انجمن
اسلامی دانشجويان دانشگاه
صنعتی سهند تبريزبه مناسبت
سالروز 18 تير اطلاعيه ای صادر كرد. در اين اطلاعيه،
از جمله آمده است:
" از اعدامهای گسترده دهه 60
و فاجعه ملی قتل عام زندانيان
سياسی در سال 67 گرفته تا قتل
نويسندگان و روشنفكران و فرهيختگان
تحت عنوان «قتلهای زنجيرهاي» و
فاجعه هيجدهم تير ماه 78 .
خرداد
و تير امسال نيز يك بار ديگر چهره
حقيقی ذوب شدگان در جهالت آشكار
شد و آنها به شعبان
بی مخ ها و لباس شخصی هايی
كه به غلط «نيروهای خودسر»
خوانده ميشوند و مستقيما از سوی
تاريكخانه اقتدار گرايان برای
سركوب جنبش آزادی خواهی ملت
ايران
بسيج شده اند روی آوردند.
بازداشت
غير قانونی دانشجويان و فعالين
ملی- مذهبی برای گرفتن
اعتراف از آنها در جهت تخريب ديگر
فعالين سياسی -
علی الخصوص نمايندگان دانشجويی
مجلس - نيز
سناريويی در ادامه پروژه هويت و سپس
قتل های سياسی است كه توسط بخش
عملياتی تاريكخانه با همراهی
بخش مطبوعاتی و تلويزيونی آن
انجام شده و می شود.
مدت هاست كه اين حنا
نزد مردم بی رنگ شده است.
انقلابی
كه
قرار بود به حاكميت طبقه محروم
جامعه منتهی گردد، اينك به
حاكميت قداره بندان و راهزنان و
غارتگران مال و جان مردم منجر شده
است. آنچه
درباره
مبارزه با «فقر و فساد و تبعيض» بر
زبان حاكمان جاری می شود
جز دروغی برای توجيه مشروعيت
از دست رفته نيست. آن كسی نان تو
را ربوده كه آزادی را از تو دريغ
كرده است. به راستی چگونه می
توان در عين دفاع از
استبداد مطلقه، وعده توزيع
يكسان ثروت در جامعه را داد؟!
انجمن
اسلامی دانشجويان دانشگاه
صنعتی سهند ضمن حمايت از تمام
دانشجويان متحصن در جای جای
كشور،
نخستين خواسته خود را آزادی
فوری و بی قيد و شرط همه
زندانيان حوادث اخير (از جمله چهار
دانشجوی دانشگاه صنعتی سهند
كه از 26 خرداد تا كنون همچنان در
انتظار حكم دادگاه انقلاب در زندان
به سر می برند) اعلام می كند. گر
چه می دانيم چنين درخواستی
از قوه قضاييه
ای كه در بيدادگاه های آن
بزرگترين جفاها بر واژه مقدس عدالت
رفته، خواستی بيهوده است.
گمان
مبرند كه با دستگيری و زندان و
شكنجه فعالين جنبش دانشجويی،
دانشگاه خاموش ميشود و جنبش
دانشجويی از خواسته های بر حق
خود دست می كشد. بر خلاف تصور
آنها، اينگونه اقدامات، دانشجويان
را در راه مقدسی كه در پيش گرفته
اند استوارتر و ثابتقدمتر خواهد
كرد.
از
ديدگاه ما جمهوری اسلامی دو
راه بيشتر ندارد يا در پيش
گرفتن
استبداد محمد علی شاهی و به
توپ بستن مجلس و خفه كردن صدای
همه مخالفان و منتقدان كه در نهايت آن
نابودی و فروپاشی است.
راه ديگر آن است كه رهبران
جمهوری اسلامی به خواست ملت
تن
داده
و با برگزاری يك رفراندوم آزاد
تحت نظارت سازمان ملل موافقت كنند
كه بر همگان مبرهن است كه صلاح ملك و ملت از اين
راه می گذرد.
حاكمان به خود آيند كه آشتی با ملت شرافتمندانه تر از
گدايی بر در خانه جورج
بوش و حاكمان آمريكا خواهد بود.
و
فراموش نكنيم كه در آخرين ماههای
رژيم پيشين، آزاديخواهان وقت طی
نامه هايی به محمد رضا پهلوی
وضعيت جامعه ايران را در آن مقطع
تاريخی توضيح دادند و او را از
ادامه جو ارعاب و سركوب (به خاطر حفظ
بقای حكومت خودش) بر حذر داشتند.
اما هيچ كدام از اين تذكرات و
توضيحات مورد توجه محمدرضا قرار
نگرفت و شاه سابق زمانی به خود
آمد كه كار از كار گذشته بود. هم
اكنون نيز كه بسياری از
روشنفكران و صاحب نظران و رجال
سياسی از جمله 135 نماينده مجلس
اين موارد را متذكر شده اند، جای
آن دارد تا از سرنوشت شوم رژيم
پهلوی درس عبرت گرفته شود.
هموطنان
آزاده !
اعتصاب
غذا
و تحصن
دانشجويان انجمنهای اسلامی
چندين دانشگاه نويد بخش آغاز مرحله
جديدی است كه با عزم راسخ
دانشجويان سراسر كشور ادامه خواهد
يافت. با راديكاليزه شدن تاكتيك
های مبارزه ، فشار سركوبگران نيز
افزايش يافته و موج سركوب جديدی
در دستور كار ارتجاع قرار خواهد
گرفت. نخستين
هدف جنبشی كه انجمنهای
اسلامی دانشجويان -
به عنوان تنها تشكلهای
دانشجويی قانونی و دموكراتيك
موجود - پرچمدار
آن هستند، برپايی يك رفراندوم
آزاد بر سر قانون اساسی و تعيين
نوع حكومت تحت نظارت سازمانهای
بين المللی است. و اين مهم جز با
پيوند جنبش دانشجويی با جنبشهای
مردمی و حمايت توده های مردم
از دانشجويان، محقق نخواهد گشت.
هم
ميهنان گرامی !
ميهن
به يغما رفته مان در آستانه
تحولی بزرگ قرار گرفته است، با
هوشياری تمام در
صحنه باقی بمانيد!
|