نامه انجمن
اسلامی دانشجويان دانشگاه تبريز
و علوم پزشكی " به محمد خاتمي
جناب آقای " سيد محمد خاتمی
"
رياست محترم جمهوری اسلامی
ايران
سلام عليكم
آنروز كه معجزه تاريخ انقلاب به
اراده ملت رخ داد و شما را با هزاران
اميد به رياست جمهوری برگزيديم ،
قلم به دست گرفتيم كه تاريخمان را
خود خواهيم نوشت ، گفتند كه ما
نهايت دفتر ايام شما را ورق خواهيم
زد
.
گفتند كه خاتمی ، خاتمه انقلاب و
اسلام است ، گفتيم كه ما اشك شوقمان
را بدرقه راهش كرده ايم
.
گفتند خاتمی توان و ظرفيت
پيشبرد اهداف شما را ندارد و
ياوگويی بيش نيست ، گفتيم كه او
در پيشگاه قرآن و ملت سوگند ياد
كرده كه پاسدار حقوق ملت باشد .
گفتند كه خاتمی آمده تا تضمين
كننده حكومت حاكمان باشد ، گفتيم كه
او آمده تا حاكمان را به حكمرانی
خوب فرا بخواند
...
و
اكنون كه اميد های ملت بر باد
می رود و خانه ملت جولانگاه
سوداگران قدرت می شود و در شما
نيز توا نی برای ادامه مقاومت
مشاهده نمی شود و اكنون كه شما
نمی توانيد به سوگندتان وفادار
بمانيد و ملت سال ها بايد كفاره
سوگند شما را پس بدهد و اكنون كه
خفاشان تاريكخانه اشباح در سردی
زمستان سياست ، با آتشی كه بر
پرچم اصلاحات زده اند گرم می
شوند ، بگو به ما كه پاسخ اين طعنه
ها و پاسخ ( ديديد كه گفتيم !) ها را
چه بگوييم ؟
وآيا سخنی مانده كه با ما
بگويی ؟ وآيا سخنی هست كه
بگوييم ؟ و اندك شرری هست هنوز ؟
|