ايران

پيك

                         

نامه خانواده ملی مذهبی ها

به ما از شكنجه و بازجوئی ملی مذهبی ها خبر رسيده است

 

 

بدنبال قتل زهرا كاظمی، خبرنگار ايرانی تبار كانادائی در حين بازجوئی در بازداشتگاه قاضی مرتضوی، خانواده‌‏های محكومان و بازداشت‌‏شدگان ملی ـ مذهبی در نامه‌‏ای به رئيس جمهوری از وی خواستند تا هيئتی را برای بازديد فوری و رسيدگی به وضع سلامت جسمی و روحی بازداشت شدگان ملی ‌‏مذهبی تشكيل دهد.

در اين نامه آمده است:

در سخت‌‏ترين روزهای سال 1378، شما، حمله ناجوانمردان به كوی دانشگاه را «تاوان» پيگيری قتل‌‏های زنجيره‌‏ای دانستيد. از آن پس تاوان از پی تاوان پرداخته شد و مردم تيزبين فهميدند كه اصلاحات چه هزينه‌‏هايی دارد!

آيا شما عهد كرده‌‏ايد كه تا ابد تاوان بپردازيد؟ آيا آسيب ديدگان اصلی اين تاوان و مردمی كه امنيت خويش را از بين رفته مي‌‏بينند، مي‌‏توانند همچون شما دم برنياورند؟
با اين احوال، فارغ از بردباری شما، حوادث تلخ از بازتوليد خود نايستاده و دستان آلوده مي‌‏روند تا دامان همه مسئولين را بيالايند.

امروز يك ماه است كه همزمان با عده‌‏ای بسيار از بازداشت شدگان دانشجو، نويسنده و منتقد، آقايان تقی رحمانی، هدی صابر، رضا عليجانی و امير طيرانی، به اتهام... براندازی (كه در حكم اخير دادگاه انقلاب از آن تبرئه شده بودند!) شركت در اغتشاشات و اقدام عليه امنيت ملی و ... دستگير و با حكم دادستان روانه زندان‌‏های بي‌‏نشان شده‌‏اند!
امروز يك ماه است كه خبری از سلامتی آنان در دست نيست و دادستانی در پاسخ به خانواده‌‏ها و وكلا جواب سربالا مي‌‏دهد.امروز يك ماه است كه وزارت اطلاعات شما از اين دستگيري‌‏ها اظهار بي‌‏اطلاعی مي‌‏كند! يك ماه است كه نام اين افراد در ليست كامپيوتری زندان اوين ثبت نشده است.

اكنون خبرهايی به گوش ما مي‌‏رسد. خبرهايی كه خوفناك‌‏اند و دوست نداشته‌‏ايم آنها را باور كنيم. ولی بي‌‏خبري‌‏ها و پنهان‌‏ كاري‌‏های مقامات، ترديد را در قلب‌‏های نگران ما تبديل به يقين مي‌‏نمايد، خبرهايی حاكی از اين كه عزيزان ما در زندان‌‏ها... تحت فشار... قرار گرفته‌‏‌‏اند...

وای بر ما، خاتمی عزيز، وای بر ما كه بشنويم و بي‌‏تفاوت بگذريم. آيا اين فشارها عجيب برای كشف يك بمب يا نجات جان‌‏ها و جلوگيری از ريخته شدن خونی انجام مي‌‏شود؟ يا آنكه برای پرداختن سناريويی از پيش نوشته شده، صورت مي‌‏گيرد؟ اين شيوه‌‏ها برای كسانی كه جز كار فرهنگی، روشی اختيار نكرده و خصلتاً با خشونت و اسلحه و ... بيگانه‌‏اند، ديگر نه برای كشف مدرك، كه برای ساختن مدرك است، مدارك و اسنادی «معتبر»! برای ارائه به پيشگاه خلق.

جنابعالی مستحضريد كه نامبردگان از زمان آزادی موقت خود در بهار 1381 ( كه پس از محاكمات و با قيد وثيقه سنگين صورت گرفت)، مرتباً زير نظر و تحت تعقيب بوده‌‏‌‏اند، اين مهم را مهندس سحابی نيز در نامه خود به سران سه قوه گوشزد نموده است.

شما خود مي‌‏دانيد، آن كسانی كه در حوادث پس از 18 تير ماه 1378 به عنوان عاملان بيگانه در اغتشاشات دستگير و به مردم معرفی مي‌‏شوند تا نيمه سال بعد، يكی پس از ديگری از زندان آزاد شده و از مرزهای قانونی كشور به خارج رفتند و باز نگشتند و اين اصلاح طلبان و ملی مذهبي‌‏ها و وطن دوستان در سلول‌‏های انفرادی تحت بازجويي‌‏های آنچنانی بوده و محكوم شدند. عجيب است كه هيچگاه اين «دستان مرموز توطئه‌‏گر» كه به قول آقايان از خارج هدايت مي‌‏شوند، پيگيری نمي‌‏شوند، ولی مليون و اصلاح طلبلان، زندان و حبس و تعقيب و تعزير و ... را تحمل مي‌‏كنند.

آقای خاتمي؛

در روزگاری نه چندان دور، ما خانواده‌‏های زندانيان در حالی كه از عزيزان خود خبری نداشتيم، طی نامه‌‏ای از شما تقاضا كرديم كه بار ديگر رئيس جمهور ايران باشيد‌‏ (كانديدا بشويد)، چرا كه به نفرت شما از دروغ باور داشتيم و قانون‌‏مداری شما را نعمتی مي‌‏دانستيم برای ايران.

ولی امروز در برابر اين دروغ بزرگ، سكوت شما را نمي‌‏فهميم. امروزه پرده پوشي‌‏ها كار را برای چه كسانی آسان مي‌‏كند؟ البته زمان برای آن كسان كه اين داغ‌‏ها را مي‌‏بينند، سرانجام سپری مي‌‏شود و مي‌‏رود. صبر را هم گويا خداوند برای اين طايفه آفريده است.
آقای خاتمي؛

ما از شما مصرانه مي‌‏خواهيم كه هيئتی متشكل از پزشك معتمد و نماينده‌‏ای از طرف خودتان برای بازديد «فوري» و رسيدگی به وضع سلامت جسمی و روحی بازداشت شدگان، به ويژه آقايان تقی رحمانی، هدی صابر، رضا عليجانی و امير طيرانی، گسيل داريد تا ايشان، خانواده‌‏ها را از وضعيت زندانيان مطمئن و شخص جنابعالی را به حقايق امور آگاه سازند. بازديد اين هيئت از زنداني‌‏ها بايد بدون واسطه و فشار ضابطان انجام پذيرد.
خاتمی عزيز؛

ما از شما مي‌‏خواهيم كه بخواهيد، تا اميدواری به عملكرد مسئولان دلسوز و وفادار به قانون وجود دارد، شكايت بر محافل بين المللی و سازمان‌‏های جهانی نخواهيم برد. اما در وقت نوميدی تنها فريادی كه نزد پرودگار پسنديده است، فرياد مظلوم است.
طاهره طالقانی (بسته نگار)، مرضيه مرتاضی لنگرودی (پيمان)، زهرا حيدرزاده (پدرام)، نرگس محمدی (رحمانی)، هاله سحابی، فريده جمشيدی (صابر)، لاله قهرمانی (طيرانی)، پروين بختيار نژاد (عليجانی)، ليلا لياقت (رجايی)، قدسی مير معز (ملكی)، نيره حاجی عبدالوهاب (محمدی اردهالی)، فهيمه ملتی (كاظميان)، مريم رسوليان (عمرانی) و منصوره حمصيان (مدنی) امضا كنندگان اين نامه هستند.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی