ايران

پيك

                         

سوغاتی را كه رهبر از مشهد آورده مردم نخواهند پذيرفت

سناريوی رسوائی كه ديروز

رهبر استارت آن را زد!

وزير خارجه بيت رهبری "ولايتی” برای كدام مذاكرات خارجی همراه

رهبر به مشهد رفته بود؟ و از مرزهای افغانستان جز امريكائی ها

چه كسی برای مذاكرات می توانست و لازم بود پنهانی عبور كند؟

 

 

آن سناريوئی كه صبح ديروز با سخنرانی رهبر در برابر عده ای كه گفتند از زلزله بم جان سالم بدر برده اند استارت خورد، طرحی است كه در مشورت سه روزه رهبر در مشهد تهيه شده است. در اين سه روز افراد مختلفی علاوه بر كسانی كه همراه رهبر به مشهد رفته بودند، به فراخورد بحث ها به مشهد فراخوانده شدند. تا آنجا كه ما اطلاع داريم علی اكبر ولايتی، مهدوی كنی و احمد جنتی از ملازمان رهبر در سفر به مشهد بودند، كه بعدها افراد ديگری نيز از جمع نهاد های انتصابی به آنها پيوستند. آنچه كه از ديد ناظران سياسی پنهان نمانده حضور سه روزه علی اكبر ولايتی وزير خارجه سابق و وزير خارجه بيت رهبری تحت عنوان سرپرست "مجمع اهل بيت" بود، چرا كه اگر مسائل خارجی و ديدار و گفتگوئی با مقامات و هيات های خارجی مطرح نبود، نيازی به حضور ولايتی در كنار رهبر نيز نبود. از اين مرحله به بعد است كه بسياری معتقدند از طريق مرز افغانستان افراد و يا هيات هائی عبور كرده و در مشهد هواپيمای آنها بر زمين نشسته است. از اين مرز جز مشاوران ارشد و امريكائی دولت محلی و يا هيات های مستقيم امريكائی چه كسانی می توانستند و ضرورت داشته عبور كنند؟

در همين سفر طرح تحميل برگزاری انتخابات به دولت و يك گام عقب نشينی برای گنجاندن نام چند ده نفر از اصلاح طلبان مجلس ششم در ليست انتخاباتی نيز تهيه شد و در ديدار رهبر با خاتمی و كروبی طرح شد. در باره اين ليست حتی رهبران موتلفه اسلامی نيز سخن می گويند، و البته در مخالفت با نقش وزير اطلاعات در تهيه اين ليست.

نفس تهيه يك ليست و جابجا كردن نام داوطلبان در آن كه پس از بازگشت رهبر از مشهد به تهران ابلاغ شده، قاطعانه نشان داد كه نه رد صلاحيت ها دارای معيار و مبنائی از آن دست كه شورای نگهبان مدعی است داشته و نه اساسا انتخاباتی در كار است. می خواهند يك ليست گزين شده را به مجلس هفتم بفرستند. همين!

تمام ادعاها، اتهامات و مسائلی كه در هفته های اخير از سوی رد كنندگان صلاحيت ها مطرح شده، تماما پوچ و با هدف عواففريبی بوده است، چرا كه اگر معياری در ميان بود به اين آسانی و طی 3 روز اينگونه ليست انتخاباتی زير و رو نمی شد.

اين همان چانه زنی هائی كه در زمان شاه نيز در دربار شاهنشاهی جريان داشت و سرانجام نيز ارتش و شهربانی در كنار وزارت كشور مامور اجرا، پر كردن صندوق ها و بيرون آوردن نمايندگان مورد نظر دربار بودند.

آن فرماندهان سپاه كه بنام انقلاب گنده گوئی می كنند، نگاهی به اين واقعيت بياندازند تا بدانند از چه چيز دفاع می كنند، البته اگر ندانند و هنوز غافل باشند!

بخش های ديگر سناريوئی كه رهبر با خود از مشهد به تهران آورده، علاوه بر تحميل برگزاری انتخابات به دولت و تهديد نمايندگان مجلس به پايان دادن به تحصن و شركت در انتخاباتی كه ليست برندگان آن از هم اكنون تهيه شده، چند حاشيه پردازی و زمينه پردازی ديگر هم دارد:

1-  مطابق همه نمونه های گذشته، نهادهای روحانی و نظامی وابسته به بيت رهبری و روحانيون جناح راست بيانيه های تائيد آميزی را كه از قبل تهيه شده بود بنام حمايت از بيانات مقام معظم رهبری دراختيار سيمای جمهوری اسلامی و روزنامه های كيهان و جمهوری اسلامی و رسالت گذاشتند تا منتشر شود.

2-  چند چهره هتاك و آبروباخته نظير روح الله حسينيان كه از محاكمه جنبش اصلاحات جان بدر برده وظيفه حمله به روحانيون مخالف انتخابات سلطنتی را برعهده گرفتند.

3-  چند فرمانده سپاه تهديد و ايجاد ارعاب در جامعه و ترساندن نمايندگان متحصن را وظيفه دار شدند.

4-  شورای تبليغات اسلامی نيز موظف به بسيج نيرو برای راهپيمائی 22 بهمن با شعارها و پلاكاردهائی در مخالفت با مجلس ششم و نمايندگان اصلاح طلب آن شد.

5-  اگر نمايندگان مرعوب نشدند، چند يورش موضعی نيز سازمان داده خواهد شد و يك سلسله جنجال های تلويزيونی نيز چاشنی آن خواهد شد.

 

اين اساس و پايه آن سناريوست كه از ديروز استارت خورده و امروز و فردا نشانه های تازه تری از آن مشاهده خواهد شد. شايد نزديك ترين و مشابه ترين اين سناريو همان طرح يورش به مطبوعات باشد كه از قضا در آن زمان نيز رهبر از سفر مشهد به تهران بازگشته بود!

مورد ديگر از اين نوع سناريوها تظاهرات 23 و 24 تيرماه 1378 است كه تحصن مظلومانه دانشجويان در دانشگاه تهران را به خاك و خون كشيد و شبيخون به خوابگاه دانشجويان را كامل كرد.

دشوار بتوان تصور كرد نمايندگان متحصن ومعترض مجلس، با تجربه و مرور حوادث مشابه، غافلگير شوند و ندانند پايان اين سناريو چيست. پايانی كه بموجب آن نمايندگان متحصن بايد تن به شركت در انتخاباتی نابرابر بدهند و با درنيآمدن نامشان از صندوق ها خانه نشين شوند. مرحله بعد در آن زمان نيز مشخص است. بازداشت تعدادی از آنها و اعتراف گيری در زندان و تبليغات مطبوعاتی و تلويزيونی عليه هم اين نمايندگان و هم مجلس ششم.

شايد دوران به ميدان آوردن طرح های تكراری هنوز به پايان نرسيده باشد، اما زمان نتيجه دادن آن قطعا به پايان رسيده است. عدم شركت مردم درانتخابات فرمايشی براين واقعيت مهر تائيد خواهد زد. مردم اين يك گام عقب نشينی را كه رهبر همراه با تهديد و ارعاب از مشهد به سوغات آورده نخواهند پذيرفت. نمايندگان مجلس هم بعيد است بپذيرند.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی