حمله
نظامی عراق به ايران، عقب راندن
متجاوزين و سپس فاجعه ادامه جنگ
برای فتح كربلا و رفتن به قدس (شعارهای
دوران جنگ) بی شك نقشی تعيين
كننده در سقوط انقلاب عظيم 57 در
ورطه ای كه در صورت شكست جنبش
اصلاحات آخرين اميدها برای نجات
آن نيز از ميان خواهد رفت داشت. به
همين دليل، پرداختن به دوران جنگ و
دلائل و انگيزه ها و پيامدهای آن
درانحصار دست اندركاران و
فرماندهان جنگ نيست، كه خود در زمره
متهمين اين واقعه اند، بلكه كاری
است تحقيقی- سياسی برای همه
كسانی كه توان تحقيق و امكان
دستيابی به اسناد را دارند. از دل
فاجعه جنگ، مافيای ثروت و قدرت
در جمهوری اسلامی سربرآورد،
همانگونه كه از دل همين جنگ حضور
فرماندهان سپاه درعرصه سياسی
كشور بيرون آمده و می رود تا تبديل به حكومت
سپاهی در ايران بشود.
به
جنگ و دلائل و نتايج آن بايد
پرداخت، اما نه آنگونه كه رسم
هرساله است: مرثيه خوانی، رجز
خوانی و تمجيد و تعريف!
هاشمی رفسنجانی امسال به
مناسبت هفته جنگ مصاحبه نسبتا
مشروحی با روزنامه همشهری، كه
بتدريج زير سايه فرماندهان سپاه و
شورای شهر تهران خزيده
كرد. او در اين مصاحبه - كه خلاصه
آن را در همين شماره پيك می
خوانيد- با ذكر نكات تازه ای كه
برای مردم نو نيست اما بيان آن از
سوی يكی از مهم ترين طراحان
ادامه جنگ با عراق نو و جديد است،
كوشيد با توجه به شرايط جديد منطقه
و بويژه سقوط صدام توسط ارتش امريكا
سخن بگويد. هاشمی رفسنجانی،
در خطابی غير مستقيم اما كاملا
آشكار كوشيد به امريكا بگويد: شما
دير كرديد و الا اگر از ما حمايت
كرده بوديد صدام حسين 20 سال پيش
رفته بود!
هاشمی
رفسنجانی بويژه در آن بخش از
مصاحبه خود كه به سفر مك فارلن به
ايران می پردازد، ضمن تائيد
اهداف امريكا از اين سفر به ايران،
با توجه به همان هدف بالا، يعنی
حضور امريكا در عراق و آمادگی
برای همكاری با آن، كوشيد
امريكا را در آن سفر جفا كار
معرفی كند.
مصاحبه
هاشمی رفسنجانی، پيش از آنكه
نكات تازه ای از فاش گوئی در
باره گذشته و جنگ داشته باشد، پيام
هائی برای آينده دارد كه
اتفاقا به اين نكات بايد توجه كرد و
نه آنچه كه تحريف شده در باره گذشته
می گويد. حتی در آن بخش كه
ناخواسته اعتراف به شكست های
پی در پی در جنگ می كند.
بمناسبت همين بخش آخر است كه رجوع
به تاريخ و آرشيو گذشته ها و بيرون
كشيدن آن نقطه نظرات جسورانه ای
كه آيت الله منتظری در همين خصوص
گفت و حصری تاريخی در تاريخ
شيعه در ايران را به جان خريد ضرورت
می يابد. اين نقطه نظرات را با
آخرين مصاحبه احمد خمينی درباره
جنگ و دليل ادامه آن آغاز می كنيم
و سپس بخشی از مصاحبه آيت الله
منتظری با كيهان وقت را می
آوريم:
احمد
خمينی:
حاج
سيد احمد خمينی در مصاحبه ای
كه چند ماه پيش از مرگ مشكوك خود گفت:
"
تلخ ترين خاطره ای كه به ياد دارم
پذيرش قطعنامه و شيرين ترين خاطره
مربوط به فتح خرمشهر است.
فتح
خرمشهر
زمانی اعلام شد كه ساعت حدوداً
چهار بعد از ظهر بود. امام در
حال قدم زدن بودند كه گوينده راديو
خبر آزادسازی خرمشهر را اعلام
كرد.
امام
معتقد
بودند كه بهتر است جنگ تمام شود،
اما بالاخره مسئولين جنگ گفتند كه
ما بايد
تا
كنار شط العرب (اروند رود) برويم تا
بتوانيم غرامت خودمان را از عراق
بگيريم. امام اصلاً با اين كار
موافق نبودند و می گفتند اگر
بناست كه شما جنگ را ادامه
بدهيد
بدانيد كه اگر اين جنگ با اين
وضعی كه شما داريد ادامه يابد و
شما موفق نشويد
ديگر
اين جنگ تمام شدنی نيست و ما بايد
اين جنگ را تا نقطه ای خاص ادامه
بدهيم والان هم كه قضيه فتح خرمشهر
پيش آمده بهترين موقع برای پايان
جنگ است
.
(
خاطرات يادگار امام ) چاپ سوم تهران
خرداد 1378 مؤسسه تنظيم و نشر آثار
امام
خمينی ص 124)
آيت
الله منتظري
آيت
الله منتظری از جمله بدليل اين
صراحت در بيان نظرات خود گرفتار
توطئه كسانی شد كه طراح ادامه
جنگ بودند، گرچه حكم را به امضای
آيت الله خمينی رسانده باشند:
آيت
الله منتظری:
"...
آن اجتماعات تظاهرات و
راهپيمائی هائی كه در شهرها
بود و فيلمهای آنها را می
بينيم. دقت كنيد كه در آنوقت چه
روحيه ای حكمفرما بود و چه
عناصری در جامعه بودند، چه
جوانها امكانات و منابع اقتصادی
وجود داشت. اينها را بررسی كنيم
كه چه هماهنگی ها، فداكاريها،
ايثارها و گذشتهائی بود و همه از
همديگر دفاع می كردند،
دانشگاهی و روحانی و
بازاری و
… اگر كسی ضربه
می
خورد همه از او دفاع ميكردند.
ببينيم اين وحدت ها و ايثارها چه
شده است . بايد
حساب
كنيم در ظرف اين دهسال كه جنگ را به
ما تحميل كردند آيا جنگ را خوب طی
كرديم
يا
نه، دشمنان ما كه اين جنگ را تحميل
كردند، آنها پيروز از كار درآمدند .
چقدر نيرو
از
ايران و از دست ما رفت و چقدر
جوانهائی را از دست داديم كه هر
كدام يكدنيا ارزش
داشتند
و چه شهرهائی از ما خراب شد. بايد
اينها بررسی شود و ببينيم
اگر اشتباهی كرده ايم اينها ‹‹
توبه ›› دارد و اقلا متنبه شويم كه
بعداً تكرار نكنيم . چقدر در
اين
مدت ‹‹ شعارهائی ›› داديم كه
‹‹ غلط ›› بوده و خيلی از آنها
ما را در دنيا
منزوی
كرد و مردم دنيا را به ما بدبين كرد
و هيچ لزومی هم برای اين
شعارها نداشتيم
. اينها راه عاقلانه تری داشته و ما
سرمان را پائين انداختيم و گفتيم
همين است كه ما می گوئيم. بعد هم فهميديم
كه اشتباه كرده ايم . بايد بفهميم كه
اشتباه كرده ايم و
بعد
بگوئيم خدايا و ای ملت ايران ما
اينجا اشتباه كرديم . چه اشكال داد
كه مسئول
بيايد
و بگويد كه من اشتباه كردم .
آيت
الله العظمی منتظری در ادامه
سخنان خود گفتند : ما در جنگ خيلی
اشتباه كرديم و خيلی جاها
لجبازی كرديم و شعارهائی
داديم كه می دانستيم نمی
توانيم آنرا انجام دهيم .
شعارهائی داديم كه دنيا را از
خودمان
ترسانديم و فكر كردند كه در ايران
ما مردم را می كشيم . در خارج از
كشور ما
افرادی
داريم كه نه ضد انقلابند و نه مخالف
هستند و روحشان برای ايران پر
می زند و
اهل
ايران هم هستند اما می ترسند كه
به ايران بيايند
.
برای
يك نوع كارهائی كه غلط انجام
شده، همه كارهايمان درست نبوده و
هيچكدام معصوم نيستيم
.
قائم
مقام رهبری با ذكر آيه ای از
قرآن و روايتی از پيامبر (ص) در مورد
خطا كاری انسان اظهار داشتند : يك
وقت خطا عمد است و
يكوقت
هم قصور كرده ايم. اگر قصور باشد و
حساب نكنيم، فكر می كنيم، كه همه
ما خوب
كار
می كنيم. ولی اگر جامعه ايران
كه انقلاب كرده و مسئولينی كه سر
كارند حساب كنند
كه
ما در اول انقلاب چه داشتيم و تا كجا
بوديم و به كجا رسيده ايم اگر
اشتباهاتی داشته ايم جبران كنيم .
ما
خيلی جاها لجبازی كرده ايم و
گوش به حرف و تذكرات افراد عاقل در
روزنامه ها ، راديو تلويزيون و
اعلاميه های خارج و داخل
كه
راهنمائی و وساطت ميكردند در
بعضی مسائل نداده ايم و قبول
نمی كرديم و توجه
نداشتيم،
اما حالا چيزهايی كه قابل جبران
است بايد جبران كنيم . ( روزنامه
كيهان
23/11/1367 )
|