ايران

پيك

                         
با استقرار زلمای خليل زاد در كابل
كابل ستاد رهبری سياست های
 امريكا در امور ايران می شود
 

 

زلمای خليل زاد آمريكايی افغانی تبار بعنوان سفير ويژه آمريكا در افغانستان برگزيده شد. او كه زاده كابل است و دری را به روانی انگليسی صحبت می كند، ابتدا دردانشگاه آمريكاييان در لبنان و سپس در دانشگاه شيكاگو تحصيلات خود را باتمام رساند. او در شيكاگو با شرلی برنارد اتريشی كه يك نويسنده فمينيست بودازدواج كرد و با كمك وی كتابی در باره انقلاب ايران نوشت.

مدعی اند كه خليل زاد دردوران تحصيلاتش درلبنان از طرفدارن فلسطين بوده است، اما در اواخر دهه هفتاد به تنها  افغانی جمع نئوكان ها(محافظه كاران جديد) شد. او علوم سياسی در دانشگاه كلمبيا تدريس می كند و در سال 1984 به شهروندی آمريكا پذيرفته شد و به كاخ سفيد راه يافت. در دوران جنگ داخلی افغانستان اطلاعات او و تسلطش بر زبان افغانی باعث شد به عضويت دائم شورای سياستگذاری كاخ سفيد درآيد. او در آنجا تحت مديريت ولفوويتز كه مدير سياست گذاری دولت ريگان بود بكار مشغول شد. آندو از آن پس به زوجی دائمی در امور سياسی بدل شدند.

خليل زاد در دولت ريگان مسئوليت امور اشغال افغانستان توسط شوروی و همچنين جنگ ايران و عراق را بعهده داشت و از مشاوران بلندپايه ريگان بود. او در هر دو زمينه هشدارهايی به دولت ريگان داد. اوبه آمريكا نسبت به بروز جنگ داخلی در افغانستان در پی خروج شوروی تذكر داد و خواستار آن شد تا آمريكا نيروهای خود را به افغانستان اعزام كند. او كمك آمريكا به مجاهدين را از دريچه قدرت گيری اسلاميون افراطی به آمريكا گوشزد كرده و آنرا خطرناك خواند.

 او كه از مخالفان صدام حسين بود، پس از پايان جنگ ايران و عراق به دولت وقت ايالات متحده تذكراتی در باره سمتگيری سياست امريكا عليه ايران داد و اين كه چنين سمت گيری باعث قدرت صدام حسين شده است. او سپس با ولفوويتز و ديگران در نامه ای به كلينتون خواستار سرنگون كردن صدام حسين شد.او كه در جنگ اول خليج فارس در وزارت دفاع مشغول بكار بود با ديك چنی آشنا شد و پس از تسلط نئو كان ها بر كاخ سفيد توسط ديك چنی به رياست امور دفاعی و از طرف جرج بوش به رياست مشاوران كاخ سفيد در امور خليج فارس و آسيای ميانه برگزيده شد.

كارشناسان عقيده دارند برگزيده شدن او در شرايط فعلی به سمت سفير آمريكا در افغانستان  با توجه به سمت ها و پستهای مهم تر او در ايالات متحده گويای اين حقيقت است كه ايالات متحده در آينده ای نزديك محور فعاليتهايش (از جمله در ارتباط با ايران ) را در كابل متمركز می كند. اين در حالی است كه به گفته كارشناسان امريكائی، در تكميل استراتژی جديد امريكا برای سلطه نظامی، نفتی و سياسی بر منطقه مشكل حل نشده ای جز ايران باقی نمانده است! لذا با آمدن يكی از طراحان سياست های نئو- محافظه كاران كاخ سفيد به افغانستان  كه تئوری های خود را به جرج بوش هم ديكته می كنند بايستی منتظر يك سلسله تحرك های عملی امريكا در ارتباط با ايران بود. اين تحركات، با توجه به آشنائی هائی كه زلمای خليل زاد با ايران و در ميان مقامات حكومتی دارد، می تواند سرآغاز گسترده ترين مذاكرات سياسی بين ايران و امريكا اما در كابل شود! امری كه از نظر زمانی ( سرعت رفت و آمد به كابل)  زبانی (آشنائی كامل خليل زاد به فارسی)

و موقعيتي( مسئوليت های خليل زاد در كاخ سفيد) نه تنها محتمل بلكه قطعی است.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی