احمد باطبی، دانشجوئی كه درتيرماه سال 1378 به جرم بلند كردن پيراهن خونی يك دانشجوی ديگر و اعتراض به نيروهای سركوبگر، بازداشت، محاكمه غيرعلنی و محكوم به زندان شده است، يكبار ديگر در زندان اوين زيرشكنجه و بازجوئی قرار گرفت. او كه در آستانه سفر گزارشگرآزادی بيان كميسيون حقوق بشر سازمان ملل از زندان مرخص شده بود تا بعنوان زندانی با اين گزارشگر ديدار نكند، در طول اقامت خود در خارج از زندان با برخی چهره های اصلاح طلب در جبهه مشاركت و نمايندگان مجلس ملاقات كرده و شمه ای از آنچه بر سر وی و ديگر دانشجويان زندانی در اوين آمده را شرح داد. وی همچنين موفق شد با گزارشگر سازمان ملل ملاقات كرده و اين اطلاعات را دراختيار وی قرار دهد.

بلافاصله پس از بازگشت گزارشگر سازمان ملل از ايران، احمد باطبی كه هنوز مدتی از دوران مرخصی اش باقی مانده بود، توسط سازمان امنيت موازی و حراست دادستانی تهران دستگير شده و به زندان اوين منتقل شد. قوه قضائيه و نيروهای امنيتی تا مدت ها از بازداشت و زندانی بودن او در اوين اظهار بی اطلاعی كردند تا سرانجام، وی پس از مدتی از اوين به خانه تلفن كرده و حضور خود در زندان را اعلام داشت. دراين مدت باطبی تحت انواع فشارهای جسمی و روحی قرار گرفته تا شرح ملاقات های خود با اصلاح طلب ها را با دقت بنويسد و اعتراف كند كه به توصيه چند تن از چهره های سرشناس اصلاح طلب با گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل ملاقات كرده و اطلاعاتی را كه آنها به وی گفته اند بگو در اختيار اين گزارشگر گذاشته است.

دادستانی تهران در تلاش است از دل اعترافاتی كه زير شكنجه و فشار از باطبی گرفته به دو نتيجه برسد:

1- افزودن بر حجم اتهاماتی كه برای مشهورترين چهره های اصلاح طلب تاكنون جمع كرده،

2- آمادگی برای پخش اين اعترافات، پس از انتشار گزارش نماينده حقوق بشر سازمان ملل و مخدوش اعلام كردن آن با هدف تاثير گذاری روی قطعنامه عمومی سازمان ملل درباره نقض حقوق بشر در ايران.

محمدباقر باطبی، پدر احمد باطبی به خبرگزاری دانشجوئی ايسنا گفته است: بموجب پرونده جديدی كه برای احمد باطبی دادستان تهران تشكيل داده، وی به جرم شركت در بعضی مراسم‌ افطاری دانشجويان و همچنين ديدار با ليگابو گزارشگر آزادی بيان سازمان ملل محاكمه خواهد شد. پدر باطبی گفت: ما هفته پيش، در زندان اوين با او ديدار داشتيم. از نظر جسمی بسيار ضعيف و از نظر روحی درهم كوبيده بود، به گونه ای كه عميقا نگران وضع او هستيم.