ايران

پيك

                         

سخنرانی تاج زاده:ا

با رد صلاحيت ها
اصلاح طلبان درتدارك اقدام ويژه
اگرانتخابات آزاد برگزار نشود
طالبانيسم دركشورقانونی می شود!ا

احزاب سياسی حق دارند ليست ندهند و انتخابات را تحريم كنند

1- شهروندان جامعه نيز حق دارند كه راى ندهند ومقاومت منفی كنند. به شرطی كه هم احزاب و هم شهروند پس از اين اقدام از طرق مختلف سعی كنند ، اين مقاومت منفی را جنبه عينی بخشند و تداوم دهند. 2- افكار عمومی وقتی به قدرت تبديل می شود كه يك نيروی سياسی شود.3- يا بسمت دخالت خارجی خواهيم رفت و يا به سمت اعتراضات خيابانی.مردم به اصل انتخابات و تاثير گذار بودن آن در جمهوری اسلامی دچار ترديد شده اند. 4- مجلس ششم عليه خودسری ها بپا خاست و بسياری از تابوها را در جمهوری اسلامی شكست. 5- مخالفان اصلاحات راست می گويند، مردم به مجلس ششم انتقاد دارند، اما برخلاف ادعای آنها اين انتقاد مردم به مجلس بخاطر كم كاری مجلس در مقابله با جناح راست است. 6- من با تعبير شيرين عبادی موافقم كه مجلس ششم از صدر مشروطه تاكنون بی نظير بود.

 

 

 

مصطفی تاج زاده عضو ارشد رهبری سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی، عضو رهبری مشاركت ايران اسلامی و معاون سياسی سابق وزارت كشور، در سلسله نشست هاى خبرگزاری”ايرنا" طی سخنان مهمی، درخصوص "اهميت وجايگاه مجلس در نظام جمهورى اسلامی " گفت : ما تاريخ جديدى بامشروطه آغاز كرديم كه در راس آن تشكيل مجلس بود.

تجربه ۹۸ ساله ما در مجلس نشان می دهد، هرگاه مجلس مقتدر باشد، شاهد حاكميت استبداد در جامعه نيستيم، قدرت حكومت محدود می شود و مردم می توانند بر حكومت نظارت كنند و هر گاه استبداد پر رنگ تر می شود، مجلس ضعيف تر می شود.

مجلسی كه بتواند از صدر تا ذيل قدرت را مورد نقد قرار دهد، نشان دهنده اين است كه ما به سوى حاكميت دموكراسی و استقرار حقوق و آزادى هاى مدنی و سياسی پيش رفته ايم.

بزرگترين شاخص دموكراسی در كشور ميزان استقلال و اقتدار مجلس است. در جامعه ما نهادهاى مدنی ضعيف هستند و براى تامين امنيت آنها و امكان فعاليتهايشان بايد از طريق مجلس اقدام كنيم .

امام به شدت تحت تاثير شخصيت آيت الله مدرس بودند و به همين دليل تا زمان رحلت ، عنايت ويژه اى به مجلس داشتند زيرا مدرس عمده فعاليتهاى خود را در عرصه سياست در مجلس انجام داده بود.

امام خمينی از هيچ نهادى به اندازه مجلس تجليل نكرد و هيچ نهادى را به اندازه مجلس تقويت نكرد. رهبر فقيد انقلاب ، مرجع تشخيص ضرورت و اجراى احكام ثانويه را در اختيار مجلس گذاشت درحالی كه می توانست به نهاد ديگرى واگذار كند.

در اختلافاتی كه مجلس با شوراى نگهبان پيدا كرد، امام مرجعی فراتر از شوراى نگهبان و همسو بااكثريت مجلس انتخاب كرد كه مصوبات مجلس به دليل تعارض بااحكام فقهی وشرعی پشت در شوراى نگهبان نماند.

امام معتقد بود اگر مجلس مستقل و مقتدرو منشاء اثر باشد،مردم مانند ديگر كشورهاى دموكراتيك در انتخابات شركت می كنند.

رهبر فقيد انقلاب مخالف منع كردن هرقشرى از مردم براى حضور در انتخابات بودند. هنگام انتخابات مجلس دوم عده اى زمزمه كردند كه تنها مجتهدين حق دارند نامزد انتخابات را معرفی كنند زيرا سياست ما عين ديانت است و چون دين را مجتهدين بهتر می شناسند، پس سياست را هم بهتر می شناسند. امام محكم با اين فكر برخورد كرد و گفت اين حق همه قشرها و آحاد مردم است كه نامزد معرفی كرده و در انتخابات آزاد مشاركت كنند. امام اين نظريه را منجر به آن دانستند كه "عده اى می خواهند ملت را خانه نشين كنند."
مصوبات مجلس ششم در عرصه هاى اقتصادى ، اجتماعی و فرهنگی به هيچ وجه كمتر از مجالس چهارم و پنجم نيست و نمايندگان آمار فعاليت مجلس ششم را ارايه داده‌اند و خدماتشان در مجموع قابل دفاع است .

من با تعبير دكتر "شيرين عبادى " برنده جايزه صلح نوبل موافقم كه از صدر مشروطه تاكنون، ما مجلسی به اقتدار مجلس ششم در دفاع ازحقوق ملت نداشته ايم، هرچند هزينه هايی هم پرداختيم و البته آماده پرداخت هزينه هاى بعد از اين هم هستيم .

مجلس خانه ملت است و وظيفه اوليه اش دفاع از حقوق ملت است . در جامعه اى كه خودسرى در برخی موارد حرف اول را می زند، تلاش براى قانونمند كردن امور و نقد و نقض رفتارهاى خودسر جزو ضرورت هاست و تاوقتی اين مورد تحقق نيابد، حاكميت قانون تحقق نمی يابد.

جناح اصلاحات كه در مجلس اكثريت داشت با همين شعارها انتخاب شده بود. در پس و پيش از انقلاب، سابقه نداشته است كه نمايندگان با چنين پشتوانه مردمی وارد مجلس شده باشند.
در انتخابات مجلس ششم سه ميليون نفر در تهران راى دادند و هر شهروند تهرانی به طور متوسط نام ۲۰ نماينده را در برگه هاى خود نوشت كه در تاريخ انتخابات كشور بی سابقه بود.

در انتخابات مجلس ششم برخلاف مجلس چهارم و پنجم،۳۰ نفر نمايندگان برگزيده در مرحله اول راى آوردند، يعنی بالاى ۲۵ درصد آراى واجدان شرايط و بيش از يك ميليون راى، در صورتی كه در دوره هاى گذشته دو يا سه نفر بالاى يك ميليون راى می آوردند. شهروندان در انتخابات دوره ششم مجلس نه تنها نسبت به دوره گذشته ۵۰۰ هزار نفر بيشتر شركت كردند، بلكه تعداد نمايندگان بطور متوسط در هر برگه آرا از۱۲ نفر به ۲۰ نفر رسيد.
اگر بسيارى از شهروندان به مجلس ششم انتقاد دارند، از اين منظر است كه چرا در دفاع از حقوق شهروندان و پاسخگو كردن بخش هاى انتصابی قدرت ، كوتاهی شده است نه اينكه چرا از حقوق شهروندان ، بيش از حد دفاع شده است .

اين تبليغات محافظه كاران است كه مجلس فقط در يك عرصه حركت كرده است؛ درحاليكه مجلس كميسيونهاى مختلف دارد و هر كميسيون كار خودش را مانند مجالس پيشين انجام داده است .

مجلس ششم تنها به مسايل سياسی داخلی نپرداخته است و بيلان كار مجلس ششم چه در جهت ارايه طرحها و چه در تصويب لوايح در زمينه هاى اقتصادى، اجتماعی ، بين المللی ، فرهنگی و خدماتی كمتر از مجالس گذشته نبوده است .

بزرگترين دستاورد نمايندگان مشروعيت بخشی به مجلس و احياى برخی كميسيونها بود كه تا قبل از مجلس ششم ، كمتر شهروندى باآن آشنايی داشت . افتخار ما اين است كه اصلاح

طلبان توانستند كميسيون اصل۹۰را كه براى رسيدگی به شكايت مردم طراحی شده بود، احيا كنند.

اصلاح طلبان وزارت اطلاعات را از كانون غده سرطانی قتلهاى زنجيره اى به يك نهاد مردمی تبديل كردند.

بزرگان ما در مشروطه تاكنون مجلس را براى محدودكردن قدرت تاسيس كرده اند و مهار بخشی از خودسريها به دليل علنی بودن مجلس است . چالش اصلی اين است كه مجلس ششم از ابتدا مصمم به دفاع از حقوق شهروندى بوده، در حالی كه عده اى اين حقوق را براى شهروندان به رسميت نمی شناسند.

امام خمينی مجمع تشخيص مصلحت را تشكيل داد تا لوايح در شوراى نگهبان نماند، والا اگر قرار بود مصوبات در مجمع تشخيص مصلحت بماند، همان شوراى نگهبان كافی بود و نياز به تشكيل نهاد جديد و تفوق مصلحت بر احكام اوليه نبود.

اگر امروز مردم ترديد دارند در انتخابات شركت كنند، برخلاف نظر محافظه كاران، ناشی از عملكرد اصلاح طلبان نيست، بلكه امروزمردم نسبت به اصل انتخابات و منشاء اثر بودن راى خود ترديد پيدا كرده اند .

پس از پيروزى "محمد خاتمی " در انتخابات رياست جمهورى و روى كار آمدن اصلاح‌طلبان، گروهی به غلط اعلام كردند كه هيچ چيز عوض نشده است، درصورتی كه مردم راى می دهند تا شرايط عوض شود، وقتی قرار باشد نتيجه انتخابات هر چه باشد چيزى عوض نشود مردم راى نخواهند داد. ( اين اصطلاح و تعبير مستقيم رهبر است!)

انتخابات مجراى اين است كه مردم بتوانند به صورت عينی اراده خود را حاكم كنند. انتخاب كردن يك عمل آگاهانه سياسی است براى اينكه مردم به كسانی راى می دهند كه برنامه هاى آنان اجرا شود. البته، همچنان اعتقاد دارم كه اگر به راى مردم بی احترامی می شود، مردم نبايد صحنه را ترك كنند، چون كسانی كه اين بی احترامی را كردند، صريح گفتند كه اكثريت ملت ما منحرفند، جاهلند و اگر به حال خود رها شوند،سرنوشت قوم لوط را انتخاب می كنند. (به تعبيرهای آيت الله خزعلی، آيت الله مشگينی و آيت الله جنتی و مصباح يزدی مراجعه كنيد كه بعد رهبران موتلفه اسلامی نيز آن را تئوريزه سياسی كرده و قرقره كردند!)

اين گروه از افراد تكليف خود می دانند كه اكثريت مردم را منفعل و دلسرد كنند. ما نبايد زير بار اين توطئه برويم، بلكه بايد تلاش كنيم دستاوردهاى بيشتر كسب كنيم. اين كار با مشاركت در انتخابات تحقق می يابد به شرط اين كه حداقل آزادى انتخابات رعايت شود.

اگر مردم در مجلس ششم آزادى انتخاب داشتند، ولی آزادى بعد از انتخابات را نداشتند، بايد تلاش كنند تا اين آزادى را نيز به دست آورند، نه اينكه انتخابات آزاد را رها كنند. حكومت هم بايد به گونه اى عمل كند تا مردم با صندوقهاى راى قهر نكنند.

مردمی كه از صندوقهاى راى قهر كنند يا براى كوتاه مدت منفعل و نسبت به سرنوشت كشور بی تفاوت می شوند و زمينه براى حضور و دخالت كشورهاى خارجی مهيا می شود و يا با اعتراضات خيابانی آشتی می كنند.

كسانی كه می خواهند صندوقهاى راى را بی خاصيت كنند، از اهداف و ماهيت انقلاب اسلامی دور شده اند و عليه مطالبات مردم گام برمی دارند.

هنوز و همچنان آنچه حرف اصلی را در جامعه می زند، مناسبات حقيقی قدرت است، نه مناسبات حقوقی. (اين را بايد به مردم گفت و آنها را نسبت به آن آگاه كرد.)

حضور نداشتن در مجلس، يعنی فراهم كردن موقعيت براى كسانی كه خواهان مشاركت مردم در تصميم گيريها نيستند. مجلس ششم فضاى جامعه را از راس قدرت تا پايين، به سمت پاسخگو شدن سوق داد، هرچند به همه مطالباتمان نرسيديم. البته در نظام دموكراتيك، هيچ كس به همه مطالباتش نمی رسد. مجلس ششم بسيارى از تابوها را شكست و كسانی كه به قانون اساسی وفادارند اما مخالف حكومت هستند، توانستند ديدگاههاى خودشان را مطرح كنند.

بسيارى در اين توازن قوا فضاى فعاليت مستقل پيداكردند. البته هزينه هايی هم پرداخت كردند، هرچند قبل از دوم خرداد، هزينه هاى سنگين ترى پرداخت می كرديم، اما چون جامعه حساس نبود كسی متوجه آن نبود.

مادامی كه قدرت متكثرباشد امكان تنفس نيروهاى مستقل در عرصه هاى مختلف فراهم است. دموكراسی يعنی توازن قوا و پيوستگی مشاركت شهروندان نيروهاى سياسی . ايجاد امنيت براى نهادها و نيروهاى اجتماعی و سياسی در جامعه فقط از مجلس برمی آيد. علت اينكه محافظه كاران از مجلس دلخورند و می خواهند با روشهاى مختلف از جمله رد صلاحيت، مردم را دلسرد كنند به اين دليل است كه مجلس ششم عليه برخی خودسرى ها ايستاده است .

اگر مجلس در راستاى خواسته هاى آنان حركت می كرد و با كمك مجلس به كارهاى غلط خود مشروعيت می دادند، امروز نگران پيروزى اصلاح طلبان نبودند.
قدرت احزاب صرفا به سابقه و مهارت رهبرى نيست، احزابی بهتر می توانند منشاء اثر براى كشور و مردم باشند كه در درون قدرت نيز حضور داشته باشند.

افكار عمومی در عرصه سياست به تنهايی پاسخگو نيست، افكار عمومی بايد در عرصه سياست متجلی شود. دركشورهايی كه نهادهاى مدنی جا افتاده اند از طريق احزاب، انجمن ها و اتحاديه هاى مختلف، افكار عمومی شكل می گيرد وبه يك نيروى سياسی تبديل می شود.

تا وقتی افكار عمومی مردم به نيروى سياسی تبديل نشوند نمی توانند حرف اول رابزنند. مجلس اين امكان را فراهم می كند كه اين مسئله محقق شود.

بزرگترين مشكل ما در عرصه سياست به دليل فقدان انباشت تجربيات و دانش سياسی است و چون دراين زمينه تجربه ها انباشت نمی شود، دائما بايد همه چيز را از صفر و با هزينه هاى گزاف شروع كنيم .

ما نبايد مانند بخش هايی از حاكميت تماميت خواه باشيم و فكر كنيم ياهمه چيزهايی را كه می خواهيم بايد به دست بياوريم يا اگر به دست نياورديم همه چيز را رها كنيم .

ماحق نداريم به دليل آنكه نمی توانيم همه اهداف خود را در مجلس محقق كنيم، انتخابات را در صورتی كه آزاد و عادلانه باشد، ترك كنيم.

نقش اصلاح طلبان در رد و تائيد صلاحيت ها كمتر از محافظه كاران نيست، اگر ايستادگی كنند موفق می شوند. ماحق نداريم، بستر را براى استبداد فراهم كنيم، زيرا نتيجه اش قطعا نااميدى و شورش است .

كسانی كه انگيزه دفاع از انقلاب اسلامی را دارند، اگر می خواهند انقلاب اسلامی پيروز بماند، بايد كارى كنند اين انقلاب ،آخرين انقلاب ملت باشد.

به هراندازه اى كه انتخابات آزاد و عادلانه باشد، به همان ميزان امكان دفاع از حقوق ملت براى ما فراهم می شود زيرا اگر انتخابات يك طرفه باشد ،اگر اصلاح طلبان هم بخواهند، مردم در انتخابات شركت نمی كنند.

اگر همه نهادهاى حكومت مقابل مجلس بايستند، بازهم مجلس واجد قدرتی است كه می تواند منشاء اثرات بسيار جدى بشود.

هر كس براى دلسردكردن ملت تلاش كند. به اصل انقلاب جفا كرده است .
اميدوارم عقلانيت در شوراى نگهبان به گونه اى حاكم باشد كه در رسيدگی به صلاحيت ها بر اساس قانون عمل كند. در غير اينصورت اصلاح طلبان اقدام ويژه‌اى كه طراحی كرده اند انجام نخواهندداد.(تاج زاده اين اقدام ويژه اصلاح طلبان را توضيح نداد)

 اصلاح طلبان فعلا سكوت كرده اند تا نتايج بررسيهاى صلاحيت نامزدها مشخص شود.
"محافظه كاران بر پرهيز از انتخابات دو قطبی تاكيد دارند زيرا اطمينان دارند كه دو قطبی شدن انتخابات به نفع اصلاح طلبان تمام خواهد شد. اما رد صلاحيت نامزدها منجر به دوقطبی شدن انتخابات خواهد شد.

براساس آمار موجود، فضاى عمومی جامعه درشهرهاى بزرگ كشور عدم شركت اكثريت در انتخابات است ، اما در شهرهاى كوچك و روستاها وضعيت متفاوت است .

با وجود اين ، مردم شهرهاى بزرگ به رغم فضاى عمومی كه درآنها حاكم است ، به طور جدى درگير بحث انتخابات هستند.

درجامعه ما به دليل اينكه بديهيات مورد سئوال قرار گرفته، اكنون شركت در انتخابات دليل می خواهد. به مردم بی احترامی شده و مشكلات هم زياد است مي‌گويند دليلی ندارد كه در انتخابات شركت كنند.

شهروندان براى شركت در انتخابات بايد احساس كنند كه چيزى بدست خواهند آورد ، ضمن آنكه بايد مواظب باشند حداقل چيزهايی را كه در اختيار دارند از دست ندهند.
 اين دغدغه ها "دغدغه هاى درستی " است. بايد بياموزيم كه اگر بعضی از دستاوردهاى مورد نظر را بدست نخواهيم آورد معنايش اين نيست كه ديگر فرقی نمی كند اگر همه چيز را از دست بدهيم .

اكنون جريانی در كشور می خواهد مجلس را از چنگ اصلاح طلب ها در آورد كه حتی در ايام تبليغات انتخاباتی نيزحاضر نيست وعده دفاع از آزادى احزاب و مطبوعات، دفاع  از
پيوستن ايران به كنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان را بدهد!
اين جريان، برنامه اش برای مجلس هفتم " خشكاندن ريشه منتقد و مخالف " است. آنها می خواهند ثابت كنند
كه ميان مخالف معاند، منتقد و محارب هيچ فرقی نيست و همه را با مصوبات مجلس از حقوق اجتماعی مرحوم كنند.

اين تفكر، يك نوع طالبانيزم قانونی دركشور حاكم خواهد كرد كه بسيار خطرناك است .
هفته ديگر مشخص می شود كسانی كه رد صلاحيت می شوند آيا به دليل ساواكی يا فراماسونرى بودن است يا اينكه وارسته ترين وشجاع ترين نمايندگان مجلس رد صلاحيت خواهند شد. رعايت حقوق مردم با مجلس قوى امكان پذير  است .  اگر اين پشتوانه ايجاد شود كه قدرت احساس كند موانع عينی و قدرتمند در مقابل دارد، هيچ سخن و رفتارنسنجيده اى نمی تواند بگويد و انجام دهد در آن صورت می توان به دموكراسی اميد داشت.

 اگر شرايط به گونه اى شود كه امكان تحقق اين مسئله وجود نداشته باشد وهمه نامزدهاى مورد توجه مردم را رد صلاحيت كنند، احزاب حق دارند ليست ارائه ندهند و حتی انتخابات را تحريم كنند. (تاج زاده نگفت كه آن اقدام ويژه ای كه درهمين سخنرانی به آن اشاره كرد همين اعلام تحريم است يا چيز ديگري؟)

اين از حقوق دمكراتيك جامعه است و شهروندان جامعه نيز حق دارند كه راى ندهند ومقاومت منفی كنند. به شرطی كه هم احزاب و هم شهروند پس از اين اقدام از طرق مختلف سعی كنند ، اين مقاومت منفی را جنبه عينی بخشند و تداوم دهند.

اگر نگوييم كه كانون قدرت ذاتا فاسد است ، قطعا فاسدكننده است واگر لحظه اى غفلت كنيم آدمهاى متوسط به ديكتاتورترين افراد تبديل خواهند شد. فقط ترس از نظارت اجتماعی است كه می تواند جلوى هر گونه فساد را در قدرت بگيرد. نمی توانيم به اميد تقوا و عدالت درمسئولين، بنشينيم و تصور كنيم كه متقی ترين افراد را انتخاب كرديم . پس خيالمان راحت است . نظارت اجتماعی و در راس آن مجلس مقتدر و مستقل می تواند جلوى فساد را بگيرد.
براساس آمار، فساد در نظامهاى باز۳۲ برابر كمتر از نظامهاى بسته است. تنها راه مبارزه با فساد اقتصادى، دموكراسی است.
  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی