درآستانه
سالگرد سقوط استبداد سلطنتی در
سال 1357، مردم ايران استبدادی
آلوده به مذهب را نشانه گرفته اند.
استبدادی كه می كوشد سلطنت را
نيز در كشور باز توليد كند، و از
عبرت های تاريخ آنكه برای اين
بازتوليد همان راهی را طی
می كنند كه شاه طی كرد:
سركوب
مردم در داخل كشور، تشكيل مجلس بله
قربان گو، ادامه غارتگری هزار
فاميل تجاری- روحانی، زدوبند
سياسی و اقتصادی با امريكا و
اروپا و نظامی- امنيتی كردن
همه جانبه فضای سياسی كشور!
آن
استبداد، كه در 22 بهمن 1357 سرنگون
شد، زير پوشش جشن هنر شيراز و اين
استبداد كه مردم كمر به طردش از
صحنه سياسی كشور بسته اند زير
پوشش ترويج خرافات و تحميق مذهبی!
در
يكسو مستبدان و غارتگران و در
سوی ديگر مردم و آزاديخواهان.
اين آن نبرد يكصد ساله ايست كه از
صدر مشروطه تاكنون در ايران جريان
دارد و اكنون و بر سربرگزاری
فرمايشی انتخابات دوره هفتم
مجلس و يا برگزاری يك انتخابات
آزاد در كشور همچنان جريان دارد.
در
فاصله ای كمتر از 50 روز كه از
انتشار آخرين شماره راه توده (يعنی
اول ديماه گذشته) سپری شده،
انتخاباتی كه می رفت تا بر اثر
غفلت وانفعال نيروهای سياسی و
مردم ايران به تشكيل مجلسی
فرمايشی و سلطنتی بيانجامد،
عملا به صحنه هوشيار كننده ترين
مقاومت ها در برابر اين توطئه تبديل
شد. غفلت و انفعالی كه با سردادن
زودهنگام شعار "تحريم" نقاب
پرخاش و چپ روی به ظاهر
انقلابی هم برچهره داشت، اما در
عمل رخوت و بی توجهی را ترويج
كرده و مردم را به خانه نشينی
فرامی خواند. يعنی صحنه را
برای توطئه گران و طرفداران مجلس
سلطنتی خالی می كرد.
راه
توده در سرمقاله شماره 126 خود(اول
ديماه گذشته) در همين ارتباط و در
مخالفت با غفلت از فرصتی كه جهت
بسيج مردم فراهم است نوشت:
«...
بدين ترتيب و در چنين فضا و موقعيت
خطيری، همگی به سمت انتخابات
مجلس هفتم می رويم. اين كه
مخالفان جنبش و اصلاحات چه در سر
دارند و چه چيز را به صحنه آورده و
می آورند، ديگر نه امری
پوشيده است و نه نقشه ها
وترفندهايی نا آشنا. آنها، در يك
كلام می خواهند كودتای
پارلمانی كنند، تريبون پرقدرت
مجلس را كه طی چهار سال سنگر جنبش
بود و بزرگترين افشاگری تاريخ
جمهوری اسلامی را عليه ارتجاع
مذهبی ومافيای ثروت دركشور ما
كرد، از جنگ جنبش در آورند... اين كه
رويدادهای هفته ها و دو ماه
آينده درايران و منطقه چه پيش خواهد
آورد و چه تاثيری بر روند اين
انتخابات خواهد داشت، بحثی است
كه در زمان وقوع چنان رويدادهائی
بايد در باره آن صحبت كرد؛ اما
درباره آنچه كه اكنون در برابر تمام
نيروهای طرفدار اصلاحات وتحولات
قرار دارد، اكنون بايد صحبت كرد.
يعنی تحريم انتخابات مجلس
هفتم و كوشش در راه هرچه همه جانبه
تر كردن آن و يا شركت در
انتخابات، به رغم همه محدوديت
هائی كه پيش بينی آن دشوار
نيست؟ به نظر ما، ميان اين دو
تصميم هنوز فاصله ای وجود دارد
كه بايد برای رسيدن به هر يك از
دو تصميم، آن را طی كرد و اين
مسير چيزی جز افزودن همه جانبه
بر حساسيت و دقت نظر مردم ايران در
وسيع ترين اشكال خود نسبت به اين
انتخابات نيست. هر نوع شعار، انتقاد
از اصلاحات، انتقاد از كارشكنی
ها و اعتراف به قدرت جناح راست
برای سركوب و مقابله با مردم و
اصلاحات، اگر به اين هدف خدمت نكند،
به ارتجاع و مخالفان اصلاحات كمك
كرده است. از لحظه قبول اين نظر به
بعد است كه نمی توان آن اعلاميه
ها و تحريم های زودرس
انتخاباتی را كه عملا به انفعال
و بی اعتنائی مردم
برای حضور در صحنه
انتخاباتی كمك می كند تائيد
كرد. امروز نفس حضور مردم در صحنه
انتخاباتی و برانگيختن حساسيت
مردم نسبت به سرنوشت انتخاباتی
كه از نظر ما توده ای ها مهم ترين
انتخابات تاريخ 25 ساله ايران است،
در عمل فشاری است سنگين به
طرفداران كودتای پارلمانی و
تشكيل مجلس مطيع رهبری و ولی
فقيه. حتی اگر شرايطی مناسب
تحريم ملی انتخابات فراهم آيد و
چنين تحريمی عملا راهگشای بن
بست های اصلاحی درجامعه ايران
تشخيص داده شود، تنها در صورت حضور
مردم در صحنه کارزارانتخابات و حساسيت همه
جانبه آنها نسبت به سرنوشت اين
انتخابات و نقش مجلس در تحولات است
كه می تواند جنبه توده ای و
ملی به خود گرفته و طرح و نقشه
مافيای قدرت برای قبضه مجلس
را با 40-50 درصد آراء مردم نقش بر آب
كند.»
اين
بخش ها را از سرمقاله شماره اول
ديماه راه توده نقل كرديم تا در
ادامه آن بنويسيم:
ما
به سهم خود عميقا از برانگيخته شدن
حساسيت مردم نسبت به سرانجام
انتخابات مجلس هفتم خرسنديم و
ستايش خود از تحصن ملی نمايندگان
مجلس ششم، كه اين بيداری و
هوشيار مديون آنست را نيز در
اطلاعيه ای كه بدين مناسبت
انتشار داديم اعلام داشتيم.
در
اين فاصله50 روزه، برگزاری
انتخابات فرمايشی با ليست های
از پيش تدوين شده و صندلی های
تقسيم شده مجلس بين نمايندگان
مافيای قدرت با سدی از
افشاگرهای ملی روبرو شد و با استعفای جمعی نمايندگان متحصن مجلس،
واقعی بودن و حساس بودن
اين نبرد بيش از پيش برای مردم به
اثبات رسيد.
اعلام
نمايندگان متحصن مبنی بر خودداری از شركت در انتخابات
فرمايشی، اعلام دولت و وزارت
كشور مبنی بر برگزار نكردن چنين
انتخاباتی و بيانيه هائی كه
در داخل و خارج كشور صادر شده و در
همگی آنها بر عدم شركت
درانتخابات فرمايشی پافشاری
شده خود گامی است مهم و بموقع،
اما اگر منظور از آن پذيرش پيشاپيش
واگذاری مجلس آينده به مافيای
قدرت و ثروت را بخواهد تداعی
كند، حامل باری منفی و
انفعالی است و از خواست و توان
امروز جنبش عقب تر است. مردم اكنون
فقط خواهان و آماده تحريم انتخابات
فرمايشی نيستند، بلكه فراتر از آن، طالب
برگزاری انتخابات آزادند. خواست
تعويق، تحريم و حتی درصورت لزوم
دعوت به مقاومت ملی دربرابر
برگزاری انتخابات فرمايشی
بايد به موازات هم، بسته به شرايط
و به گونه ای شانه به شانه هم پيش برده شوند که از
درون آن راه برای برگزاری
انتخابات آزاد گشوده شود. در
غيراينصورت صرف شعار تحريم، حتی
اگر صفت "فعال" را هم به آن
اضافه كنيم مضمون انفعالی خود را
از دست نخواهد داد.
شعار
"انتخابات آزاد"،
كه امروز يك گام جلوتر از "تحريم
انتخابات" است، نه تنها بسيج
كننده مردم برای يك دوران( حتی
در زمان تشكيل احتمالی مجلس
فرمايشی) است، بلكه دارای
ظرفيت كافی برای نفی این مجلس و رد چنین مجلسی تا
مرحله فرا روئيدن
به يك رفراندوم ملی برای دفاع
از جمهوريت در برابر توطئه تبديل آن
به سلطنت زير شعار "ولايت" است.
حتی اگر تزلزلی در صفوف
برخی معترضين به انتخابات
فرمايشی – بهر دليل و تحت هر
فشاری- وارد شود، اين شعار و
خواست بی اعتناء به اين تزلزل
های احتمالی به ادامه حيات و
رشد خود در جامعه ايران ادامه خواهد
داد، و اين در حالی است كه هر
انتخابات آزادی درايران امروز،
عملا يك رفراندوم برای دفاع از
جمهوريت و طرد طرفداران بازتوليد
سلطنت از حاكميت و نفی و مقابله
با آن خيانتی است كه طی 25 سال
گذشته به انقلاب ضد استبدادی و
استقلال طلبانه سال
57 مردم ايران شده است. با اين شعار،
ما عملا در برابر هر نوع سازش
احتمالی لايه هايی از اصلاح
طلبان معترض و ترفند رقابتی نشان
دادن انتخابات آينده مجلس نيز می
ايستيم، چرا كه شعار جنبش مردم "انتخابات
آزاد" است و هر نوع عقب نشينی
حاكميت، تنها تا اين مرز می تواند قابل قبول
باشد.
(شورای
سردبيری و سياست گذاری راه
توده 13 بهمن 1382)
|