دهها
هفته نامه و روزنامه معتبر جهانی
طی چهار روز گذشته با شيرين
عبادی مصاحبه کرده اند و
تفسيرهائی نيز خود بر اين مصاحبه
ها افزوده اند. شايد طی 25 سال
اخير اين چهارمين و يا پنجمين
باری باشد که ايران در صدر اخبار
و گزارش های پربيننده ترين و پر
خواننده ترين مطبوعاتی جهان
قرار گرفته است. وقتی آيت الله
خمينی به ايران بازگشت و نظام
سلطنتی سقوط کرد، زمانی که
سفارت امريکا در تهران اشغال شد،
زمانی که محمد خاتمی به رياست
جمهوری رسيد و سرانجام، انتخاب
شيرين عبادی بعنوان برنده جايزه
صلح نوبل.
در
شماره ديروز پيک مصاحبه مجله معتبر
اشپيگل، چاپ آلمان را با شيرين
عبادی خوانديد و اينک مصاحبه
ای که مجلهی نيوزويك با
وی کرده است. مهم ترين نکات اين
مصاحبه را بعنوان نقطه نظرات
شخصيتی که بی صدا به پاريس سفر
کرد و اکنون با بزرگترين پوشش
خبری به ايران باز می گردد و
کوله بار سنگينی را از مسئوليت
ها با خود به ايران می برد.
به
اين لحاظ مهم است که نقطه نظرات
وی پيرامون اساسی ترين مسائل
ايران با دقت دانسته شود.
شيرين
عبادی در مصاحبه با نيوزويک، در
پاسخ به سئوال " آيا اهدای
جايزه صلح نوبل شما، نقطهی
عطفی برای روند دموكراسی
در ايران محسوب
ميشود؟"
گفت:
"
اميدوارم چنين باشد. من همواره در
چارچوب قانون
عمل كردهام و هيچ گاه عملی
انجام ندادهام كه در چارچوب اعمال
غيرقانونی جای داشته باشد.
بايد بگويم كه من همواره از انجام
اعتراضات صلحآميز دفاع كردهام،
اما هنگامی
كه شرايط به گونهای نادرست و
غيرقانونی پيش ميرود، طبعا
آمادهام تا
از حقوق قربانيانی دفاع كنم و
حامی آزادی باشم. در سال 1999
هنگامی كه جريان
كوی دانشگاه پيش آمد و به
دانشجويان حمله شد من از خانوادهی
يكی از قربانيان
اين
حادثه در دادگاه دفاع كردم(عزت
ابراهيم نژاد که با شليک گلوله
يکی از لباس شخصی های مهاجم
کشته شد) . بنابراين اميدوارم كه اين
جايزه برای حاميان حقوق بشر در
ايران ايجاد انگيزه و
تحريك بيشتر
کند و انرژی لازم برای تداوم
اين گونه فعاليتها را فراهم آورد.
در حقيقت بزرگترين ثمرهی اين
جايزه آن است كه نشان ميدهد
برخلاف برخی ادعاها، هنوز اين
امكان وجود دارد كه مردم در ايران به
فعاليتهای خود ادامه دهند
و
هم
چنين زمينهی فعاليت مناسب
برای احيای حقوق بشر در اين
كشور فراهم شود."
-
نظام ايران قادر است خود را اصلاح
کند؟ در حال حاضر ايران بين
رويای اصلاحات و
محافظه
كاران قرار گرفته است.
شيرين عبادي:
"من
هنوز معتقدم كه اين امكان وجود
دارد كه اصلاحات در ايران انجام شود،
اما اين عقيده نيز وجود دارد كه در
حال
حاضر زمان زيادی
برای اصلاحات باقی نمانده است.
حتی اکنون که پيشرفتی در
اصلاحات به چشم نميخورد
هم ما می بينيم که شمار زيادی
از مردم ايران خواستار اصلاحات
هستند و از آن دفاع می کنند و بر
شمار آنها افزوده هم می شود. همين
امر در من اين اميدواری را تقويت
می کند که اصلاحات در نهايت پيش
خواهد رفت و تحقق خواهد يافت. "
در
بخش ديگری از اين مصاحبه شيرين
عبادی درباره اسلام و دمکراسی
ميگويد:
"هيچ
گونه تضاد و مغايرتی ميان يك
جامعه اسلامی، اسلام و
حقوق بشر وجود ندارد. اگر در
بسياری از كشورهای اسلامی
حقوق بشر ناديده
گرفته ميشود، اين مساله به خاطر
برداشت نادرست از اسلام است. همهی
آن چه
كه
من تلاش 20 سال گذشته من هم به خاطر
آن بوده تا ثابت كنم
كه اين امكان وجود دارد تا با
استفاده از برداشت صحيح ديگری از
اسلام، واژه
”دموكراسي“
به كشورهای اسلامی معرفی
شود. ما به برداشت صحيحی از اسلام
نياز داريم كه
فضای بيشتری را برای
فعاليت زنان به وجود آورد. ما
به اسلامی نياز داريم كه با
دموكراسی مغايرت
نداشته و
نسبت به حقوق شخصی افراد احترام
گذارد.
"
شيرين
عبادی در باره حجاب می گويد:
"در ايران
اين
يك قانون است كه يك زن ملزم است تا
از حجاب اسلامی استفاده كند، پس
من نيز چنين
می
کنم، اما همان طور كه پيش از اين
اشاره كردم معتقدم كه با برداشت
روشنتر و
پيشرفتهتری
ميتوانيم اين ديدگاه را متحول
كنيم؛ اعتقاد من اين است كه اين
مساله
به
خود زنان باز ميگردد كه دربارهی
نوع پوشش خود تصميمگيری كنند."
شيرين
عبادی در باره بازگشت خود به
ايران و واکنش های مردم و حکومت
می گويد:
"هر
چيزی
ميتواند اتفاق بيفتد، من وقت فكر
كردن دربارهی
آن را ندارم. هرگز نگران نيستم و آن
چنان هم اهميت نميدهم كه چيزی
برايم
اتفاق
خواهد افتاد. من به ايران باز ميگردم
چون من يك ايرانيام و ميخواهم در
ايران
بميرم. بگذاريد چيزی به شما
بگويم، فكر كنيد كه شما در خانه
هستيد و مادرتان
يك
زن مسن بيمار است و همسايهی شما
نيز زن جوانی باشد، خوب معلوم
است شما پيش مادر
خود
خواهيد ماند، چون او مريض و از همه
مهمتر مادر شماست؛ هنگامی كه من
در پاريس
هستم
جايی، جائی که از انقلاب آن (کبيرفرانسه)
درس ها آموخته ام؛ جايی كه مردم
همه از حق خود برخوردارند، البته
من از آنجا و از بودن در كنار مردم
آن لذت برده و خوشحالم، اما آن جا
خانهی من نيست. "
عبادی
در باره نسل جوان ايران می گويد:
"اميدوارم جوانان
ايرانی قدمهای بلندتری
در مقايسه با من بردارند. بايد
بگويم كه نسل
من و افرادی چون من وسايل كمی
برای کسب اطلاعات در اختيار
داشتند.
هنگامی
كه من و همسالان من جوان بوديم از
وسايلی هم چون كامپيوتر يا ديگر
تجهيزات اينترنتی
استفاده نميكرديم. تنها منابع
اطلاعاتی كه در اختيار ما بود،
يك كتابخانهی
كوچك در دانشگاه بود. اميدوارم كه
جوانان امروز ايران قادر باشند گامهای
بلندتر و استوارتری نسبت به آن
چه كه ما انجام دادهايم، بردارند.
|