سيد
مصطفی تاجزاده در افتتاحيه نشست دفتر تحكيم وحدت(طيف علامه)
گفت: اقتدارگرايان ميخواهند انتخابات نمايشی و مجلس فرمايشی
تشكيل شود، اما اصلاحطلبان انتخابات آزاد و مجلس مقتدر
ميخواهند، لذا اختلاف امروز ما بر سر اين است كه ما از ابتدا
اعلام كنيم در انتخابات شركت نميكنيم يا انتخابات آزاد و
عادلانه را به اقتدارگرايان تحميل كنيم؟
ما نبايد انفعال را به خود تحميل و آن را تئوريزه كنيم، زيرا
انفعال ملت، بزرگترين خدمت به تئوريهای استبدادی است.
به بهانه اينكه ممكن است به صورت غيرقانونی صلاحيت داوطلبان
اصلاحطلب يا مستقل رد شود، نبايد از ابتدا بگوييم در انتخابات
شركت نميكنيم. دوستان! اين مملكت متعلق به همه ايرانيان است؛
ملك مشاع همه ماست و چون اصلاحات در قدرت و در جامعه مدنی،
خواست ملت ماست، بايد بگوييم كه مقابل خودسريها و اقدامات
غيرقانونی ميايستيم و رعايت موازين قانونی را تحميل ميكنيم.
تاجزاده با انتقاد از بيتفاوتی نسبت به انتخابات مجلس هفتم
گفت: فعالان سياسی بايد بنشينند و راهكارهايی به جامعه ارائه
كنند تا مردم فعل سياسی انجام دهند و خانهنشين و بيتفاوت
نشوند، به علاوه بايد دقت كرد افكار عمومی تا به نيرو تبديل
نشود، نميتواند تاثيرگذار باشد؛ لذا بايد در تجميع، سازماندهی و
تجلی افكار عمومی كوشيد.
محافظهكاران به رغم شعارهای ظاهری، در باطن انتخابات گسترده و
پرشور را نميخواهند، زيرا يقين دارند در اين حالت شكست
ميخورند، به همين دليل رسما مينويسند كه آرزو ميكنند انتخابات
شوراها تكرار شود، يعنی مثلا در تهران ١١ درصد مردم شركت كنند و
منتخبان با ٥/٢ درصد آرای واجدان شرايط به مجلس راه يابند، آنان
مجلس ٥/٢ درصدی محافظهكار را به مجلس مردمی اما منتقد ترجيح
ميدهند. تحليل محافظهكاران اين نيست كه مجلس ششم به نفع آنان
بود وگرنه آن را تكرار ميكردند و نيازی به رد صلاحيت داوطلبان
نداشتند.
وی با تاكيد بر ضرورت حضور نمايندگان ديدگاههای مختلف در مجلس
برای تحقق مردمسالاری ابرازگفت:
متاسفانه اكنون فقط جريانهايی روزنامه دارند كه در مجلس نماينده
دارند، اگرچه همين احزاب توانستند به طور نسبی با تعطيلی فلهای
مطبوعات مقابله كنند.
درانتخابات مجلس ششم، آزادی انتخابات داشتند، اما منتخبان آنها
آزادی بعد از انتخابات نداشتند. ما بايد برای مجلس هفتم آزادی
انتخابات را حفظ و آزادی نمايندگان بعد از انتخابات را كسب كنيم،
به همين دليل كانديداها بايد برنامه خود را برای پاسخگو كردن
قدرت و دفاع از حقوق شهروندان ارائه كنند و بگويند كه برای حل
مشكل مخالفتهای شورای نگهبان با مصوبات مجلس چه راهكارهايی
ارائه ميكنند؟
نبايد اشتباه كنيم؛ دموكراسی به عنوان پروسه، سرنوشت محتوم ايران
است، اما به عنوان پروژه، بسيار لغزنده است و ممكن است اكنون و
اينجا مستقر نشود؛ چنانچه استبداد به لحاظ استراتژيك پاسخگوی
اداره كشوری مانند ايران در روزگار معاصر نيست. استبداد
محتملترين وضيعتی است كه ممكن است در همين شرايط مستقر شود. اين
تئوری اگرچه دير يا زود با شكست مواجه خواهد شد، اما چهقدر زمان
طول ميكشد؟ چه هزينهای بايد بابت آن پرداخت؟ و چه پيامدهايی
خواهد داشت؟ آيا در آن صورت استقلال و تماميت ارضی كشور و نظم
جامعه دستخوش تهديد نخواهد شد؟
وقتی در جامعه، افكار عمومی ملی و بينالمللی، با اراده مسنجم
و سازمانيافته نيروهای اصلاحطلب و تزلزل رقيب همراه شود، هيچ
قدرتی نميتواند جلودار آنها شود و مردم حتما به مطالبات خود در
آن زمينه خواهند رسيد.
فرق فعال بودن و انفعال اين است كه در فعال بودن هزينه شكست را
اقتدارگرايان ميپردازند و فايدهاش را مردم ميبرند، اما در
منفعل بودن، هزينه را شهروندان ميپردازند و سود را محافظهكاران
ميبرند.
تاجزاده در ادامه در انتقاد به كسانی كه ميگويند تا قانون
اساسی عوض نشود، هيچ كاری فايده ندارد گفت:
چرا شما در دوم خرداد در انتخابات شركت كرديد، مگر از قانون
اساسی اطلاع نداشتيد؟ شعار ما اين نبود كه نهادهای انتصابی را
حذف يا زير كنترل خود درآوريم، برنامه ما اين بود كه رفتار برخی
از نهادها را دموكراتيك كنيم؛ اين امر مستلزم حضور مردم در صحنه
و طرح مطالبات خود، همچنين پيگيری برای تحقق آنهاست.
به جای انفعال، شهروندان از احزاب بخواهند راهكاری ارائه كنند كه
چگونه ميخواهند دموكراسی را محقق كنند؟ نه اين كه بيتفاوت
بنشينند و به علت نارساييها، ضعفها و خطاهای اصلاحطلبان بستر
را برای استقرار ديكتاتوری فراهم كنند.
نيروهای سياسی نبايد بگويند كه نظارت استصوابی و مطلقه شورای
نگهبان طبق قانون اساسی است، چون در آن صورت اعتراض به آن معنا
ندارد، انتقاد ما به عملكرد شورای نگهبان است ، مثلا صلاحيت
اعضای نهضت آزادی را در انتخابات مجلس پنجم تاييد اما در مجلس
ششم رد ميكند. به علاوه قانون اساسی يك كتاب صامت است،
قرائتكننده آن صاحبان قدرت هستند. هر قدر اصلاحطلبان قويتر
شوند، قانون اساسی دموكراتيكتر قرائت خواهد شد.
بسياری از كسانی كه ادعای اسلامگرايی دارند درد دين ندارند،
مساله آنان فاشيسم و استبداد دينی است. پس به جای اعلام مخالفت
با اسلامگرايی بايد گفت ما با فاشيسم و استبداد دينی مخالفيم و
اسلام دين رحمت و كرامت و حقوق انسان است.
دموكراسی فقط صندوق رأی نيست، اما دموكراسی بدون صندوق رأی دروغ
است و هيچ ملتی انتخاب اولش غير از صندوق رأی نيست.
قرار است روز شنبه نتايج رسيدگی به صلاحيتها اعلام شود، برنامه
گروهها و جنبش دانشجويی در دفاع از حقوق شهروندان چيست؟
جنبش دانشجويی با تحليل پذيرفته است كه حول حقوق بشر و دموكراسی
حركت كند تا حقوق بشر رعايت شود و چرخش قدرت به صورت مسالمتآميز
امكانپذير باشد. اگر احزاب، جنبش دانشجويی، مطبوعات و .. در اين
مسير فعال شوند، اراده اقتدارگرايان در هم خواهد شكست و ما
ميتوانيم به پيش رويم.
|