دکتر
ابراهيم يزدی که در مراسم بزرگداشت
سيزده آبان، سالروز اشغال سفارت
امريکا، در دانشكدهی مديريت
دانشگاه تهران
سخنرانی ميكرد، با اشاره به پذيرفتن
پروتكل الحاقی گفت:
پذيرفتن
اين
پروتكل
در حقيقت نمونه بارز تبديل كردن
دشمن بالفعل به بالقوه است.
از خصوصيات ديگر سياست
خارجی موفق آن است كه دشمن را به
مخالف تبديل كند و
اين هنر نيست كه مخالف
را به دشمن تبديل كنيم؛ يا دشمن
بالقوه را به فعليت در
بياوريم و بدترين
سياست اين است كه همه را دشمن خود
بدانيم .
يزدی گفت: در شرايط كنونی
و در دهكدهی جهانی معنی
حاكميت ملی تغيير كرده و ديگر
كشورها نميتوانند به بهانهی
حاكميت ملی هر كاری انجام
دهند و كشوری مردمش را شكنجه كند
يا به بهانهی حرف زدن آنها را
به زندان بيندازد و يا به سلول
انفرادی منتقل كند.
سياست خارجی بايد در
چارچوب منافع و مصالح و امنيت
ملی باشد و نبايد بر اساس حب و
بغض با آن برخورد كرد و نبايد در اين
سياست همه چيز را مطلقا سفيد يا
مطلقا سياه
ديد.
بايد
تعريف مجددی از منافع ملی
داشته باشيم در غير اين صورت نميتوانيم
در عرصهی
جهانی حضور يابيم.
اوضاع
كنونی جهان و بعد از فروپاشی
اتحاد جماهير شوروی و جنگ سرد
اولويتهای سياسی جای خود
را به اولويتهای اقتصادی
داد و قطبهای جديد اقتصادی
در حال شكلگيری هستند.
روابط
اقتصادی راهبردی يك پيشنيازی
دارد و آن ثبات سياسی است و در
عرصه بينالمللی با كشوری كه در
حال تلاطم است، نميتوان روابط
اقتصادی راهبردی درازمدت
برقرار كرد و امروزه موج
سومی از
دموكراسی در دنيا آغاز شده و
ديكتاتورها در حال فروپاشی
هستند. ثبات
سياسی به اين معناست كه ضعيفترين
دموكراسی جهان از قويترين
حكومت ديكتاتوری
جهان باثباتتر است.
جابجايی
قدرت بايد مسالمتآميز صورت گيرد،
ولی در مشرق زمين هميشه بر سر اين
موضوع
دعواست و كسی كه
مقامی به دست ميآورد حاضر به از
دست دادن آن نيست.
|