بسمه
تعالى
س- در كشور من ايتاليا جنابعالى را به
عنوان يكى از دانشمندان و مبارزان
درجه يك مىشناسند.
ج- من طلبهاى از طلاب قم
هستم.
س- من خيلى خوشحالم از اين كه جنابعالى
بدون تشريفات معمول پذيراى ما
شديد؛ به عنوان اولين سؤال مىخواستم
بدانم با توجه به اينكه شما از
مبارزان بودهايد و پس از پيروزى
انقلاب براى تصويب قانون اساسى
تلاشهاى اساسى كرده و صاحبنظر
بوديد، اقدامات صورت گرفته اخير
توسط شوراى نگهبان را چگونه
ارزيابى مىكنيد؟
ج- من بهطور مفصل طى نامهاى خطاب به
علماى شوراى نگهبان و حقوقدانان آن
توضيح دادهام كه اينجانب رياست
مجلس خبرگان قانون اساسى را به عهده
داشتم و گواهى مىدهم هدف از تصويب
اصل 99 اين بود كه چون در رژيم گذشته
انتخابات آزاد نبود و شاه و دربار و
مجريان دخالت مىكردند و افرادى سر
از مجلس درمىآوردند كه اصلاً مردم
شناختى از آنها نداشتند، براى اين
كه در جمهورى اسلامى همان دخالتها
تكرار نشود و آزادى انتخابات كه حق
ملت است محقق گردد، شوراى نگهبان بر
انتخابات نظارت كند؛ و اجراى
انتخابات و احراز صلاحيت كانديداها
بر عهده وزارت كشور است آن هم از
طريق معتمدين محلى و شهادت آنها.
مردم هر منطقه خودشان شناخت كامل
نسبت به افراد از نظر دين، تعهد و
مراتب علمى دارند و بيشتر از ديگران
به مصلحت خود علاقهمند هستند.
شوراى
نگهبان برخلاف رويّهاى كه طى چند
دوره انجام مىداد نظارت را به
استصوابى تفسير كرد. تفسيرى كه با
روح قانون مخالفت دارد و بر خلاف
هدف اصلى از تصويب اصل 99 است. كارى
كه شوراى نگهبان انجام مىدهد
تبديل انتخابات
به انتصابات
است.
س- پس شما تأكيد داريد كه اين عمل در
واقع با قانون اساسى منافات دارد؟
ج- همانگونه كه گفتم با روح قانون
تنافى
دارد و باعث بحران در كشور شده است،
و به آبروى ايران در سطح
جهان
ضربه زده است.
س- جنابعالى در مصاحبه با رويترز گفتهايد
برخى نهادها چون دادگاه انقلاب و
ويژه روحانيت غيرقانونىاند.
ج- نام اين دادگاهها در قانون اساسى به
ميان نيامده و اختراعىاند. قانون
اساسى امور قضايى را منحصراً مربوط
به دادگسترى مىداند. اين دادگاهها
موقتاً شكل گرفت، و حتى آيتاللّه خمينى در اواخر مىگفتند
ما به واسطه ضرورت كارهايى انجام
دادهايم و بايد به قانون برگرديم.
ولى پس از ايشان عملاً اين
دادگاههاى غيرقانونى گسترش داده
شدند و متأسفانه توسط اين دادگاهها
و برخى نهادها همان كارهايى كه در رژيم گذشته
انجام مىشد، صورت مىگيرد.
س- شما
وضعيت مطبوعات را در ايران چگونه
ارزيابى مىكنيد؟
ج- وضعيت مناسبى مشاهده نمىشود؛ بيش
از 100 روزنامه و نشريه توسط آقايان
تعطيل شدهاند، مطبوعات ملزم هستند آنچه
خوشايند آقايان است بنويسند و
الا احضار شده و تعطيل مىشوند؛ در
حالى كه در كشور بايد مطبوعات آزادى
داشته باشند تا آنها تن به سانسور
ندهند،
متأسفانه به گونهاى شده كه نخبگان
جامعه دچار دلسردى شدهاند.
س- شما ترس نداريد كه روزى ايران سكولار
شود؟
ج- با سوء استفادههايى كه از نام دين
مىشود طبيعى است كه برخى از دين و
ارزشها فرارى شوند.
س- حضرتعالى گفتهايد آقاى
خاتمى 22 ميليون رأى را هدر داده است.
فكر مىكنيد چه كارى بايد انجام مىگرفت
كه صورت نگرفت؟
ج- ايشان شعارهاى زيادى دادند كه اجرا
نشد. كارى كه الآن دارد مانند تحصن
انجام مىشود چندسال پيش مىبايستى
انجام مىشد. اصلاحاتى كه ايشان
وعده داده بود همان آرمانهاى اوليه انقلاب است. خاتمى نتوانست آنها را
اجرا كند. مشكل
اساسى به
نظر من اختياراتى است كه تحت نام
اصل 110 به رهبرى داده
شده. طى اين اصل اختيارات فراوانى
به او داده شد در حالى كه به
هيچ كس پاسخگو نيست،
و در مقابل، رياست جمهورى كه بايد
پاسخگو باشد عملاً خلع سلاح شده است
و نيروهاى نظامى و انتظامى و بسيارى
نهادها از تحت امر وى خارج اند.
س- جنابعالى سخن از رهبرى به ميان
آورديد، رهبرى بجز نظارت و هدايت چه
وظيفه ديگرى بايد داشته باشد؟
ج- رهبرى فراقانونى خلاف قانون اساسى
است، او بايد هدايت و نظارت كند كه
در قواى سهگانه عملى بر خلاف
اسلام انجام نشود.
س- پس معنى ولايتمطلقه فقيه در قانون
چه معنايى مىتواند داشته باشد؟
ج- ولايت مطلقه در قانون اساسى نبود
بلكه در بازنگرى
اضافه
شد و من به آن رأى ندادم. اختياراتى
هم كه در اصل 110 به او داده شده برخى
بايد به
رئيس قوهمجريه داده مىشد و نسبت به آنچه به او داده
شده نيز بايد پاسخگو باشد. حكومت
فردى در دنياى امروز كه تمام
امكانات تحت اختيار يك نفر گذاشته
شود و از او بازخواست نكنيم، مواجه
با شكست است. فقيه در فقه تخصص دارد
نه در همه امور داخلى و خارجى.
س- اديان آسمانى سخن از مهربانى به ميان م
آوردند
ولى برخى مواقع به نام دين اعمال
خشونتبارى انجام مىدهند، شما چه
احساسى داشتيد هنگامى كه در كوى
دانشگاه به دانشجويان حمله شد؟
ج- آن روز من اطلاعيهاى صادر
كردم. متأسفانه برخوردهاى خشونتبارى
با آنها كه به تعطيلى يكى از
روزنامهها اعتراض مىكردند صورت
گرفت، در حالى كه حاكم بايد نسبت به
مردم مهربان و رحيم باشد و با نظر
ملاطفت به مردم نگاه كند. در مجلس
ششم لايحهاى تصويب شد كه در آن
شكنجه ممنوع شود ولى اين لايحه چون
بسيارى از لوايح ديگر توسط شوراى
نگهبان رد شد، گويا نظرشان اين است
كه بايد شكنجه و خشونت باشد.
ج- گويا پيرامون دستدادن با خانمها
از شما سوال شده است؟
ج- بلى بيش از يكسال و نيم پيش سوالى شد و
من
هم جواب دادم كه به طور مفصل در كتاب
ديدگاهها - ص 571 - آمده است.
س- آقاى دكتر آقاجرى معتقد است با اين
قرائتهاى از دين به اسلام خيانت
شده است، نظر شما چيست؟
ج- همه داراى اشكالاتى هستيم و كسى مصون
از خطا نيست، و حكمى كه براى ايشان
صادر شد با اين كه ايشان فردى است
متدين و علاقهمند به دين، جانباز
انقلابى، ظلم بزرگى در حق او شده است.
والسلام
عليكم و رحمةاللّه و بركاته.
دفتر
حضرت آيتاللّه العظمى منتظرى
|