده است، چگونه
تحقق بخشيدهاند. مسؤولان دولتی و قوهی قضاييه و مجلس شورای
اسلامی به مردم بگويند كه برای خدمت به عموم ملت ايران، برای
توليد علم، برای استقرار عدالت و رفع فقر و فساد و تبعيض در
جامعه - كه اصلاح واقعی در جامعه اينهاست - برای نهضت
عدالتخواهی و برای نهضت مبارزه با فساد، چه اقدامات عمدهيی را
انجام دادهاند. در واقع سال 83،
سال پاسخگويی سه قوه به ملت ايران است.
دراين بخش از پيام
نكته ظريفی هم وجود دارد كه عملا اعتراف به احيای نظام شاهنشاهی
در كشور از يك طرف و اعتراف به آن نقشی است كه رهبر برای خود در
جمهوری اسلامی قائل است و بموجب آن نيز بايد به مردم پاسخ بگويد.
او سه قوه را ملزم
به اجرای مطالبات عمده رهبری می كند. يعنی قانون اساسی و تفكيك
قوا هيچ و قانون اساسی همان است كه ايشان می گويد. حرف و سخنی كه
بارها اسدالله علم از قول شاه در خاطراتش از آن ياد می كند و با
احتياط كامل نسبت به سرانجام اين وضع ابراز نگرانی می كند. رهبر
در اين بخش هر سه قوه را تابع مطالبات خود معرفی ميكند و عليرغم
همين اعتراف آن قوا را مسئول پاسخگوئی معرفی می كند و نه خود را!
درحاليكه بنا بر همين اعتراف آنچه كه در جمهوری اسلامی می شود
مسئول مستقيمش خود اوست.