|
ما نمي ترسيم
ما نمي بازيم
ما درآغازيم
ازآتشفشان آمده ايم
ازسلول
و
شكنجه
و
مرگ
مانمي سازيم
عشق راتازيانه مي زدند
وزبان آوازه خوان
را بيرون ازدهان مي
خواستند
گفتيم: نه
- آخرمااهل آوازيم
شادي را
حرام كردند
وبال پرنده را
درآتش سوختند
بانگ ماجهاني بود:
ما بال پروازيم
نه، نه
ما با تازيانه
و
آتش مرگ
نمي سازيم
ياران
بايد، بايد، بايد
درايران
ببارد باران
بخواند قمري
بخنددعاشق
پروازشعرپرنده باشد
شادي سرود مردم
مادرسلول
ها
گل
خواهيم كاشت
مرگ
را
جامه
سپيد خواهيم پوشاند
وازدماوند
وسهند
آوازخواهيم
خواند
مانمي
بازيم
مادرآغازيم
|