انتخابات مجلس هفتم

پيك

                         

شاگرد رفوزه ای كه قرار است
مبصر كلاس هفتم شود!
                                                 سيد محمد ابطحی

 

 

چند بار با خودم فكر می كردم كه: وبلاگ جای سياست نيست. بسه، يكی دو بار در مورد رد صلاحيتها نوشته ام. تازه قرار بود كه شخصيت حقوقی ام را در اينجا فراموش كنم و خودم باشم. ولی هرچه فكر می كنم، می بينم از اينكه اين روزها جمهوريت نظام دارد از آن گرفته می شود، خيلی رنج می برم. چون اسلاميت و جمهوريت در عرض يكديگرند. اگر مردم و قدرت انتخابشان از انقلاب گرفته شود، چيزی بنام دين و اسلام باقی نمی ماند.

همه دنيا در حال اصلاحات هستند. سرعت تغييران چنان است كه اگر كسی يا حكومتی خود را نو نكند، از گردونه رشد و توسعه در اين دنيا فرو خواهد افتاد. كمونيست به آن بزرگی و با آن همه فداكاری كه در پشت سرش بود نتوانست خود را از اين قاعده محفوظ نگه دارد. آخرين هايش قذافی است.

امروز صبح در جلسه علنی مجلس شركت كرده بودم. ديدم آقای كروبی می گويد گمان می بردم كه از انتخابات مجلس چهارم عبرت می گيرند، ولی نه، گويا می خواهند به قبل از آن بر گردند. يادم افتاد كه بعضی ها در ايران گويا سرعت تغيرات جهان را فهميده اند ولی با همان سرعت كه همه در اين دنيا فكر خود را نو می كنند، آنها به گذشته بر می گردند، سرعت همان است كه بايد باشد ولی رو به قهقرا. آنهم برای ملتی كه خود در درون انقلابش اصلاحات را سامان داده بود.

يكی از سركنسولها می گفت كه آقای ... از كشوری كه ما در آن هستيم عبور می كرد. از او پرسيده بود اين رفتارهای تند ضد اصلاحات شما، اگر به خروج از حاكميت اصلاح طلبان منجر شود چه می كنيد؟ جواب داده بود كه اينها اصلاً بيخودی در حكومت آمده اند كه حالا می خواهند خروج كنند. آخر مثل اينكه حكومت ملك مطلق آنان است و مردم چه غلطهای زيادی می كنند كه بخواهند كسی را كه آنها نمی خواهند انتخاب نمايند.

آقای حداد عادل معلم است و در عرصه فرهنگ بوده، حالا هم رهبر اقليت مجلس است. برای دفاع از شورای نگهبان مثالی مدرسه ای آورده است. گفته هر كس كه در كلاس نمره نمی آورد، نمی گويد درس نخوانده ام، می گويد معلم نمره نداده است. به! از اين بهتر نمی توان ماجرای رد صلاحيت ها را شير فهم كرد. البته ما كه نشنيده ايم معلمی برای اينكه شاگرد تنبل های كلاس رتبه اول بياورند، همه رتبه اولی ها را نمره ندهد تا نمره بياورد، حتی معلم های مدرسه های خود آقای حداد. در قضيه رد صلاحيت ها اينگونه است. اولاً مردم شورای نگهبان را معلم كلاس نكرده اند. مملكت قانون دارد خدای نكرده. ثانياً چطور خود آقای حداد كه بعد از تغييرات ليست تهران از نفر 33 به 28 ارتقا پيدا كرده اند، و امروز به بركت خيلی چيزها، منجمله رهبری اقليت مجلس، حتماً نمره خوبی خواهند آورد در كنار هشتاد و خردهای نماينده رد صلاحيت شده قانون تصويب می كنند؟

 

بابا، مردم سالاری، آزادی، دموكراسی شعارهای خيلی خوبی هستند. اما فعلاً تا اطلاع ثانوی كاربرد ندارند. فريزر را برای اين روزها ساخته اند. چه عجله؟ حالا همه كسانی كه مزاحم كانديداتوری دوستان محافظه كار هستند، بايد حذف شوند. وقت زياد است كه بعد از انتخابات تا دلت بخواهد تا نزديكيهای انتخابات بعدی شعار مردم سالاری بدهند.(عنوان را پيك انتخاب كرده است)

 

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی