صيغه يا ازدواج موقتی كه هاشمی
رفسنجانی مشوق آن در نمازهای
جمعه تهران بود به رشد
13درصدی درايران رسيده است. اين
توسعه فحشاء می رود تا به
عوارضی جبران نشدنی در جامعه
سنتی ايران بيانجامد. شمار
كودكانی كه ميوه اين ازدواج
درجامعه سنتی ايران هستند هرگز
از سوی مقامات رسما اعلام نمی
شود، اما ترديد نيست كه مانند همه
كشورهای جهان، بخشی از شبكه
های مافيای مواد مخدر، قتل و
جنايت از ميان اين لشكر بی هويت
ها سربازگيری شده و می شوند.
حتی اين امر دوراز ذهن نيست كه
برای شكل بخشی به دسته بندی
های جنايتكارانی كه تحت عنوان
لباس شخصی سازمان داده شده و
جناياتی در حد حمله به خوابگاه
ها، اسيد پاشی به روی زنان،
قتل زنان در مشهد و تهران و كرمان،
حمله به اجتماعات و ديگر رويدادها
حادثه می آفرينند از همين ارتش
سرباز گيری شده باشند.
رشد آمار 13 درصدی صيغه بصورت رسمی و از
قول مسئولين اعلام شده است و بی
شك واقعيت مربوط به اين آمار و
نتايج آن بيش از اين است.
ميوه توسعه صيغه تولد فرزندانی است با آينده
نامعلوم و رها شدن و آوارگی
زنانی كه پس از پايان مدت
زمان صيغه بدون سرپرست
باقی ميمانند
واغلب به انحراف كشيده می شوند.
يك حامعه شناس و استاد دانشگاه بنام علی
مهدوی به روزنامه اعتماد می
گويد:
اين
زنها و سرگردانی مردانی كه
در گذر ازدواجهای موقت
متعدد،
زندگی
را ميگذرانند، تنها نمونهيی از خروار،خروار
تبعات سوءازدواجهای موقت
است.
دكتر
علی مهدوی،جامعهشناس و
استاد دانشگاه ميگويد:
ازدواج
صيغهيی زنان بيشتر بخاطر
نداشتن سرپرست و حمايتهای
اجتماعی است. يعنی زنان
مطلقه ، بيوه و بدون همسر بيشتر بخاطر
داشتن سرپناه حاضر ميشوند
همسر موقت جوانان مجرد شوند.
توسعه صيغه در جامعه ای كه هنوز بكارت
دختران شرط ازدواج است و فرزندان
صيغه را حرام زاده می دانسته و در
خانواده نمی پذيرند توازن
و تعادل عمومی جامعه ايران را بر هم زده
است.
همين جامعه شناس می گويد كه صيغه و ازدواج
موقت
زمينه سوءاستفاده مردان
دارای همسر را با انگيزه لذتجويی
دوچندان كرده
است. بخشی از اختلافات
خانوادگی كه منجر به طلاق و
افزايش شمار زنان مطلقه می شود،
ريشه درهمين واقعيت كه از زبان
علی مهدوی بيان شده نيست؟
از سوی ديگر مشكلات معيشتی، بيكاری
و فقری كه اجازه تشكيل زندگی
مشترك به مردان نمی دهد عملا
باعث شده تا شمار دخترانی
كه در سرانجام اين وضع تن به ازدواج موقت و صيغه می دهد
افزايش يابد و چون هيچ نوع
آموزشی برای جلوگيری از
بارداری وجود ندارد و حمايت
حقوقی نيز بر اين رابطه حاكم
نيست، عملا فحشاء گسترش می يابد
و اين يعنی دورتسلسل فقر و فحشاء
و نابودی بنيادهای اجتماعی
مردم ايران.
همان جامعه شناسی كه دربالا نامش برده
شد، در مصاحبه با روزنامه اعتماد
می گويد:
فرزندان صيغه پس از پايان مدت ازدواج موقت
والدينشان، بدون سرپرست باقی ميمانند و
حتی در مواقعی بدون هويت، چرا كه پدر آنها را رها كرده است
و مادر با فرزند مانده كه
حتی از داشتن كمترين حق
زندگی، يعنی داشتن
شناسنامه و هويت محروم است.
پدر اين نوع اطفال، با سوء استفاده از شرايط
موجود حقوقی و اجتماعی به
ازدواج موقت ديگری روی می آورد و اين دور همچنان
ادامه پيدا می كند، بيآنكه تعهد و مسئوليتی
برگردن وی باشد.
|