روزنامه عرب زبان الحيات كه در
انگلستان منتشر می شود، در آخرين
شماره خود گزارشی مفصل و غافلگير
كننده در باره مراجعت مراجع شيعه و
طلاب حوزه های علميه قم به نجف
منتشر كرد.
اين روزنامه در آغاز به نقش
اساسی و نفوذ حوزه نجف در بين
شيعيان پرداخته و وضعيت امنيتی
نجف را عامل مهمی در كند شدن روند
برگشت مراجع و طلاب به اين شهر
مذهبی می داند. الحيات دراين
زمينه می نويسد كه عليرغم ناامنی در نجف، افرادی
مانند ايت الله علی سيستانی،
بشير نجفی پاكستانی و شيخ
اسحاق الفياض افغانی قم را
برای استقرار در نجف ترك كردند.
اين روزنامه از قول سيد محمد حسين
فضل الله می نويسد: "حوزه نجف
سابقه ای هزار ساله دارد و حتی
ايرانيان هم قبول دارند كه تا
مرجعی در نجف درس خود را تكميل
نكرده باشد مرجعيت او كامل نميشود."
ولايت فقيه در تضاد با
مرجعيت
الحيات در بخش ديگری به مشكلات
نظام ولايت فقيه ايران با مراجع
پرداخته و می نويسد كه ايرانيان
با استفاده از دشمنی با صدام
توانستند بين مرجعيت و ولايت فقيه
ارتباط برقرار نمايند، در صورتيكه
بسياری از مرجع شيعه در ايران و
خارج از آن اصولا ولايت فقيه را
قبول ندارند. الحيات از قول مراجع
می افزايد كه ولايت فقيه هيچگاه
حاضر نخواهد شد امور مذهبی مردم
را به حوزه های دينی بسپارد،
چرا كه مراجع در ايران حق ندارند
فتوايی مغاير با نظريات خامنه اي(
ولی فقيه) صادر كنند، زيرا شرط
صدور فتوا توسط اين مراجع اينگونه
تعيين شده كه فتوای
آنها نبايد در حوزه ولايت فقيه دخالت
كند. در صورتيكه چنين
مغايرتی مشاهده شود حوزه علميه
قم مرجعيت او را نامشروع اعلام
می كند. در اينمورد الحيات از آيت
الله منتظری نام ميبرد.
بحران در حوزه علميه قم
الحيات در بخشی از گزارش خود
پرده از وجود بحران در حوزه علميه
قم برداشته و در اين زمينه می
نويسد: جامعه مدرسين قم كه قبل از
انتخاب محمد خاتمی دارای نقش
گسترده ای در مناسبات درون و
بيرون حوزه قم بود بازوی اصلی
نظام ولايت فقيه در حوزه است. اين
جامعه پس ازفوت آيت الله خويی و
حذف آيت الله منتظری از آيت الله
گلپايگانی و سپس آيت الله
اراكی بعنوان مراجع نام می
برد تا با درگذشت آنها بحرانی
بنام مرجعيت در ايران بوجود آورند.
الحيات وجود اين بحران را حتی از
زبان آيت الله مشكينی نيز ذكر
می كند.
عليهذا جامعه مدرسين قم جمعی 7
نفره ( به ترتيب وحيد خراسانی –جواد
تبريزی – فاضل لنكرانی –
مكارم شيرازی – محمد تقی بهجت
– خامنه ای و زنجاني) را بعنوان
مرجعيت چند گانه معرفی كرد.
الحيات كه با معرفی اين جمع
وگرايشات و سوايق حوزوی آنها (
بجز خامنه اي) و گرايشات متفاوت
آنها ناهمگونی بين اين مراجع را
مشخص می كند، توضيح می دهد كه
هيچكدام از اين افراد نه اهل نجف
هستند و نه حتی عرب اند، در
حالی كه آيت الله
سيستانی نخستين مرجع شيعيان
جهان در مقطع فعلی است كه
مقلدان بسياری حتی در ايران
داشته و دارای دفتری در قم است
كه توسط دامادش اداره ميشود.
ثروتمند ترين مرجع
الحيات دراين گزارش، در قسمتهای
مختلف به عايدات و وجوهات شرعی
مراجع و تامين مخارج و حقوق طلاب
حوزه قم پرداخته و می نويسد كه
طلاب حوزه علميه قم كه بالغ بر
50 هزار تن هستند، حقوق و مخارج
خود را از مراجع دريافت می كنند.
طلاب ايرانی از جهت مقدار
دريافتی در اولويت قرار دارند و
وجوه دريافتی آنها از مراجع
بستكی به ثروت مراجع دارد. طلبه
هايی كه از خامنه ای تبعيت
كنند بيشترين مبلغ را در ميان ديگر
طلاب كه از مراجع ديگر تقليد می
كنند دريافت می كنند. الحيات اين
موضوع را تفسير نفوذ مراجع در بين
طلاب می داند. الحيات در همين حال
می نويسد بخش قابل توجهی از
وجوهات مراجع در ايران توسط تجار
بازار تامين می شود، تا از
اين طريق بتوانند بر تصميمات
سياسی كشور وارد شده و نقش های
مهمی ايفا كنند. الحيات در بيان
تفاوت دريافتی های مراجع
ايرانی و ديگر مراجع از جمله از
آيت الله سيستانی ذكر می كند و
می نويسد كه او بيشترين تعداد
وجوهات را دريافت می كند كه خود
نشاندهنده ميزان نفوذ وی در ميان
شيعيان ايران و خارج از ايران است.
كوچ مراجع و طلاب از قم به
نجف
الحيات در گزارش خود به تفسير روند
برگشت علما و مراجع به نجف پرداخته
و از قول طلاب قم می نويسد كه "پس
از سقوط صدام بسياری از ما خود را
آماده عزيمت به نجف كرديم، ولی
با وجود نا امنی در آنجا اين
موضوع به تاخير افتاده است. در حال
حاضر موضوع برگشت مراجع به نجف نيز
مطرح است."
الحيات می افزايد قم
سريعا پس از استقرار صلح و ثبات
در نجف نقش خود را
در مسئله مرجعيت شيعيان از
دست خواهد داد. الحيات از جمله
از افرادی چون سيد كاظم
حائری، شيخ هادی آل راضی و
حسن جواهری نام می برد كه خود
را آماده بازگشت به نجف می كنند و
از قول طلبه ای عراقی در قم
می نويسد كه يكی از همين روزها
آيت الله مشكينی به صراحت از
بحران مرجعيت و از ميان رفتن نقش
اول مرجعيت در حوزه علميه قم
سخنرانی و ابراز نگرانی كرد."
الحيات نمی نويسد، اما نخستين
تفسيرهای پيرامون سفر هاشمی
رفسنجانی به مشهد و ديدار و
مذاكره با آيت الله طبسی در
خراسان، نه حل مشكل فتوا و چاره
انديشی برای معضل شورای
نگهبان و انتخابات آينده مجلس،
بلكه رقيب سازی برای نجف است.
ظاهرا می كوشند
امام هشتم را برای رقابت با حضرت
علی به ميدان بيآورند!
شورايی كه بنام شورای فتوا از
جانب او، پس از مشورت با واعظ
طبسی مطرح شده، پيشتر در
افغانستان امتحان شده است. طالبان
افغانستان نيز يك شورای فتوا
درست كرده بودند كه ملاعمر در راس
آن بود و با فتواهائی كه اين شورا
صادر می كرد آن جنايات در
افغانستان انجام شد!
|