در ناحق بودن افکار و عملکردهای جناح مقابل شما که حاکم بر مقدرات کشوراند ترديدی برای ايرانيان و جهانيان باقی نمانده است. تلاش دلسوزانه شما برای نرم کردن اين دلهای سنگ شده به جايی نرسيده و نفس شما که بايد صرف دميدن روح اميد در هواداران شما می شد مصروف روح های بيماری شد که تنها نفس شما را هدر داد بدون اينکه  شفا  بيابد.

بخش عمده دوران زمامداری خود را به آن کار گذرانديد، بخش باقيمانده را به ساماندهی هواداران خود بپردازيد. ملت ايران در کمال نوميدی هنوز از شما دل نبريده است. آن قدرت پرستان تنها زبان قدرت را می فهمند، اما توده های ميليونی مردم به دليل فقدان رهبری و ترس از فرجام کار، قدرت خود را نشان نمی دهند. همانگونه که شايسته مقام شماست، رياست اين جمهور را به دست گيريد و اين خلق سرگردان را رهبری کنيد تا حقی را که شما به التماس از شوراهای منتصب طلب می کنيد با قدرت به کرسی تحقق بنشانند.

ترسی به دل راه ندهيد، اگر در اين راه از مقام خود عزل شويد، به مقام رهبری خلق نايل می شويد که مقامی است بالاتر و قدسی تر. اگر در اين راه قربانی شويد به  مقام شهادت راستين نايل می شويد، هم شان حسين ابن علی شهيد خدا و خلق. اگر يک نفر امروزبتواند و بايد شعار "يا سيوف خذ ينی” سر دهد شماييد.      

باطل، در تمام اندازه خود در مقابل خلق صف کشيده  و حق طلبان در انتظار يک پرچمدار شايسته اند تابر آن حمله برند. اين خلق چيزی جز انصاف نمی طلبد که اگر به دست آيد آزادی و حکومت مردم سالار از پی آن در می آيد و دين که شما دغدغه آن را داريد در جايگاه شايسته خود می نشيند.

 ازهمه هفتاد ميليون ملت ايران، و چه بگويم هفت ميليارد آدم روی زمين، تنها و تنها شما می توانيد کشتی آرزوهای اين خلق ستم کشيده را در اين دريای متلاطم به ساحل نجات برسانيد. خودداری شما از سکانداری، از تلاطم امواج نمی کاهد و تداوم اين شيوه ، از جان کشتی شکستگان بيش از پيش می کاهد. بياييد به جای مسامحه ورزيدن با اين سکان داران مجنون، با پشتوانه اقتدار مردم اختيار اين کشتی بلا زده را به دست گيريد و ما و خود و دشمنانتان را به ساحل امنيت و انصاف برسانيد و گرنه سبکباران ساحل ها آنقدر به تماشای ما می نشينند تا يکپارچه در هم شکنيم تا بيايند لاشه های ما را از آب بگيرند.

تيرماه هشتاد و دو

کانادا