شتاب
كنيد ! و آنچه را مردم می خواهند
به
آنها بدهيد. مگر نميدانيد چه اندازه
وحشتناك است وقتی كه مردم بپا
خيزند،
درخواست
نكنند و با زور بگيرند.مگر نام بابك
را نشنيده ايد و يا نميدانيد كه
او شعله
آتش بود ؟. بر حذر باشيد از
آتشی كه ممكن است باز از شعله
ای برخيزد و به
جسم
و جان مردم گرما ببخشد. فراموش كنيد
زمانی را كه مردم چيزی از حقوق
خود نمی دانستند و از شما جز
برای خوردن و آشاميدن نمی
خواستند . ديرزمانی است ، دور
از چشم
های تنگ شما ، از لابه لای
ورق پاره های تاريخ، به ستمی
كه برشان روا داشته
ايد،آگاهی
يافته اند و دريافته اند كه انسانها
حق دارند وبايست حقشان را داد.پس
حقشان
را بدهيد. محروميت ازحق وحشتناك است .
چرا برای خود اين همه امتياز
قائل شده
ايد
و از چه رو حق در ميان شما معنا
ندارد . اگر حتا آنگونه كه تصور
ميكنيد
پدرانتان هم سرزمين وطن را به شما ارث
داده باشند باز اما عرق مردم بر
آن جاريست / برای
شما چه فايده دارد حكومت بر
سرزمينی كه مردمی ندارد .
دستهايی لازم است كه
معدن
را بشكافد و از آن طلا بيرون آورد .
كارخانه ها را راه اندازد و زمينها را
كشت
كند . شما
كه لجوجانه و متكبرانه اين وطن را
از آن خود می دانيد و مردم را فقط
برای
تائيد خود می خواهيد ، آيا
انديشيده ايد چه خواهيد كرد در آن
دم كه دشمن بر
اين
وطن بتازد. البته به ياد داريم
قهرمانی ها و شجاعت هاتان را
در وطن فروشی و از خاطر نبرده ايم پشتكار و شهامت
تان را در پرپر كردن زيباترين و
خوشبوترين گل های اين بوستان. با
اينكه خوب ميدانيم چه اندازه از نام
بابك هراس داريد ولی به يقين
انديشيده
ايد چرا در اين سرزمين ، اين همه از
فرزندانش " بابك " نامگذاری
شده اند.
بابك
هايی كه خواب شما را به كابوس
می كشانند ، اگر شتاب نكنيد. شتاب
كنيد ! دارد
دير
می شود. مردم آماده ميشوند تا حق
خود را به زور بگيرند و اين برای
شما وحشتناك
است .
از ياد نبريد كه او يك شعله آتش
بود. بابك را ميگويم. بر حذر
باشيد از آتشی كه ممكن است باز از
اين شعله برخيزد. چه فايده دارد
تكاپو و تقلای شما وقتی كه
ترسی عظيم از چهره های
زردتان پيداست. برای نجات خود
بيهوده دست و پا ميزنيد.آنها فهميده
اند
كه شما ترسيده ايد.
|