ايران

پيك

                         
هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با شبكه الجزيره
اگر امريكا علامت بدهد، ما بايد گفتگو كنيم
امريكا ممكن است يك وقت مزاحم بشود!
ا
 

 

هاشمي رفسنجاني رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در گفت‌وگو با شبكه خبری الجزيره با سوالات خبرنگار اين شكبه خبری عربی زبان پاسخ داد. فشرده اين مصاحبه را در زير می خوانيد:

- تحولات عراق را چگونه ارزيابی مي‌كنيد؟

- من نگرانم از وضعی كه در عراق پيش آمده است. مجموعا ارزيابی خوبی ندارم از آن چه در عراق مي‌گذرد و آينده درستی با وضعی كه با آمريكايي‌ها و انگليسي‌ها مي‌بينم به چشم نمي‌خورد. حقيقتا يك فاجعه پيش آمده در عراق كه بايد بالاخره دولتمردان قدرتمند جهانی و منطقه‌ای فكر كنند و راه حلی پيدا كنند. الان كه وضع عراق بدتر است به هيچ وجه انسان نمي‌تواند دلخوش باشد.

- اوضاع را نااميدانه مي‌بينيد؟

- البته مايوس نيستم. بالاخره يك روزی اين مسايل حل مي‌شود. تا آخر كه اين جوری نمي‌ماند، اگر همين‌گونه پيش برود، برای عراقي‌ها به خصوص برای مردم منطقه و شايد برای اشغالگرها خيلی گران تمام شود. برای اين كه در وضع فعلی آدم نگاه مي‌كند مي‌گويد آمريكا راه حلی ندارد و اگر بخواهد خودش عراق را اداره كند مستقيما، اين نمي‌شه كه آمريكا مستقيما كشوری مثل عراق را اداره بكند. برای اين كه بايد نيرو از خارج بيارد و مردم عراق تحمل نمي‌كنند. كاری هم از پيش نمي‌برند. اينها اگر بخواهند در عراق باشند و كار را به مردم واگذار كنند، اين هم با مزاج آمريكايي‌ها نمي‌خونه، چه نتيجه‌ای مي‌خواهند بگيرند.
اگر گاری را واگذار كنند نتيجه برخلاف اهدافشان مي‌شود. اگر فكر مي‌كند كه در عراق مي‌توانند افراد دست نشانده‌ای پيدا كنند كه عراقی باشند، اما فرمان آمريكا را ببرند اين هم خيال خامی است. چون آدم‌های شريف كه نمي‌آيند فرمان آمريكا را ببرند و در عراق به نفع آمريكا كار بكنند. ممكن است افراد بي‌اصالت و خيلی خودخواه و ضعيفی پيدا شوند كه فرمان ببرند. آنهاهم كاری نمي‌توانند بكنند. به هر حال هر هدفی آمريكا در عراق داشته به نظر مي‌رسد كه تا بحال به آن نرسيده است. فرض كنيم آمريكا عراق را ول كند و برود. اين هم خيلی بعيد است برای اين كه آمريكايي‌ها با اين همه هزينه و با اين سروصدا آمدند، اهدافی در منطقه داشتند، در دنيا داشتند، در خود آمريكا داشتند؛ همه اينها از دست مي‌رود ؛ لذا واقعا در شرايط دشواری الان در منطقه قرار گرفته‌ايم. من راه حلی نمي‌بينيم.
با وضعی كه حاكم بر روابط ما و آنها هست ، عملا ما كاری نمي‌توانيم بكنيم، جز اين كه مرزها را حفظ كنيم تا از طرف مرزهای ما آسيبی وارد نشود؛ اين كار را هم مي‌كنيم. به كسانی كه آنجا دوست ما هستند مي‌توانيم نصيحت بكنيم كه كمك كنند وضع از اين بدتر نشود. اوضاع از دست نرود. به شكلی قابل حل باقی بماند برای مدت ديگری كه ممكن بشود. از اين كارها مي‌توانيم بكنيم. مثلا بعضی از دوستان ما كه آنجا هستند و گاهی هم مسووليت‌هايی مي‌گيرند اگر از ما سوالی بكنند مشورتی بخواهند به آنها كمك بكنيم؛ از اين چيزها اتفاق مي‌آفتد.

- شما معتقد نيستيد كه اين مي‌تواند بی طرفی منفی در برابر آن چه در عراق رخ مي‌دهد؛ باشد؟

- بالاخره راهی جز اين برای ما نيست شما هم اگر جای ما بوديد چه مي‌كرديد؟ اگر چيزی به فكرتان مي‌رسد پيشنهاد بدهيد.


- تحليل‌هايی وجود دارد كه ديگران آن را مي‌گويند و آن اين است كه به سود منافع ايران است كه در حال حاضر بی ثباتی و هرج و مرج در عراق وجود داشته باشد؛ تا آمريكا به سوی ايران برای درخواست كمكم جهت دست يافتن به راه حلی در عراق حركت كند. آيا شما در چنين موقعيتی هستيد؟

- اين كه ما نمي‌خواهيم آمريكا در عراق بماند، اين درست است. ما قطعا نمي‌خواهيم در عراق شرايطی باشد كه آمريكايي‌ها آنجا تشويق بشوند كه حضور داشته باشند. اين بخش از مقدمه‌تان را قبول دارم. اما به قيمت اين كه مشكلات مردم عراق زياد شود؛ ناامنی، بی ثباتی و نبود خدمات، امراض، بيكاری، عقب افتادگی، اينها همه برای ما تلخ است. ما منتظر اين هستيم كه روزی برسد كه دنيا به اين نتيجه برسد كه كار عراق را به مردم عراق واگذار كند، آن روز خواهيد ديد كه ايران هم خيلی در صحنه خواهد بود و هر كمكی بتوانيم مي‌كنيم.
-  آيا ايران آمادگی شركت يا همكاری در اعزام نيروهای حافظ صلح به عراق را دارد؟
- زير نظر آمريكا نه، اما اگر سازمان ملل بر عهده بگيرد البته ما اين را هم نمي‌پسنديم كه كشور آزادی مثل عراق متولي‌اش سازمان ملل باشد. قيم بگذارند، سرپرستی بگذارند. اينها مال دوران قديم استعماری است، ولی آمريكا حالا اين سنگ را در چاه انداخته است؛ مشكلاتی به وجود آمده. در شرايط فعلی احتمالا راه حل مناسب، فعلا شايد عملی باشد اين است كه آنجا مديريت را به سازمان ملل بدهند و اين سازمان از كشورهايی كه در آنها حس‌نيت مي‌بيند، دعوت كند، شركت كنند ماهم با آن شرايط شركت مي‌كنيم.
-  آيا ايران به مشروعيت اين شورا در بغداد اعتراف مي‌كند و چگونه با واقعيت موجود در عراق برخورد مي‌كنيد؟

- البته هنوز كه آنها دولتی نيستند كه احتياجی به شناسايی داشته باشند؛ فعلا با موافقت آمريكا جمعی جمع شده‌اند، ما فكر مي‌كنيم همين قدر هم كه مردم عراق اگر حضور داشته باشند در اداره كشورشان برای مردم مفيد باشند. در اين حد هم عملا با آنها همراهی كرديم؛ گروهی فرستاديم رفتند با آنها صحبت كردند؛ اكثر آنهايی را هم كه آنجا هستند ما ذاتا قبول داريم. اگر آمريكا بالای سر آنها نبود برای ما آنها كاملا قابل قبول بودند؛ يك چنين شورايی ولی خوب حالا تحت فرمان آمريكا اگر باشد؛ همكاری كردن مشكل است.
- اتهام ديگر متوجه ايران درباره عراق است و آن اين كه ايران مي‌خواهد حكومت در عراق به واسطه اكثريت شيعه و به روش حكومت اسلامی ايران باشد؛ اين صحت دارد يا خير؟
- طبعا در فضای آزاد عراق حداقل آنجا اسلام حاكم خواهد شد؛ اگر آزاد باشند ما نيازی نداريم اينها را هل بدهيم يك طرف.
-  نيروهای آمريكا سابقا فقط در آبهای خليج مستقر بودند، اما اكنون در عراق و افغانستان و حتی آسيا ميانه مستقر شده‌اند؛ آيا شما از اين نيروهای آمريكايی نگران نيستيد؟

-
اصلا نمي‌ترسيم. ما فكر مي‌كنيم آمريكاييها الان در محاصره ايران هستند.

- چگونه؟

- بالاخره آنها آسيب‌پذيرترند. ما در خانه خود مقتدر نشسته‌ايم اما آنها هزارها كيلومتر دور از وطن خودشان گرفتار در معرض خطر و هرچه دارند در خطر است در منطقه. چون من كه مي‌گويم در محاصره ما يعنی در محاصره ملتها هستند كه ما هم با ملت‌ها هستيم. آمريكايي‌ها خودشان را در محيط پرخطری انداختند؛ آنها فكر نمي‌كردند وضع اين جور مي‌شود. شما افغانستان را بعد از گذشت يك سال و نيم ببينيد چه امنيتی دارند؛ نيروهای آمريكايی در افغانستان. اصلا كه قابل مقايسه با عراق نيست، عراق اصلا يك عالم ديگر است؛ يك چيز ديگر آنجا هست. بنابراين ما چرا بايد بترسيم. آمريكا بايد بترسد، آمده است اينجا و احتياج به كمك دارد. اگر در خانه‌شان بودند، كمك ما را نمي‌خواستند.

- نظام عراق در خانه‌اش بود كه آمريكا وارد آن شد و به عمر آن پايان داد؛ يعنی اين كه ضرورتا اين‌گونه نيست كه هر نظامی كه در خانه‌اش مستقر باشد؛ مي‌تواند با نيروهای نظامی مقابله كند؛ آن هم در صورت وجود قدرت بزرگی چون ايالات متحده آمريكا؟
 -
من يك درصد هم احتمال نمي‌دهم كه مردم حضور و سلطه آمريكا را بپذيرند، البته تا اين حد كه صدام را از ميدان به در كرده و شر يك حكومت مستبدی را كوتاه كرده، از پيش هم ما مي‌گفتيم، قبل از شروع جنگ ما مي‌گفتيم، ما با سقوط صدام موافقيم. مردم عراق هم اكثرا موافق بودند، اما نه اين كه جای صدام آمريكا بيايد و آن هم نظاميان آمريكا.

- با در نظر نگرفتن اين كه آيا ترس از نيروهای آمريكايی وجود دارد يا خير، آيا شما به عنوان يكی از مسوولان ايرانی تهديدات آمريكا و هشدارهای اسراييل را با جديت نگاه مي‌كنيد؟

- شما كه مي‌دانيد ما الان 25 سال است كه بعد از پيروزی انقلاب هميشه مواجه با اين تهديدها بوده‌ايم. البته اين طور نيست كه فكر كنيد كه بالاخره آمريكا نمي‌تواند شری برساند؛ مي‌تواند و لذا هميشه مواظبت مي‌كنيم و ملاحظاتی داريم كه كار به آنجاها نرسد.
- اما اگر اتفاق افتاد ايران چه كاری را ممكن است انجام دهد؟

 -من بعيد مي‌دانم كه چنين اتفاقی بيافتد. آمريكا ما را مي‌شناسد يادتان هست اواخر جنگ كه دست ما هم خالی بود، آمريكا در خليج فارس هر عملياتی عليه ما كرد، جوابش را همانجا ديد. حتی بدتر از آن را هم ديد. به علاوه آن تجربه‌ای كه برای آمريكا در عراق و افغانستان پيش آمده، ديگر نمي‌آيد؛ در جايی مثل ايران خودش را وارد صحنه بسيار خطرناكتر و به مراتب سخت‌تر بكند. قبل از اين هم ما اين گونه فكر مي‌كرديم. علی ای حال، ديوانگی قدرتمندان مستبد، هميشه قابل توجه هست. يك وقت ممكن است مزاحم بشود.

- مي‌دانيد كه ايران تقريبا به عنصر اساسی نگرانی اسراييل در منطقه تبديل شده است. آيا شما از تهديد مستقيم اسراييل درباره حمله نظامی به نيروگاه هسته ای بوشهر نگران نيستيد ؟

-
اصلا ما چنين نگراني‌هايی نداريم، اسراييل اگر ديوانگی بكند آن چنان ضربه‌ای از ايران مي‌بيند كه برای سالها ديگر فراموش نمي‌تواند بكند. حالا اينها حرفهايی مي‌زنند. البته اسراييل اصلا گوشش به حرف كسی بدهكار نيست، شما مي‌بينيد همش نقشه راه را كه اصلا آقای بوش هم پاشد برای اجرايش اين همه آمريكايي‌ها آمدند، اسراييل يك روز هم اجرا نكرد. اصلا به قرارهايی كه گذاشتند عمل نكرد. اسراييل دارد به سرعت ديوار به اصطلاح امن خودش را مي‌سازد.


- آيا شما امكان صلح با اسراييل را به اين شيوه مطلقا غيرممكن مي‌بينيد؟


-
 به نظر من اسراييل اصلا صلح نمي‌كند؛ اسراييل هنوز به اهداف خودش نرسيده است، در منطقه. آمريكا هم نرسيده است؛ هيچ بعيد نيست كه اين حركت‌هايی كه در عراق و اينجاها مي‌شد به حساب وجود اسراييل بگذارد آنها مي‌خواهند كه آنجا را محكم كنند؛ هيچ (امكاني) وجود ندارد كه اسراييل بتواند با امنيت، صلح با مردم اطراف خودش را دنبال كند. به خصوص با فلسطيني‌ها.


- هستند كسانی كه مي‌گويند آمريكا به شكلی موفق شده است كه ايران را از انجام هر كاری در خارج از خاكش دور سازد؛ به واسطه اعمال فشارهای مستمر و آخرين نشانه‌های اين فشارها، پرونده هسته ای ايران است؛ به طوری كه از آن چه پيداست آمريكا موفق شده است در اعمال فشار خود به اروپا برای تعديل موضع اروپا در برخورد خود با ايران در ارتباط با پرونده هسته ای موفق شود، شما چگونه با اين پرونده هسته ای برخورد مي‌كنيد؟
- آنها نمي‌خواهند ايران اين تكنولوژی را داشته باشد؛ بحث اصلي‌شان در حقيقت اين است و ما هم تصميم داريم اين را داشته باشيم و خواهيم هم داشت؛ كسی نمي‌تواند جلوی ما را بگيرد. .



- واشنگتن گفته است كه گفت‌وگو با ايران نتيجه‌ای ندارد، آيا شما در تهران معتقديد كه ادامه گفت‌وگو با واشنگتن هم چنان نتيجه بخش است يا خير؟

- نظر شخصی خودم اين بود كه آمريكا بايد يك علامت حسن نيتی به ما نشان بدهد تا ما با آن حرف بزنيم؛ هنوز همان عقيده را دارم. فكر مي‌كنم اگر آمريكا نشان بدهد كه واقعا با حسن نيت بخواهد مذاكره كند؛ علامت بدهد؛ ما بايد با آن حرف بزنيم، اما اين چنين حسن نيتی پيش نيامده است.

ديد من هر نظامی هر جمعيتی هر خانواده‌ای هميشه بايد خودش را اصلاح كند، روزش را سعی كند فردايش بهتر از امروز باشد. اگر اين در عمل باشد، موفق مي‌شود؛ ولی اگر يك شعار به نام اصلاحات بدهد، مصداق تعيين نكند، راهی تعيين نكند مشكل پيدا مي‌شود، ديگر اگر كشوری در فكر اصلاح نباشد و ركود داشته باشد عقب گرد داشته باشد، جامد باشد، اينها كه انسان نبايد اين جوری باشد، خوب من فكر مي‌كنم، اينها يك مقدار مسايل انتخاباتی و جريانات سياسی است، بيش از آن چه بيشتر محتوای عملی داشته باشد.
اصلاح هميشه در ايران خواهد بود، حالا هر كسی اصلاح بكند...

 
- شما به ياد مي‌آوريد كه در سالهای قبل بسياری از جناح اصلاح طلب در برابر شما در انتخابات مجلس شورای اسلامی ايستادند و اكنون وقتی با برخی از اصلاح طلبان سخن مي‌گوييم مي‌بينيم پنهانی يا گاهی آشكار پشيمانی خود را از اين اقدام ابراز مي‌كنند؛ حال اگر دو جناح اصلاح طلب و محافظه كار از شما بخواهند در انتخابات آينده شركت كنيد و اصرار كنند، قبول خواهيد كرد؟


-
اولا اين كه روزی به من حمله كنند و پشيمان شوند، خيلی برای من تفاوت نمي‌كند، واقعا آن چيزی كه برای من مطلوب است اين است كه من در همين شغلهای حاشيه‌ای يا كم مسووليت اينها باشم؛ ديگران اداره كنند كشور را و من هم به آنها كمك كنم؛ هنوز هم دنبال اين راه‌ام. اين را درست مي‌دانم، حالا اين كه يكی خوب و يا بد باشد، بايد برای كشور خوب باشد، برای من چه اهميتی دارد.

- يعنی اين كه شما به عنوان نامزد جديد برای رياست جمهوری شركت نخواهيد كرد؟
- من حتما،انتخاب اوليه اين است كه ديگر برنگردم به كارهای اجرايی.

 
- مطلقا؟

- انتخاب اولم است، يعنی همان سياست را سعی مي‌كنم كه ديگران جوانترها و افكار جديد بيايند و يك تحولی را بتوانند به وجود بياورند.

- اگر از شما خواستند كه به منصب رياست جمهوری برگرديد چه؟

-  طلب
كه هميشه مي‌شود، بايد خودم تشخيص بدهم كه لازم هست يا نه، ولی فعلا نظرم اين است كه ديگران اداره كنند.

:
- معتقديد ملت ايران احساس رضايت و اميدواری در مورد سياست فعلی نظام جمهوری اسلامی ايران دارند يا خير؟

- نياز هست كه يك حركت درست اطلاع رسانی بشود كه اين اشتباهات كه در ذهن بچه‌ها رفته بيرون بيايد.


- يعنی اين كه معتقديد مردم از جمهوری اسلامی از رهبری و سياست آن راضی هستند؟
- البته آن بدنه اصلی ملت قطعا اين طوری است؛ يعنی شما اگر امروز بخواهيد بدنه مردم را به خيابان‌ها در مراسم بياوريد باز بيشترين قدرت را نيروهای همراه انقلاب خواهند داشت، ولی كسانی هم هستند كه چيزی ديگری مي‌خواهند؛ اوايل انقلاب هم اين جوری  بود؛ شما شايد يادتان نباشد ما اين دوره‌ها را ديديم ولی وقتی فضای درستی بشود و تبليغات درستی بشود، فكر مي‌كنم مردم ته دل‌شان با انقلاب هستند، صميمی هستند يك عده هم هميشه مخالف بودند و مخالف هم خواهند ماند.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی