باغ
گمشده رمانی از جواد مجابی
است كه از سوی نشر ققنوس در360
صفحه
درسال گذشته منتشر شده است.
آن
ها كه رمان را خوانده اند اغلب
براين نظر هستند كه اين رمان در
ميان
ديگر آثار نويسنده اش كاری موفق
است و با كارهای ديگر داستانی
اش فرق می كند.
برخی تاكيد
دارند كه فصل اول اين رمان فوق
العاده است.
يوسف
عليخاني گفتگوئی كوتاه در باره اين
كتاب با مجابی كرده كه در
سايت
سخن
منعكس شده است.
-رمان آخر شما "باغ گمشده" با استقبال
خوبی رو به رو شد.
من فكر
می كنم كه اين رمان، شايد
بهترين
رمان من نباشد.
- ضد
تبليغ
ميكنيد؟
به هر
حال اين يكی از رمانهايی است
كه من
نوشتهام
و شايد روی ميانگين ذوق عمومی
بتواند سوار شود و ارزشهای
خودش را پيدا
بكند
ولی تجربياتی كه من در "شب
ملخ" يا "لطفاً درب را ببنديد"
داشتم، كارهای جديای بود و
در واقع برای رمان نويسی
پيشنهادهايی دادم. حال آن كه "باغ
گمشده" به شيوهی مرسوم زمانه نوشته
شده است. در اين كتاب من به
موضوعی پرداختهام كه نزديك
به
سی سال است به آن فكر می كنم؛
مسالهی قدرت. در واقع قدرت
يكی از موضوعات محوری ذهن من
است. همانطور كه در يك دورهای
آزادی، يا استقلال يا انقلاب،
سوژههايی بودند كه هنرمندان به
آنها ميانديشيدند. قدرت ممكن است
قدرت سياسی باشد يا مذهبی يا
متافيزيكی چون عشق و مرگ؛ يا
قدرت افكار عمومی باشد يا قدرتهای
تاريخی. قدرت يك
موضوع
قابل تفكر است. من سعی كرده ام در
"باغ گمشده"، مسالهی
آرمان گرايی يك نسل
را
مطرح كنم كه آدمهای متفاوت،
آرمانهای متفاوت داشتند و هر
كسی سعی كرده باغ
خودش
را بسازد. باغهايی را كه وجود
داشته يا در آينده وجود خواهند
داشت، چگونه
ميتوان
ساخت، از موضوعات زمينه ساز اين
رمان هستند.
|