ايران

پيك

                         

متن سخنرانی شيرين عبادي

در مراسم دريافت جايزه صلح نوبل

 

 

در مراسم اهدای جايزه صلح به شيرين عبادی مقامات دولتی، سفيران و جمعی از دانشمندان اروپائی حضور داشتند. خانم نشان طلايی، ديپلم افتخار و جايزه‌ي4ر1ميليون دلاری خود را پس از اجرای موسيقی گروه ايرانی كامكاران دريافت كرد.

 


زنان نيمی از جمعيت هر كشوری هستند. ناديده گرفتن و محروم كردن آنها از مشاركت فعال در حيات سياسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به واقع محروم كردن كل هر جامعه‌ای است از نيمی از توانايي‌های خود. نمي‌توان با فرهنگی مردسالار، به وضعيت تبعيض‌آميز زنان بويژه در كشورهای اسلامی ادامه داد.

اعضای محترم كميته‌ی صلح نوبل؛

همانطور كه مي‌دانيد افتخار و موهبت اين جايزه در تلاش‌های انسان دوستانه و راستين مردم ايران و منطقه، تاثيرات مثبت و فراگيری خواهد گذاشت. دامنه‌ی اين موهبت شامل هر انسان آزاديخواه و صلح دوستی از جمله زن و مرد مي‌شود.

بخاطر افتخاری كه نصيب من شده و بخاطر اين موهبت و افتخار برای مردم صلح دوست كشورم، از كميته‌ی صلح نوبل سپاسگزارم.

خانم‌ها و آقايان؛

امروز مقارن است با پنجاهيمن سالگـرد تصويب اعلاميـه‌ی جهانی حقوق بشر، اعلاميه‌ای كه با شناسايی كرامت ذاتی تمامی اعضای خانواده‌ی بشری و حقوق يكسان و انتقال‌ناپذير آنان به عنوان تضمين كننده‌ی آزادی، عدالت و صلح آغاز مي‌شود و دنيايی را نويد مي‌دهد كه انسانها در بيان و ابراز عقيده آزاد باشند و از ترس و فقـر مصون و در امان.
اما افسوس كه گزارش امسال دفتر برنامه‌ريزی توسعه‌ی سازمان ملل، همانند سالهای گذشته خبر از گسترش فاجعه‌ای مي‌دهد كه بشريت را از دنيای آرمانی نويسندگان اعلاميه‌ی جهانی حقوق بشر دور مي‌كند.

در سال ‌٢٠٠٢، نزديك به يك ميليارد و دويست ميليون تن در فقر و فحشا زندگی مي‌كردند كه درآمد روزانه‌ی آنان كمتر از يك دلار بود. بيش از ‌٥٠ كشور درگير جنگ يا بلايای طبيعی بودند. بيماری ايدز تاكنون ‌٢٢ ميليون انسان را قربانی كرده و ‌١٣ ميليون كودك، يتيم شده‌اند. از سوی ديگر، طی ‌٢ سال گذشته برخی از كشورها با دستاويز قراردادن فاجعه‌ی ‌١١ سپتامبر و تروريسم بين‌المللی، اصول و موازين جهان شمول حقوق بشر را نقض كرده‌اند. در حالی كه در قطعنامه‌های شماره‌ی ‌٥٧٢١٩ مورخ ‌١٨ دسامبر ‌٢٠٠٢ مجمع عمومی سازمان ملل، قطعنامه‌ی ‌١٤٥٦ مورخ ‌٢٠ ژانويه‌ی شورای امنيت سازمان ملل و قطعنامه‌ی شماره‌ی ‌٢٠٠٣٦٨ مورخ ‌٢٥ آوريل ‌٢٠٠٣ سازمان ملل متحد، تصريح و تاكيد شده است كه همه‌ی دولت‌ها در مبارزه با تروريسم بايد تعهداتی كه در چارچوب حقوق بين‌المللی، موازين بين‌المللی حقوق بشر و حقوق بين‌المللی بشر دوستانه به عهده گرفته‌اند، رعايت كنند. معهذا مقررات تهديد كننده‌ی حقوق و آزادي‌های اساسی، مراجع اختصاصی و دادگاههای فوق‌العاده كه انجام دادرسي‌های عادلانه را دشوار و غيرممكن مي‌سازد، زير پوشش تروريسم توجيه شده و مشروعيت يافته‌اند.

نگرانی مدافعان حقوق بشر زمانی فزونی مي‌يابد كه مشاهده مي‌كنند كه موازين حقوق بشر نه فقط از سوی مخالفان شناخته شده‌ی آن به بهانه‌ی نسبيت فرهنگی نقض مي‌شود؛ بلكه در دموكراسي‌های غربی يعنی كشورهايی كه خود جزو نخستين تدوين كنندگان منشور ملل متحد و اعلاميه‌ی جهانی حقوق بشر بوده‌اند نيز اين اصول پايمال مي‌شود و اين بستری است كه بايد صدها انسانی كه در جريان درگيري‌های نظامی دستگير شده‌اند و ماههاست كه در گوانتانامو در زندان به سر مي‌برند، بايد از حقوق پيش‌بينی شده در عهدنامه‌های بين‌المللی ژنو، اعلاميه‌ی حقوق بشر و ميثاق بين‌المللی حقوق مدنی و سياسی برخوردار باشند.
همچنين پرسشی كه ميليون‌ها شهروند جامعه‌ی مدنی بين‌المللی طی سالهای گذشته و بويژه در چند ماههای اخير از خويش كرده و مي‌كنند، اين است كه چرا برخی قطعنامه‌های شورای امنيت سازمان ملل لازم‌الاجرا بوده و برخی ديگر از اين قطعنامه‌ها هيچ‌گونه ضمانت اجرايی ندارد.

چگونه است كه طی ‌٣٥ سال گذشته دهها قطعنامه‌ی سازمان ملل متحد درباره‌ی اشغال سرزمين‌های فلسطين توسط دولت اسراييل به مورد اجرا گذاشته نشده‌اند؛ اما كشور و مردم عراق طی ‌١٢ سال، يكبار با تجويز شورای امنيت و بار ديگر به رغم مخالفت شورای امنيت سازمان ملل متحد، مورد حمله و هجوم نظامی و تحريم اقتصادی و در نهايت اشغال نظامی واقع شده است.

خانم‌ها و آقايان؛

اجازه دهيد اندكی هم از كشور، منطقه و فرهنگ و كيش خود بگويم.
من ايرانيم، از نوادگان كوروش كبير، همان امپراطوری كه ‌٢٥٠٠ سال در اوج قدرت اعلام كرد كه اگر مردمان نخواهند، به آنها حكومت نخواهد كرد و تعهد كرد كه كسی را وادار به تغيير دين و مذهب خود نمي‌كند و آزادی را برای همگان تضمين مي‌كند.
كتيبه‌ی كوروش كبير، يكی از مهمترين‌ اسنادی است كه در تاريخ حقوق بشر بايد مورد مطالعه قرار گيرد.

من مسلمانم، و از قول پيامبر اسلام در قرآن آمده است، شما به كيش خود باور داريد و من به دين خود.

تمدن و فرهنگ ايران هم با اسلام ،با بشر دوستی، احترام به جان و عقيده‌ و مذهب ديگران، ترويج تسامح و مدارا و پرهيز از خشونت و خونريزی و جنگ آميخته و ممزوج شده است.
ستارگان آسمان ادب ايران بويژه ادبيات عرفانی ما از حافظ و مولوی و عطار گرفته تا سعدی و سنايی و ناصرخسرو و نظامی، نمايندگان اين فرهنگ بشر دوستانه‌اند كه پيامشان در اين شعر سعدی تجلی يافته است:

بني‌آدم اعضای يكديگرند كه در آفرينش ز يك گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار ديگر عضوهارا نماند قرار

بيش از يكصد سال است كه مردم ايران با چالش‌های پياپی بين سنت و مدرنيته روبرو هستند. برخی باتمسك به سنت‌های ديرين سعی داشته و دارند كه دنيا را از چشم پيشينيان بنگرند و با معيارهای ارزشی گذشتگان با مسايل و مشكلات دنيای كنونی برخورد نمايند، اما بسياری ديگر با احتـرام به گذشته‌ی تاريخی، فرهنگی و كيش و فرهنگ خود مي‌خواهند با تحولات جهان و با تمدن همگام شوند و از قافله‌ی تمدن و پيشرفت و توسعه عقب نمانند.
مردم ايران بويژه طی سالهای اخيـر نشان داده‌اند كه مشاركت در امور عمومی را حق خود مي‌دانند و مي‌خواهند سرنوشت خويش را خود رقم زنند.
اين چالش، نه تنها در ايران كه در بسياری از كشورهای اسلامی به چشم مي‌خورد. برخی از مسلمانان با اين دستاويز كه دموكراسی و حقوق بشر با تعاليم دين اسلام و ساختار سنتی جوامع اسلامی سازگاری ندارند، حكومت‌های استبدادی را توجيه كرده و مي‌كنند اما در واقع حكومت كردن به شيوه‌ی سنتی و پدرسالارانه و قيم‌مآبانه بر مردمی كه به حقوق خود آگاه هستند به آسانی ممكن نيست.

اسلام دينی است كه نخستين خطابش به پيامبر با كلمه‌ی” بخوان” آغاز مي‌شود. در قرآن به قلم و آنچه كه مي‌نويسد سوگند ياد شده است. چنين خطاب و بيانی نمي‌تواند با آگاهی، دانش، خرد، خردورزی و آزادی انديشه و بيان و پولوراليسم فرهنگی به جدال برخيزد.

وضعيت تبعيض آميز زنان در كشورهای اسلامی چه در زمينه‌ی حقوق مدنی وچه در قلمرو حقوق اجتماعی، سياسی و فرهنگی، ريشه در فرهنگ پدرسالار حاكم بر اين جوامع دارد نه دين اسلام.

اين فرهنگ همانطور كه برابری حقوق زن و مرد و رهايی زن از سلطه‌ی مرد را باور ندارد، آزادی و دموكراسی را هم بر نمي‌تابد؛ زيرا موقعيت سنتی، تاريخی حاكمان و متوليان آن فرهنگ به مخاطره مي‌افتد.

به كسانی كه نظريه‌ی برخورد تمدن‌ها را طرح كرده‌اند و يا جنگ و دخالت نظامی را برای اين منطقه تجويز كرده‌اند و برای توجيه اعمال و افكار خود و عقب‌ماندگي‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سياسی منطقه‌ی جنوب استناد مي‌كنند، بايد گفت اگر شما موازين بين‌المللی حقوق بشر و حق تعيين سرنوشت ملت‌ها را جهان‌شمول مي‌دانيد و اگر به رجحان و برتری دموكراسی پارلمانی و ديگر نظام‌های سياسی اعتقاد داريد نمي‌توانيد بخل ورزانه و خودخواهانه تنها به فكر امنيت و آسايش خويش باشيد.

جستجوی سازوكارهای نوين برای آنكه كشورهای منطقه‌ی جنوب قادر شوند تا با حفظ استقلال سياسی و تماميت ارضی كشورهايشان به حقوق بشر و دموكراسی دست يابند، بايستی در سرلوحه‌ی تحولات آينده‌ی سازمان ملل متحد و مناسبات بين‌المللی قرار گيرد.
اعطای اين جايزه‌ی به من، به عنوان نخسيتن ايرانی و نخستين زن از يك كشور مسلمان اين نويد را به من و ميليون‌ها‌ ايرانی و شهروند كشورهای اسلامی مي‌دهد كه كوشش و تلاش و مبارزات‌ ما در جهت تحقق حقوق بشر و برقراری دموكراسی در كشورهايمان از حمايت و پشتيبانی و همبستگی جامعه‌ی مدنی بين‌المللی برخوردار است.
اين جايزه، جايزه‌ی مردم ايران و جايزه‌ی مردم كشورهای اسلامی و جايزه‌ی مردم جنوب است برای استقرار حقوق بشر و دموكراسی.

خانم‌ها و آقايان؛

در مقدمه‌ی اين گفتار از حقوق بشر به عنوان تضمين كننده‌ی آزادی و صلح ياد كردم، اگر حقوق بشر در قوانين مدون تجلی نيابد و از سوی دولت‌ها به مرحله‌ی اجرا گذارده نشود، به تعبير مقدمه‌ی اعلاميه‌ی جهانی حقوق بشر، انسان راه ديگری جز قيام بر ضد ظلم و فشار ندارد.

انسان تهی شده از كرامت، انسان محروم مانده از حقوق بشر، انسان گرسنه، انسان مقهور قحطی جنگ و بيماری، انسان تحقير شده، انسان غارت شده، در مقام و موقعيتی نيست كه با راهنمايی خرد و منطق برای احيای حقوق از دست رفته‌اش مبارزه كند.
دنيای قرن بيستم اگر مي‌خواهد كه از دور تسلسل ترور و خشونت و جنگ رهايی يابد و تجربه‌ی قرن بيستم، اين فاجعه‌بارترين قرن بشريت تجديد نشود، راه ديگری جز شناسايی و تامين تمامی حقوق بشر برای كليه‌ی انسان‌ها، فارغ از نژاد، جنس، مذهب، مليت و وضعيت اجتماعی ندارد.

با اميد فرا رسيدن آن روز

متشكرم

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی