عزت و احترامی که از روحانيت در جمهوری اسلامی از بين رفت، حتی در دوران رضاخان که به مدرسه فيضه قم حمله نظامی کرد از بين نرفت. حداقل در آن حمله، عمله ديکتاتورنظامی مورد نفرت مردم به خانه و مسجد و منبر روحانيت حمله برد، که درجمهوری اسلامی بازار و بازاری و خود روحانيت عليه روحانيت کرد هر آنچه همگان شاهدند. احزاب و سازمان های سياسی چپ و حتی کمونيست هم حجاب و پرده ای را مراعات کردند که حکومت اسلامی خود اين حجاب را مراعات نکرد و پرده دری و بی حيائی امنيتی چنان کرد که حديث آن تاريخی است.

سايت امنيتی "دريچه" که عمله و اکره قائم مقام سيمای جمهوری اسلامی "آقامحمدي" آن را می گردانند و محمد رضا باهنر و علی لاريجانی پشت آن سنگر گرفته اند، سه شب پيش خبر زير را منتشر کرد:

« فخرالدين حجازی در معيت خانواده و راننده خود به منزل احمد منتظری مراجعه و با وی گفت و گو نموده و ملاقات كوتاه مدتی نيز با شيخ حسينعلی منتظری (كه هم اكنون مريض بوده و بستری مي‌باشد) داشته است. بر اساس اين خبر حجازی بعد از سه ساعت در همان روز از منزل احمد منتظری خارج شده است»

صرفنظر از شکل و شمايل امنيتی اين خبر که رابطه سايت مذکور را با محافل امنيتی موازی نشان می دهد، توهين به آيت الله منتظری که حتی چپ روترين و براندازترين سازمان های سياسی خارج از کشور نيز هنوز اينگونه حريم ها را مراعات می کنند، چنان است که ما، برای بازتاب اين خبربا همان الفاظ و کلامی که سايت دريچه منتشر کرده با ترديد روبرو بوديم!

مشتی ثروت به يغما برده در جمهوری اسلامی که نمونه آن "آقا اسمال" کميته چی است که خبرش را در صفحه اول پيک توانيد بخوانيد، حريم يک روحانی که همچنان پرسابقه ترين روحانی زندانی زمان شاه است و جرمش بی اعتنائی به قدرت و ثروت و حکومت است اينگونه شکسته اند.

فخرالدين حجاری نيز که چنين سکه يک پول شده، نماينده مجلس اول و دوم و شايد چيره دست ترين سخنران اسلامی است که حزب جمهوری اسلامی برای سلام وصلوات برای او سخنرانی در ميادين تهران و راه پيمائی های بزرگ ترتيب می داد. حالا جرم او نيز همين بس که به ديدار قائم مقام وقت بنيانگذار جمهوری اسلامی نه، بلکه يک روحانی مرجع تقليد در قم رفته است.

چيزی عوض نشده است؟ کاسه آن آش داغی که مردم فوت نکرده و داغ سر می کشيدند برنگشته است؟

وقتی حسين شريعتمداری در سرمقاله چهارشنبه گذشته خود دم از امت واحده می زند و می گويد " معاهده اتمی را امضاء نکنيد، چون همان ها که مقابل صدام ايستادند مقابل امريکا هم می ايسند" بايد گفت اين تف زيبنده ريش خود توست!

انقلابی بدان عظمت و اعتمادی چنان ملی و حتی مذهبی را که در تاريخ ايران بی نظير بود، نه فقط تا مرز نابودی ملی، که تا مرز نابودی و تبديل روحانيت به سکه يک پول در ايران رسانده ايد و باز هم حياء نمی کنيد!