مهندس
علی اكبر معين فر وزير نفت دولت
موقت مهندس بازرگان و عضو رهبری
نهضت آزادی ايران سخنران سالگرد
قتل های زنجيره ای در حسينيه
ارشاد بود. او طی سخنانی گفت:
امروز
در شرايطی بسر ميبريم كه به
علت سياه كاريها و اعمال شرم آور
و جناياتی كه عدهای كه خود
را نماينده خدا بر روی زمين
معرفی ميكنند، عرصه بر ذكر
نام خدا و رسول او تنگ شده است. اينك
پنج سال است كه از واقعه شوم دشنه
آجين كردن پروانه و داريوش فروهر دو
انسان ستم ستيز و آزاد انديش كه عمر
خود را در راه استقلال و آزادی و
مبارزه با استعمار و استبداد صرف
كردند ، می گذرد.
اين
جنايات توسط مجريانی كه در
دستگاه حكومت فعاليت ميكردند
انجام گرفت و متعاقب آن محمد
مختاری و محمد جعفر پوينده دو تن
از نويسندگان و دگرانديشان و
آزاديخواه كشور به همان سرنوشت
دچار شدند.
مهندس
علی اكبر معينفر با انتقاد از
مسير طی شده در پرونده قتلهای
زنجيرهای و زندانی شدن
ناصر زرافشان وكيل دادگستری، به
اهداف وآرمانهای فروهرها در
شرايط امروز جامعه ، تهديد استقلال
و تماميت ارضی ايران و انتخابات
مجلس هفتم اشاره كرد و گفت:
انتخابات مجلس نزديك است. در همه
جای دنيا مدعيان حكومت سعی
دارند كه با جلب آرای موافق مردم
اهرمهای قدرت را به دست
آورند، ولی در اين جا قدرتمندان
واقعی تصميم دارند
با اجرای برنامه خاص خود و به حاشيه كشاندن اكثريت ملت
با بدست آوردن آرای اقليت جامعه
نهادهای قدرت را همچنان در چنگ
داشته باشند.
در
چنين شرايطی آيا بايد در
انتخابات شركت كرد؟ به صراحت ميگويم
كه با ساختار فعلی قانون
اساسی اميدی به ادامه اصلاحات
نيست.
پس
از گذشت 25 سال از پيروزی انقلاب
مردمی و ضد ديكتاتوری سال 57 و
فراز و فرودهايی كه در اين دوران
پيش آمد، اكنون در شرايط خاص و
بسيار حساسی قرار گرفتهايم
كه سكوت
و بياعتنايی در برابر آن
جرمی بزرگ و بخشش ناپذير است.
كيان، استقلال و تماميت ارضی
ايران امروز در معرض شديدترين آسيبها
قرار گرفته است. خروج از اين بن بست
تنها با مردم سالاری حقيقی و
مشاركت واقعی فرد فرد مردم در
سرنوشت خويش امكان پذير است.
مردم
سالاری نه يك كلمه كم و نه يك
كلمه بيش است.
مرحوم
فروهر و مرحوم دكتر كاظم سامی و
ديگر همفكران ايشان كوشيدند ظرفيتهای
عملی نشده قانون اساسی
عملی شود. آنها اميدوار بودند كه
با استفاده از ظرفيتهای
موجود قانون اساسی بتوان راهی
يافت كه وصول به دموكراسی و مردم
سالاری ، هزينه كمتری به ملت
ايران تحميل كند.
جنبش
خرداد ماه 76 نور اميدی بود كه
شايد بتوان در يك فرآيند طولانی
در چارچوب قانون اساسی موجود به
اصطلاح مفاسد ناشی از
ديكتاتوری را از بين برد.
شعار
اصلی اين جنبش تبعيت از قانون
اساسی بود و با همه ايراداتی
كه از جانب آزاديخواهان و
فرهيختگان ملت به قانون اساسی
فعلی وجود دارد انتظار ميرفت
كه اگر اين قانون به صورت يكپارچه
اجرا شود و خصوصاً حقوقی كه در
فصل سوم قانون اساسی به ملت داده
شده محترم شمرده شود؛ از انفجاری
كه هيچ ايرانی علاقمند به اين آب
و خاك خواهان نيست، جلوگيری شود.
اكنون
هرگونه سئوال از سوی آقايان زير
سئوال بردن قانون اساسی و
نهادهای كشور و نظام محسوب ميشود.
در كدام مكتب سئوال كردن و يا به
اصطلاح آقايان زير سئوال بردن جرم
است؟
امر
حكومت بايد ناشی از اراده ملت
باشد نه ناشی از چرخه حوزه مجلس
خبرگان، شورای نگهبان و رهبری
.
برخی
قانون اساسی را مانند موم در دست
گرفتهاند و اين موم را به هر شكل
كه بخواهند ميتوانند در آورند .
بيانيه
راهبردی يكی
از تشكلها (بيانيه پايانی
كنگره اخير جبهه مشاركت ايران)
نكاتی را متذكر گرديده است كه
نياز به مخاطبين صاحب هوش دارد تا
اگر نه مصلحت كشور لااقل مصلحت خود
را تشخيص دهند.
دراين
بيانيه مشكلات و حتی غير موثر
بودن راه فعلی به خوبی توضيح
داده شده، ولی مصلحت
انديشی و
يا ترس از متهم شدن به بزههايی
كه از جانب صاحبان قدرت به عنوان
براندازی به آنها وارد شود آنها
را از ارائه يك راه حل جسورانه
بازداشته است. در حالی كه خواست
اصلاح و تغيير قانون اساسی به
هيچ وجه براندازی نيست.
اگر
از طريق تغيير واصلاح قانون
اساسی از راه مسالمت آميز و با
استفاده از ظرفيتهای مدنی
از جنس آنچه تاكنون به كار گرفته
شده تا نافرمانيهای مدنی
كه سلاح مشروع يك ملت تحت ستم ميباشد،
استفاده نشود، بايد در انتظار
فاجعهای عظيم كه تمام
هنجارهای اجتماعی ما را بر هم
خواهد زد باشيم.
امروز
ايران، سخت نياز به يك جبهه متحد ملی برای دفاع از
آزادی و استقلال و
تماميت ارضی كشور دارد و راه
اداره مملكت و مقابله با خطرات،
همانا حكومت متكی به مردم و در يك
كلمه مردم سالاری است.
بايد
در سايه وحدت ملی و دور از هرگونه
سرخوردگی و يأس راه رسيدن به
آرمانهای ملت ايران را كه
طی يك سده اخير خواستار آن بودهاند
هموار ساخت.
|