اعزام يك تيم امداد رسانی از امريكا به بم، كه شايد در ميان آنها ديپلمات های امريكائی نيز حضور داشتند و سپس اعلام لغو محدود و موقت برخی تحريم های اقتصادی امريكا عليه ايران با هدف ياری رسانی به زلزله زدگان بم، موج بزرگی را از پيش بينی ها و گمانه زنی ها را پيرامون مناسبات سياسی ايران و امريكا بوجود آورد.

برخی نشريات مهم امريكا نظير واشنگتن پست درهمين زمينه مطالبی منتشر كردند و از جمله به آخرين اظهارات وزير خارجه امريكا در آخرين روزهای پايان سال 2003 اشاره كردند كه در آن روزنه هائی را برای بهبود مناسبات دو كشور پيش بينی كرده بود. نخستين اظهار نظر بوش در همين ارتباط و در آغاز سال جديد نيز به اين گمانه زنی ها افزود، چرا كه مسئله لغو تحريم های اقتصادی را يكبار ديگر مورد تاكيد قرار داده بود. انتخاب يك سناتورزن امريكائی برای فرستادن به ايران جهت سرپرستی كارهای امداد رسانی شايعات را به اوج خود رساند.

گرمی بازار مناسبات ايران و امريكا چنان بود كه عملا اخبار مربوط به زلزله بم را تحت الشعاع خود قرار داد.

هاشمی رفسنجانی فورا عازم بم شد تا هم چرخی در خرابه های زلزله زده باشد و هم خودی به هيات امداد رسانی امريكائی نشان بدهد. در همين رابطه و با توجه به مذاكراتی كه محسن رضائی همراه با صادق زيبا كلام در "يونان" با امريكائی ها كرده بود، وی نيز در ركاب هاشمی رفسنجانی عازم منطقه زلزله زده شد. هاشمی در بم طی سخنانی پيرامون زلزله و امداد رسانی و عنايت های الهی، انگيزه سفر خويش را در اشاره به مناسبات با امريكا و پيام های آشتی جويانه امريكا مطرح كرد و گفت كه سه سال است امريكائی ها از اين نوع پيام ها می فرستند!

روزنامه های جناح راست كه پيام بوش را موهبتی برای قلع وقمع انتخاباتی مجلس قلمداد كرده سكوت تائيد آميز را پيشه كردند و برخی وابستگاه جناح راست نيز از پيام بوش و مصاحبه وزيرخارجه امريكا را همطراز اعزام گروه امداد رسانی به بم قلمداد كردند. برای آنها اين بهترين موقعيت بود، چرا كه ابتكار مناسبات با امريكا را دربست دراختيار اين جناح قرار می داد و در صورت تشكيل مجلس دست راستی كارها می توانست سرعت بيشتری نيز به خود بگيرد.

يك ضميمه سخنرانی از سوی بوش در محوطه ای رو باز، ناگهان از بعد از ظهر پنجشنبه گذشته زلزله ای بود كه كاخ نيمه ساخته جناح راست را سرنگون كرد. بوش يكبار ديگر خواهان تحويل سران القاعده شد و از همه مهم تر، خواهان روند دمكراسی درايران شد و تصريح كرد كه كمك امريكا (لغو تحريم ها) به مردم ایران است و تغییری در مناسبات با حکومت ایران بوجود نیآمده است!

دراين كمتر جای ترديد است كه امريكا با اعلام طرفداری از روند دمكراسی در ايران و ديگر مسائلی كه بوش برآنها تاكيد كرد، زمينه را برای برخوردهای فردای انتخابات مجلس هفتم آماده می كند. يعنی برگزاری انتخاباتی چند مرحله ای، قلع و قمع كانديداها و کاهش شركت مردم در انتخابات. در اين صورت پرچم دمكراسی خواهی امريكائی و دفاع از دمكراسی در ايران به بزرگترين كارزای تبليغاتی عليه ايران تبديل شده و فشار به اروپا برای همسوئی با امريكا و كشاندن مسئله ايران به سازمان ملل متحد در دستور قرار خواهد گرفت. بويژه اينكه مسائل اتمی ايران نيز مطرح است و بی شك اطلاعات دقيقی دراختيار امريكا و سازمان انرژی اتمی است كه بموجب آن می توانند ايران را ناقض قوانين و مقررات بين المللی و نقض كننده اين قوانين اعلام داشته و شورای امنيت را برای دفاع از دمكراسی و حقوق بشر در ايران و مقابله با برنامه های اتمی ايران فرا بخوانند.

از صبح جمعه، بدنبال بيان ضميمه جورج بوش، با تاكيد بر حمايت از ميانه روها در حاكميت و دفاع از روند دمكراسی در ايران به يكباره ورق ها برگشت. اين دگرگونی و عصبانيت جناح راست جمهوری اسلامی كه خود را آماده معامله مستقيم با جورج بوش كرده بود، به گونه ای بود كه به گفته برخی محافل سياسی در ايران، برنامه نماز جمعه هاشمی رفسنجانی كه قرار بود بعنوان گزارش ديدار از بم و بيان نقطه نظرات جناح در پاسخ آشتی جويانه به امريكا خوانده شود را لغو كردند و احمد جنتی رهبر حزب الله ایران را به نماز جمعه فرستادند تا به جورج بوش بگويد" رئيس جمهور ابله امريكا..."

همين جمله و خشم و دلخوری نهفته در آن بيش از هر تفسير و استدلال ديگری نشان ميدهد كه جناح راست حساب بزرگی را بلافاصله پس از قبول آمدن امدادگران امريكائی به ايران و اظهارات معاون وزارت خارجه،؛ وزير خارجه و رئيس جمهوری امريكا باز كرده بودند!

از امروز بايد شاهد حملات لفظی و تبليغاتی جديد نشريات جناح راست و رهبران موتلفه اسلامی و حزب الله ايران و برخی فرماندهان سپاه به امريكا بود. يعنی همان ها كه در اين روزها در تدارك لباس رسمی مذاكره با امريكا بودند و با آخرين اظهارات بوش چنان برآشفته شدند كه او را از زبان احمد جنتی و برخلاف عرف سياسی و ديپلماتيك "ابله" خطاب كردند.