ايران

پيك

                         

 اگر نايستيد، هم "مچاله" خواهيد شد
و هم اعتماد مردم را برباد می دهيد
برای آنكه به مردم نشان دهيد اين جنگ قدرت نيست،
مطالبات جنبش را پرچم تحصن كنيد!

 

 

جعفرگلابي

اين‌ مهم‌ نيست‌ كه‌ اصلاح‌ طلبان‌ به‌ چه‌ دليلی تاكنون‌ دندان‌ روی جگر گذاشته‌ و اغلب‌ آرامش‌ و تحمل‌ ضربه‌های سنگين‌ را بر اعتراض‌ و افشاگری ترجيح‌ داده‌اند، مهم‌ اين‌ است‌ كه‌ در شرايط‌ كنونی همه‌ ظرفيت‌ها و تحمل‌ها به‌ اتمام‌ رسيده‌ است‌ و هيچ‌ راهی جز ايستادگی قاطع‌ و همگانی تا رسيدن‌ به‌ مطالبات‌ حداقلی مردم‌ وجود ندارد. در حال‌ حاضر همه‌ چيز گواهی مي‌دهد كه‌ كوتاه‌ آمدن‌ و رضايت‌ به‌ شرايط‌ ناگواری كه‌ در صدد تحميل‌ و يا بهتر بگوييم‌ تكميل‌ آن‌ بر مردم‌ هستند، جنبش‌ اصلاح‌ طلبی، ترقی خواهی، سياست‌ ورزی، مشاركت‌ جويی، جمع‌ گرايی، ملی گرايی، ارزش‌ خواهی و حتی چسبندگی اجتماعی را بطور كلی مفهوم‌ خواهد ساخت‌.

 فرض‌ كنيم‌ چند روز ديگر مثلا از حدود 2 هزار نفری را كه‌ رد صلاحيت‌ كرده‌اند هزار نفر را بازگردانند و در ميان‌ اين‌ هزار نفر برخی از چهره‌های شاخص‌ را بگنجانند، در آن‌ صورت‌ واقعا تكليف‌ چيست‌؟ اگر رييس‌ جمهور و رييس‌ مجلس‌ و نمايندگان‌ و وزرا و استانداران‌ بدان‌ رضايت‌ بدهند و موج‌ حمايت‌ از نمايندگان‌ و رد صلاحيت‌ شدگان‌ غير قانونی فروكش‌ كند مسلما نخستين‌ ضربه‌ آن‌ به‌ مشاركت‌ مردم‌ در انتخابات‌ خواهد خورد و مردمان‌ كوچه‌ و بازار خواهند گفت‌ دعوای قدرتی ايجاد شد و خاتمه‌ يافت‌ و در اين‌ ميان‌
اين‌ منافع‌ و مصالح‌ مردم‌ بود كه‌ ناديده‌ گرفته‌ شد.

به‌ تعبير روشنتر مشكلات‌ و مطالبات‌ اصلی مردم‌ بسيار فراتر از موضوع‌ بررسی صلاحيت‌ها است‌ و در اين‌ شرايط‌ پايانی و در هنگامی كه‌ به‌ نظر می رسد آقايان‌ امكان‌ ايستادگی در مواضع‌ خود را ندارند، بازگرداندن‌ برخی از صلاحيت‌ها هيچ‌ انتظاری را پاسخ‌ نمي‌دهد و هيچ‌ عطشی را برطرف‌ نخواهد ساخت‌. اين‌ ذوق‌ زدگی نيست‌ كه‌ در جريان‌ پيش‌ آمده‌ دعوا را به‌ حقوق‌ اصلی و فرو گذاشته‌ شده‌ بالا ببريم‌ و به‌ حداقل‌های ساده‌ و دم‌ دستی رضايت‌ ندهيم‌.

اصلا راه‌ ديگری پيش‌ روی ما نيست.‌ اگر آقای رييس‌ جمهور و ديگر بزرگان‌ خواستار مشاركت‌ خيره‌ كننده‌ مردم‌ در انتخابات‌ هستند، راه‌ بديهی آن‌ كاملا روشن‌ است‌: ايستادگی مردانه‌ برای واقعی كردن‌ انتخابات‌ و تهيه‌ يك‌ مجلس‌ كه‌ حقيقتا در راس‌ امور باشد.

هم‌ اينك‌ مردم‌ در تاكسي‌ها، در صف‌های تهيه‌ ارزاق‌ و در مجامع‌ و محافل‌ مختلف‌ اين‌ سوال‌ اساسی را مطرح‌ مي‌كنند كه‌ چرا بايد در انتخاباتی شركت‌ كنيم‌ و آن‌ را پرشور نماييم‌ كه‌ فقط‌ و فقط‌ سبب‌ پز دادن‌ آقايان‌ در مقابل‌ كشورهای خارجی باشد؟ در مقابل‌ چنين‌ امتياز بزرگ‌ و استثنايی كه‌ ما مردم‌ به‌ مسوولان‌ مي‌دهيم‌ چه‌ چيزی پس‌ مي‌گيريم‌ جز اينكه‌ نه‌ تنها مجلس‌ منتخب‌ كه‌ دولت‌ منتخب‌ هم‌ جز در فرعيات‌ و در حواشی و امور دست‌ دوم‌ قادر به‌ پيگيری تمايلات‌ مردم‌ نيست‌؟

اگر سوالات‌ استراتژيك‌ فوق‌ پاسخ‌ داده‌ شود، قطعا مردم‌ اين‌ سرزمين‌ به‌ امور كشور خود بسيار حساس‌ هستند و برای هزارمين‌ بار صداقت‌ خويش‌ را به‌ نمايش‌ خواهند گذاشت‌. مردم‌ نماينده‌ و رييس‌ جمهور انتخاب‌ مي‌كنند كه‌ اتفاقا در همين‌ لحظات‌ حساس‌ قاطعانه‌ بايستند و از حقوق‌ اوليه‌ آنها با هر هزينه‌يی كه‌ شده‌ است‌ دفاع‌ نمايند. اين‌ احساس‌ اگر در مردم‌ ايجاد شود، حتی امر بعيدی چون‌ دوم‌ خرداد 76 قابل‌ دسترسی خواهد بود. شهروندان‌ سنگ‌ تمام‌ مي‌گذارند ولی عينا مشاهده‌ مي‌نمايند كه‌ قدر حضور و حمايت‌ بي‌شايبه‌ آنها به‌ درستی شناخته‌ نمي‌شود، اگر در حال‌ حاضر با وجود تحصن‌ نمايندگان‌ مجلس‌ و بروز نشانه‌های مثبت‌ تحرك‌ دولتيان‌ هنوز شور و شوقی در مردم‌ ديده‌ نمي‌شود، نشانگر اين‌ معنا است‌ كه‌ متاسفانه‌ اعتماد و اطمينان‌ آنان‌ آسيب‌ ديده‌ است‌ و اين‌ احساس‌ تلخ‌ در آنها وجود دارد كه‌ نكند بازهم‌ در اوج‌ حضور و در وسط‌ ميدان‌ تنها گذاشته‌ شوند و يك‌ سرخوردگی عظيم‌ ديگر نثارشان‌ شود؟

يك‌ نكته‌ ديگر را هم‌ بايد به‌ مطالب‌ بالا اضافه‌ نمود كه‌ حتی در صورت‌ عدم‌ همراهی مردم‌ بازهم‌ قرائن‌ و شواهد نشان‌ مي‌دهد كه‌ برای پيروزی درازمدت‌ اصلاحات‌ و برای اينكه‌ مردم‌ سالاری و دموكراسی برای هميشه‌ يا سالهای طولانی متوقف‌ و
مچاله‌ نشود، راهی جز ايستادگی در برابر هجوم‌ تازه‌ وجود ندارد
و اگر اين‌ مهم‌ به‌ درستی شناخته‌ نشود، پس‌ از اين‌ اصلاح‌ طلبان‌ و دموكراسی خواهان‌ هيچ‌ حرف‌ مسموعی برای گفتن‌ نخواهند داشت‌.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی