انتخابات مجلس هفتم

پيك

                         

بيانيه شش حزب و سازمان سياسی ايران براي تحريم انتخابات
اصلاح طلبان و محافظه كاران با فراخواندن وسيع مردم به پای
 صندوق های رای ميكوشند مشروعيت جهانی بدست اورند!

 

 

انتخابات مجلس هفتم قرار است تا چند هفته ديگر برگزار شود. حكومتيان از محافظه كاران تا اصلاح طلبان با فراخواندن وسيع مردم به پای صندوق های رای، در نظر دارند مشروعيت نداشته خويش را در چشم جهانيان به نمايش بگذارند. در صفوف اپوزيسيون دمكرات و جمهوری خواه، بالعكس در اكثريت قاطع، عدم مشاركت در انتخابات و خالی گذاشتن صندوق ها از آراء، بيش از هر زمان ديگری مقبوليت پيدا كرده است. اينان در تلاش اند كه صفوف خويش را برای تشويق مردم به تحريم انتخابات فشرده تر كنند.

در جمهوری اسلامی انتخابات از معنای واقعی اش تهی است. مردم هيچگاه حق اعمال اراده آزاد از طريق صندوق های رای را نداشته اند. بی حق اند. اما اين بی حقی برای برگزيدن نمايندگان واقعی شان امر تازه ای نيست. آنچه كه تازه است محدود كردن و بازهم محدود كردن دايره داوطلبانی است كه بارها و بارها از صافی شورای نگهبان گذشته اند. اين محدوديت در شرايطی است كه مردم تجربه انتخابات مجلس ششم را پشت سر دارند. آن بار مردم اكثريت مجلس را به اصلاح طلبان سپردند. ساختار حكومت اما، تصويب قوانين و اجرای آنها را با سد شورای نگهبان و مجمع تشخيص مصلحت مواجه می نمود. حتی بفرض گذشتن از اين سدها، باز مجلس تيغ حكم حكومتی ولايت فقيه را بر روی گردنش داشت.

در جريان چند فقره انتخابات كه پس از دوم خرداد رخ داده است، مردم پيام خود را روشن و بی ابهام فرياد كرده اند. از هر انتخابات، رفراندومی عليه استبداد و بی عدالتی ساختند. اگر در چند سال گذشته مخالفت با جناح مسلط به ناگزير سودش به حساب اصلاح طلبان ريخته می شد، امروز اصلاح طلبان كه بند نافشان به كيان نظام بسته است، خود در معرض تهاجمند. حكومت به شمول هر دو جناح اش ديگر جذبه ای برای مردم ندارد. روی برتافتن مردم را حكومت باور كرده است. از اينرو در اين انتخابات توجه رژيم بيش از آنكه به داخل باشد، به بيرون از مرزهاست. اما افكار عمومی جهانيان به سمتی سير می كند كه حكومتهای استبدادی نظير جمهوری اسلامی، موقعيت گذشته شان را در جهان از دست داده اند. و اين در شرايطی است كه در هيچ دوره ای نيروهای خارجی تا بدين حد در سرنوشت جامعه ما تاثير گذار نبوده اند. در اين اوضاع عدم مشاركت وسيع مردم در انتخابات زمينه و بستر مناسبی برای افزايش فشار جهانی بر حكومت پديد می آورد و امكان تحرك اپوزيسيون را بيش از پيش بالا می برد. با چنين نگاهی است كه هر دو جناح رژيم بسيج مردم برای شركت در انتخابات را برای مشروعيت دادن به جمهوری اسلامی در انظار جهانيان حياتی می دانند. شايد در هيچ دوره ای عدم مشاركت مردم در انتخابات تا بدين حد نتيجه اش در سست كردن پايه رژيم موثر نبوده است.

ما احزاب و سازمانهای امضاء كننده اين بيانيه، همگان را فرا می خوانيم كه با عدم مشاركت در انتخابات، با نرفتن به پای صندوق های رای، امكان مانور از جمهوری اسلامی كه راه هر تحولی بسوی دمكراسی را سد كرده است، ببندند. ما بر اين باوريم كه امروز حتی آراء سفيد می تواند در خدمت تحكيم موقعيت رژيم قرار گيرد. انتخابات بدون تغيير ساختار و قانون اساسی جمهوری اسلامی رهگشا نيست. رفراندوم برای تعيين نوع حكومت در يك انتخابات آزاد كه در آن آزادی احزاب و سازمانهای سياسی، آزادی بيان و مطبوعات تامين باشد و همه شهروندان با حقوق برابر بتوانند در آن مشاركت نمايند، يكی از راه های برون رفت از بحرانی است كه جمهوری اسلامی كشور ما را در آن گرفتار كرده است. اين امر با فلسفه وجودی جمهوری اسلامی در تضاد است.

حزب دموكرات كردستان ايران،
سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران،
سازمان كارگران انقلابی ايران (راه كارگر)
سازمان فدائيان خلق ايران (اكثريت)
شورای موقت سوسياليست های چپ ايران
كوموله - سازمان انقلابی زحمتكشان كردستان ايران


دوشنبه ١٣ بهمن ١٣٨٢ – ٢ فوريه ٢٠٠۴

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی