اقدامات
نابخردانه جمعی از هموطنان ما
تحت تأثير خواست دشمنان يا با
تحريكات عوامل داخلی با اهداف
سياسی و باندی مورد توجه همه
دنياست كه از يكطرف باعث تأسف
برای ما و از طرف ديگر باعث
خوشحالی است.
اين
اقدامات از طرفی مايه استحكام
نظام است و آرامش خاطر جامعه را با
تجربهای كه اتفاق افتاد ميتواند
فراهم كند و اين جای خوشحالی
دارد زيرا آمريكاييها هزينههای
زيادی برای تحريك مردم مصرف
كردند و از نقطه حساسی كه مربوط
به قشر دانشجو بود شروع كردند. آنها
ميدانستند كه قشر زيادی از
مردم به اسم خصوصی سازی
دانشگاهها حساسيت دارند و اين
اسم تحريك كننده است.
در
اين جريانات تنها بخشی از
نيروی انتظامی آنهم نه با
سلاح گرم كه با باتوم و گاز اشك آور
و در محدوده وظايف ذاتی خودش و نه
وظايف بحرانی به خيابانها
آمدند. عدهای هم افرادی
بودند كه داوطلبانه برای دفاع از
نظام در صحنه حاضر شدند و اين وظيفه
هر انسانی است.
رئيس
مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت: نظام از
هيچ يك از امكانات دوران بحرانش
مانند بسيج، سپاه و ارتش استفاده
نكرد، حتی مسؤولان بلند پايه
كشور مانند رهبری اصلاً وارد اين
بحث نشدند.
هاشمی
رفسنجانی بی آنكه بگويد پس در
اين ماجرا آن 4 هزار نفری را كه
دادستان كل كشور در مجلس گفت چه
كسی دستگير كرده و يا دستگير
شدگان را چه كسی تحويل اوين داده
و يا در زندان سپاه پاسداران
نگهداری كرده است ادامه داد:
آنها
برای شب 18 تير خيالها داشتند،
تعداد زيادی خبرنگار به اطراف
دانشگاهها فرستادند اما نتيجه
اينهمه لشكر كشی اين شد كه يك
خبرنگار خارجی ميگويد آمريكا
ابلهانه به اينها اميد بسته است.
بر
مبنای ادعای هاشمی
رفسنجانی كه دروغ آشكار است و
هيچكس آن را باور ندارد؛ مردم می
توانند همديگر را دستگير كنند و به
زندان های تيمی و يا زندان
های رسمی كشور ببرند!
اگر
بسيج و نيروهای لباس شخصی
مسلمان متعبد باشند؛ نسبت به اين
دروغ آشكار امام جمعه تهران بايد
واكنش نشان دهند و يا لااقل پشت سر
او ديگر نماز نخوانند، گرچه احكام
وی را بعنوان حكم مجمع تشخيص مصلحت
اجرا كنند.
|