تمام
تلاش و کوشش نهادهای فرهنگی،
کانون نویسندگان و خانواده
پوینده و مختاری برای
دریافت اجازه برپائی مراسم
سالگرد قتل این دو متفکر و
نویسنده ایرانی به جائی
نرسید و سرانجا روز گذشته مراسم
پنجمين سالگرد قتل محمد مختاري و
محمد جعفر پوينده، كه در پائيز 1377
به قتل رسيدند در امامزاده طاهر كرج
بر سرمزارشان برگزار شد.
جمعي
از اعضاي كانون نويسندگان ايران و
خانوادههاي مختاري و پوينده
برگزار دراین مراسم شرکت کردند.
سيمين بهبهاني، علياشرف
درويشيان و سيدعلي صالحي از جمله
اعضای کانون بودند که دراین
مراسم سخنرانی کردند.
پیام
ناصر زرافشان که به این مناسبت
از زندان فرستاد شده بود خوانده شد.
قرائت کننده این نامه را می
خواند گفت: زرافشان زندگي
شرافتمندانه را به زندگي در دنيايي
پر از زور و تزوير و رياكاري و
نامردمي ترجيح داد و با اين حركت به
موقع ودقيقاش ثابت كرد كه هنوز
انسانيت و شجاعت نمرده است.
علي
اشرف درويشيان نیز طی
سخنانی گفت:
كساني
كه آن دو جان شيفته را در خيابان
ربودند و به حكم احكامي قرون وسطايي
با سيم و طناب خفهشان كردند و
قتل و كشتار نويسندگان و روشنفكران
آزاديخواه را از
ميرزاجهانگيرخان صوراسرافيل به
محمد مختاري و محمد جعفر پوينده
پيوند زدند، ثابت كردند تا زماني كه
واپسگرايي و سياهانديشي بر
افرادي از جامعه ما حاكم باشد،
همچنان بايد منتظر حوادثي از اين
دست باشيم.
جلوي
چنين اعمالي گرفته نشده و شكنجه و
قتل زهرا كاظمي از اين دست اعمال ميباشد.
امروز همه ميدانيم كه در روزگار
بحران زده ما، دستهايي در
تلاشند تا جلوي هر نوع تحول و تغيير
و پيشرفت در افكار جوانان را بگيرند.
به همين خاطر است كه سايتهاي
خبري و سياسي را ميبندند و سايتهاي ضد اخلاقي و انحرافي را
باز ميگذارند.
به
همين سبب است كه انواع و اقسام
انجمنها و جمعيتها، اجازه
فعاليت ميگيرند، اما جلو فعاليت
كانون نويسندگان ايران كه يكي از
اهداف عمدهاش مخالفت با
سانسورانديشي در بيان است، گرفته
ميشود.
علي
اشرف درويشيان در ادامه با انتقاد
از اين كه هنوز پس از گذشت پنجسال
از شهادت محمد مختاري و محمد جعفر
پوينده نتوانستهايم مجلس
يادبودي در جايي مناسب براي عزيزان
از دست رفتهمان بگيريم، گفت:
در
دوران سياه اختناق و ديكتاتوري، در
دوران ناملايمات و سختيها و
فشارها، كانون نويسندگان هميشه،
شجاعانه، حضور فعال و بيشتر داشته
است و در برابر مشكلاتي كه براي
آزادي انديشه و بيان بوجود آمده با
بياني قاطع و دقيق ايستاده است و از
ارزشهاي والاي انساني دفاع كرده
است.
محمد
مختاري و محمد جعفر پوينده دو عضو
فعال و شاخص كانون نويسندگان ايران
بودند و به خاطر تفكر كانونيشان
و فعاليتهايشان براي برقراري
آزادي انديشه و بيان جان دادند.
همچنان كه سعيد سلطانپور، احمد
ميرعلايي و غفار حسيني به چنان
سرنوشتي دچار شدند.
دوعضو
ديگر كانون نويسندگان، یعنی
دكتر ناصر زرافشان و عليرضا جباري
در زندان هستند، دكتر ناصر زرافشان
وكيل خانواده قربانيان قتلهاي
سياسي است.
او اگر ميخواست
پا روي خون ناحق بگذارد و حقوق
قربانيان اين فاجعه را پايمال كند،
به چنين سرنوشتي دچار نميشد،
وعده و وعيدها را ناديده گرفت، قولها
و تطميعها را رد كرد، از تهديدها
نترسيد و با شجاعت تمام از حق
دوستان به قتل رسيدهاش دفاع كرد.
زرافشان
ميداند در جامعهاي كه آزادي
وجود ندارد، عدالت مفهومي دروغين و
كاذب است زيرا كه آزادي جوهر و غايت
عدالت است.
وي
در پايان گفت: سال پس از سال ميگذرد
و نعش اين شهيدان عزيز روي دست ما
مانده است. ياد و خاطره گراميشان
همچنان فروزانتر از هميشه درجان و
دلمان، باقي است و فريادهاي پر
صلابت آزادي خواهانه شان را هنوز با
گوش جان ميشنويم انديشههاي
روشنگرانه و پيشروانهشان
برقرار و يادشان گراميباد.
پيام
زرافشان به این مناسبت را دختر
وی بر مزار مختاري و پوينده در
امامزاده طاهر كرج، قرائت شد.
زرافشان در پیام خود نوشت:
هنگامي
كه نويسندگان براي گفت و گو پيرامون
مشكلات خويش به ويژه سانسور آثار
خود و يافتن راه حلي براي اين
مشكلات گردهم جمع شدند و در جلسات
هفتگي در خانههاي خود بحث
درباره اين مشكلات را آغاز كردند،
حتي خود فكر نميكردند كه همين
حركت ساده آنها و متني كه بعداً در
توضيح اهداف خود منتشر ميكردند،
شروع فصل تازهاي و مرحلهاي
نوين در تاريخ مبارزه در راه آزادي
انديشه و بيان در ايران معاصر باشد.
مرحله تازهاي كه تا امروز ادامه
يافته است و با هر روزي كه گذشته
پردامنهتر و ملتهبتر شده
است، جرياني كه به اين ترتيب آغاز
شده بود با اعتراض به بازداشت سعيدي
سيرجاني، احضارهاي مكرر به دادگاه
انقلاب، قتل سعيدي سيرجاني، انتشار
نامه 134 نفر، قرائت متن اين بيانيه
در كنگره 1994 و آنگاه ناپديد شدنها
و مرگهاي مشكوكهاي ديگري كه
مرگ نورياب خويي و مير علايي اولين
موارد آنها بود دنبال شد و با قتل
مختاري و پوينده به اوج خود رسيد.
نامهاي عزيز ديگري را كه در
فاصله ميان اين دو نكته قرار ميگيرد
همه ميدانند و من از تكرار آنها
خودداري ميكنم.
اين
نيروي ضرورت تاريخي و اقتضاي عيني و
اجتماعي تحول دقيقاً آن عاملي است
كه شب پرستاني كه حتي از برگزاري
يادمان مختاري و پوينده هراسي
دارند، هرگز وجود و حضور تأثير
مقاومت ناپذير آن را در تحولات
اجتماعي درك و باور نكردند. اگر
اينان از انعكاس متن 134 در خارج از
كشور سراسيمه شدند، اگر آن جمع
اوليه را يكايك به اطلاعات و دادگاه
انقلاب فرا خواندند و اگر سرانجام
دست به ربايش و حذف نويسندگان زدند،
اينها همه واكنشهاي غريزي و
ناآگاهانه بود.
آنان
آثار اين نيروي عين تحول و ضرورت
تاريخي را فقط به طور غريزي حس كرده
بودند، اما به حكم ذات اجتماعي خود
فاقد استعداد درك آن هستند، اما آنگاه
كه تحول در دستور تاريخي جامعه قرار
گيرد هر رويداد كوچك هم ميتوانند
مانند گلوله برفي كه در مسير خود در
شيب كوهستان رفته رفته به بهمن عظيم
تبديل ميشود، به جنبش بزرگ بدل
گردد.
جامعه ما امروز در چنين نقطهاي
از تحول تاريخي خود قرار گرفته است.
از
منظر فضاي بين المللي نيز بشريت در
كليت خود چشم به سوي آيندهاي
دارد كه در آن از جهل، بردگي، خرافه
پرستي و استثمار اثري نباشد و در
حركت به سوي اين آينده اهل انديشه و
ادب، چاوشان اين قافلهاند.
من
نيز به سهم خود پرداخت بهاي پاسداري
از خون نا رنگين ياران همقدم خويش
را آگاهانه پذيرفتم و به شما
اطمينان ميدهم كه در اسارت نيز
توانايي آن را دارم كه به نحو
شايسته به وظيفهاي كه در قبال
تاريخ، مردم و ميهنم به عهده دارم،
عمل كنم.
پيروز
و سربلند باشيد
صفا
پوينده خواهر محمد جعفر پوینده
در این مراسم گفت:
اگر
5 سال پيش فرياد برآورديم، طنابي كه
برگردان عزيزان ما پيچيديد در
حقيقت بر دست وپاي خودتان بسته شد،
امروز ميگوييم كه بدون شك وجود
نهادهاي موازي اطلاعات نتيجه
عدم پيگيري، شناسايي و افشاي
عاملين و آمرين اصل جنايت صورت
گرفته است.
اگر اين
جنايات به دست عوامل خودسري كه خود
با عنوان غده سرطاني از آن نام ميبريد،
انجام گرفتهاند، بايد بدانيد كه
به گواهي تاريخ غدههايي از اين
دست تنها با ريشهكن كردن، محو و
نابود ميگردند.
|