ايران

پيك

                         
ديدگاه های عيسی سحرخيز
سيمای جمهوری اسلامی، برنامه نفاق
در داخل و حمله از خارج را پيش می برد
 

 

اخير نماينده رئيس جمهور در سيمای جمهوری اسلامی "امين زاده" اعلام كرد كه نه تنها اخبار معمولی در تلويزيون جمهوری اسلامی سانسور می شود، بلكه سخنان و گزارش های خبری رئيس جمهور نيز سانسور و حتی اغلب تحريف شده پخش می شود.

بدنبال اين اظهارات، عيسی سحر خيز مديركل سابق مطبوعات در وزارت ارشاد اسلامی طی مصاحبه ای گفت:

عزل و نصب رئيس سازمان صدا و سيما بر عهده مقام رهبری است و به همين خاطر، اين سازمان نيز خودش را زير مجموعه شورای نظارت  نمي‌‏داند.
همان گونه كه آقای امين زاده نماينده رئيس جمهور در شورای نظارت بر كار سيمای جمهوری اسلامی نيز مطرح كرده است، مصوبه‌‏ای را كه شورای نظارت بر صداوسيما تصويب كرده، از سوی سازمان صدا و سيما احراز نشده است و مانند گذشته، اين سازمان همچنان بر اساس سياست‌‏هايی كه ناشی از يك رفتار سياسی خاص و تنظيم شده است، عمل مي‌‏كند.

تا زمانی كه تعريف و تفسير خاص از مواد قانون اساسی به قوت خود باقی بماند و اجازه فعاليت به نمايندگان اين شورا و مجلس داده نشود، اين مشكل نيز وجود خواهد داشت و نتيجه‌‏اش هم اين خواهد بود كه مشابه بسياری از بحران‌‏هايی كه در چند سال گذشته بر اساس اين رفتار سياسی و گرايشات خاص جناحی بروز كرده است، همچنان تكرار شود.
وی خاطر نشان كرد: آثار منفی اين گرايشات بر روی منافع ملی و مصالح بين المللی كشور است و بجای اينكه دوستی بين المللی داشته باشيم،
دشمني‌‏ها عليه ايران از طريق صدا و سيما شعله‌‏ور می شود و منافع ملی نيز به خطر می افتد.

اگر روزی امكان اين امر وجود داشت كه ملت ايران مي‌‏توانست عليه مواردی كه منافع ملی ايشان صدمه ديده در يك دادگاه عادلانه شكايت بكند، در آن زمان متوجه ضرر و زيان‌‏های مادی و معنوی كه به آنها وارد شده است، مي‌‏شوند.

وی گفت: متأسفانه افرادی در اين سازمان چشم و گوش مردم را به دليل سياستگذاری نامناسب و جناحی شان، از داخل به خارج منتقل كردند و در عمل بهترين مبلغ برای جلب مخاطب راديو و تلويزيون‌‏های فارسی زبان خارج از كشور شده اند.

سانسور و تحريف سخنان، نه تنها در مورد رئيس جمهوری بلكه حتی برای رئيس مجلس و برای تمام ملت ايران اعمال می شود و از اين رو، بايد فراتر از آنچه كه هست به مسئله نگاه كرد.

درحاليكه صدا و سيما بايد رسانه ملی باشد نه يك رسانه فردی، اين امر باعث شده است كه مردم در جامعه به جای اينكه صدا و سيما را از آن خودشان بدانند ،آن را صدا و سيماي[لاريجاني] نام گذاشته‌‏اند.

اگر صدا و سيما رسانه ملی بود، ديدگاه نمايندگان ملت كه حفظ مردم سالاری، رعايت حقوق بشر و آزادی و لغو خشونت طلبی است ، در صدا و سيما بروز پيدا مي‌‏كرد.
 برای رفع اين مشكل بايد ساختار اين وضعيت انحصاری را در هم ريخت و اجازه داد كه اقشار و گروه‌‏های مختلف مردم و همينطور احزاب بتوانند رسانه‌‏های صوتی و تصويری خودشان را داشته باشند.

يعنی بخش خصوصی هم بايد بتواند در كنار صدا و سيمای دولتی (انحصاری) فعاليت خودشان را انجام بدهند.

وی خاطر نشان كرد: تا زمانی كه صدا و سيما سياستی را كه بيانگر و نشانگر دوگانگی در كشور است ،تبليغ كند و جريان های سياسی را حذف و جريان ديگری را بزرگ جلوه دهد، اين مشكل وجود خواهد داشت.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی