محمد
دادفر - نماينده بوشهر ، گناوه و
ديلم: يكشنبه هفته گذشته هنگامي كه
«محمد دادفر» نماينده بوشهر براي
ايراد نطق پيش از دستور خود پشت
تريبون مجلس قرار گرفت، گفت: من
براي امروز دو نطق را آماده كرده
بودم، يكي ورود به جزئيات مسائل
كشور بود و ديگري كلي. اما صبح اول
وقت، هيأت رئيسه احضاريه اي را به
من تحويل داد كه فكر مي كنم اگر ورود
به كليات كنم، بهتر باشد و از آقاي
كروبي هم مي خواهم كه بفرمايند
حداقل اين احضاريه ها را قبل از
صبحانه به ما بدهند كه وقت استراحتي
باشد. اينك متن نطق خوانده نشده را
مي خوانيد:
1
_ اگرچه اصلاح طلبي به معني تلاش
براي بهبود وضع ايران و رفاه و
امنيت مردم همچنان ادامه دارد و سير
تكويني خود را مي پيمايد، اما جنبش
اصلاح گري كه از دوم خرداد 76 آغاز شد
متوقف گشته است. توقف اصلاح گري در
جمهوري اسلامي به چهار دليل مشخص،
سرسختي محافظه كاران، روش مند
نبودن اصلاح گري، تزلزل در اصلاح
طلبان و سرانجام غيبت مردم در صحنه
تصميم گيري، بوده است.
من بر سه دليل اول
شرحي نمي گذارم اما به دليل چهارم
كه «غيبت مردم از صحنه تصميم گيري
است» اشاره اي مختصر مي كنم.مردم
ايران به شيوه معمول حكومت هاي
پيشين از صحنه تصميم گيري كنار
مانده اند و هر گاه نيز لازم بوده
است براي دخالت در تصميم گيري،
مشاركت يابند آمرانه فراخوانده شده
اند و هرگز اين حس در مردم پديد
نيامده است كه براي تغيير در وضع
خودشان تصميم بگيرند از كدام شيوه
ها، حاكمان خود را آگاه كنند. امروز
مردم، فقط برمي گزينند و پس از
گزينش ارتباط نظام مندي با منتخبين
خود ندارند. مردم نياموخته اند كه
در محلي جمع شوند و بر سر خواسته ها
و بايد و نبايدهايشان گفت وگو كنند،
ولي آموخته كه وقتي فراخوانده شود
در يك نمايش كلي هر آنچه را مياندار
مي گويد تكرار كند.
2 _ بار ديگر
قطعنامه اي عليه ايران به دليل نقض
حقوق بشر در سازمان ملل تدارك ديده
شد.درست است كه نهادهاي بين المللي
تحت تأثير قدرت هاي بزرگ هستند و
ايران نيز به دليل مبارزاتش مخاطب
همه قدرت هاي بزرگ است اما نظري به
داخل و يافتن منشاء دستاويزهايي كه
به آنان اين فرصت را مي دهد هم ضروري
است. من در شگفتم چگونه برخي افراد
منشا اين دستاويزها را به نطق
نمايندگان يا تحقيق و تفحص مجلس
نسبت مي دهند اما از دلايل اصلي چشم
مي پوشند.
كمي
انصاف بدهيد آيا رفتارهايي كه با
زندانيان مي شود براي تحت فشار قرار
دادن ايران قابل اتكاست يا بررسي
هايي كه مجلس پيرامون اين موضوعات
انجام مي دهد. كاري كه مجلس مي كند
شبيه هشدار برادر بزرگتر به پدر است
تا فرزند متخلف را در خانه مجازات
كنند و سبب رسوايي خانواده و جري
شدن فرزند متخلف نشوند. اما ديگران
چه برخوردي دارند. تمامت خانواده را
فداي يك فرد متخلف مي سازند و آنگاه
برادر بزرگتر را تهديد به مجازات هم
مي كنند. مسئولان محترم دستگاه قضا!
اگر شما ناقضين قوانين جمهوري
اسلامي را نهي كنيد، محاكمه كنيد و
مجازات كنيد، مطمئن باشيد هيچ نهاد
حقوق بشري راهي براي ورود به ايران
نخواهد يافت! و اگر يافت، به
پيرامونتان نگاه كنيد و به عملكرد
دوستانتان نگاه كنيد ، نه به عده اي
منتقد كه جز پرسيدن اختياري ندارند.
3 _ درمورد جنجال هاي
پيرامون فعاليت هاي هسته اي ايران
اين نكته گفتني است كه مقاومت ايران
و همراهي جهان عرب بالاخره به نتيجه
مثبتي رسيده و آن هم رويكرد جهاني
به توانايي هسته اي اسرائيل و تلاش
براي فشار بيشتر بر اين رژيم است. و
ما بايد با تمام توان به تلاش خود
ادامه دهيم. افكار عمومي كشورهاي
اسلامي امروز رفتار ايران را تحسين
مي كنند، اما يك سئوال از آقاي
خاتمي دارم و آن اينكه چرا در
مذاكرات ايران با آژانس ديپلماسي
رسمي جمهوري اسلامي به حاشيه رانده
شده و وزير خارجه و رئيس سازمان
انرژي اتمي از اين مباحث دور مانده
اند.
4 _
انتخابات مجلس در راه است، حاميان
نظارت استصوابي خود را براي حذف ها
آماده مي كنند و مخالفين نيز براي
مخالفت. مباحثي كه بين طرفين درون
حاكميت در جريان است از آن جهت جالب
است كه مردم در محاسبات لحاظ نمي
شوند. شوراي نگهبان بر حذف پا مي
فشارد و بخشي از جناح اصلاح طلب بر
اميد، به چانه زني. غافل كه ظاهرا در
انتخابات بايد مردم حرف اول و آخر
را بزنند. خطيب جمعه تهران به شدت به
مخالفان نظارت استصوابي كه آن را
مخالف حقوق بشر خوانده بودند مي
تاخت و مايلم از ايشان بپرسم وقتي
شما بر اساس سليقه خودتان يعني
فراتر از چهار مرجع قانوني مي
خواهيد كانديداها را برگزينيد،
رفتار شما چه مفهومي دارد؟ آيا
برداشتي جز اين مي توان داشت كه
مردم بايد به منتخبين شما رأي
بدهند؟ آيا اين انتخاب مردم،
انتخاب آزادانه است؟
|