سيد ابراهيم نبوی، طنز نويس سالهای اخير مدتی است در خارج از كشور بسر می برد. او كه صاحب اطلاعات جالبی از مناسبات گردانندگان كيهان با محافل قتل های زنجيره ای و ديگر فعاليت های حسين شريعتمداری و حسن شايانفر(دو قلوهای كيهان) دارد، اخيرا نامه ای سياسی و عاری از طنز خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشت كه در بسياری از سايت های خارج از كشور باز انتشار يافت.

روزنامه كيهان كه سرپرست آن "حسين شريعتمداری” از مشاوران زانو به زانوی رهبر است (مراجعه كنيد به سخنرانی خانم حقيقت جو در مجلس) و بشدت از اوج گيری نامه نويسی و اعتراض به عملكرد رهبر بيمناك است، كوشيد در يكی از همان سلسله مطالب كليشه ای ستون های متعدد كيهان ابراهيم نبوی را عامل امنيتی معرفی كند. ترفندی كه تاكنون در ارتباط با بسياری از چهره های تاثير گذار اصلاحات بكار گرفته شده است. كيهان با اين ترفند خواست به اعتبار و ارتباط نبوی در خارج از كشور لطمه بزند و ماجرای نامه به رهبر را نيز در اين پرونده سازی از نظرها محو كند! كيهان در عين حال مدعی شد كه نبوی می خواهد از دولت آلمان تقاضای پناهندگی كند اما آلمان نمی پذيرد و يا نپذيرفته است و از همين نوع استدلال ها كه اغلب سايت های دريچه و يه خبر و گويا تقلبی و بقيه سايت های امنيتی می نويسند.

سيد ابراهيم نبوی در پاسخی طنز گونه به كيهان، آن آقايان را تهديد كرد كه ممكن است دهان به افشاگری بگشايد و يا قلم از نيام بركشد. از نامه طنز گونه ابراهيم نبوی آن بخش را كه جدی و حامل وعده افشاگری است برگزيده ايم و در ادامه می آوريم. ما، به سهم خود اميدواريم آقای نبوی منتظر نوشته های كيهان نشده و آنچه را می داند بنويسد تا شايد بخشی از آنچه در سينه اكبر گنجی ماند و با خود به زندان قاضی مرتضوی برد در اين فرصت فراهم آمده در خارج از كشور به آگاهی عموم برسد! اين افشاگری را، البته از هم اكنون نيز بايد آغاز شده تلقی كرد، زيرا اگر كيهان سكوت كند به معنی وحشت از افشاگری نبوی است و به اين ترتيب تائيدی است بر اطلاعات سيد ابراهيم نبوی از تيم امنيتی- سپاهی مسلط بر كيهان و اگر حسين شريعتمداری وكيهانی ها به هر دليل- از جمله به آن دليلی كه ذكر شد- سكوت نكنند نيز عملا نبوی را برای افشاگری به ميدان فراخوانده اند.

نبوی از جمله می نويسد:

"  در ايام قديم گاهی محترمين و افرادی كه آبرويی در محل يا شهر داشتند خبطی يا خطايی می كردند كه قرار می شد كه گردن كلفتی پيدا شود و دماغ آنها را به خاك بمالد. اما اين حربه هميشه بهترين حربه نبود. در بسياری موارد بردن آبرو و حيثيت افراد بهترين راه بود. در اين حالت يكی از فواحش شهر را پيدا می كردند و او جلوی همه مردم به جان فلان آدم محترم می افتاد كه تو در فلان جا با من فلان كردی و فلانی هم شاهدش. حالا كار آقای حسين شريعتمداری و حسن شايانفر به جايی رسيده است كه نقش فاحشه شهر را بازی می كنند. البته اين شغل فقط به برآوردن نياز مشتريان احتياج دارد و لازم نيست طرف زيبا يا خوش هيكل و از اين حرفها باشد. به هر حال بنده هرگز در هيچ جا با آقای شريعتمداری و يا شايانفركاری نكردم و طرف نبودم و اگر كسی كاری كرده من نبودم.
در مورد نامه ای كه كيهان نوشته در آن  به مقدسات دينی مردم و نظام اهانت شده عرض می شود كه در آن نامه فقط در مورد آقای خامنه ای حرف زده ام كه ايشان نه تنها جزو مقدسات نيستند ، بلكه مردم كوچكترين علاقه ای به ايشان ندارند.
مقدسات معنای مشخصی دارد . من به اعتقادات اسلامی مانند مردم عادی اعتقاد دارم و معنی آن را می فهمم و هر مزخرفی را جزو عقايد مردم نمی گذارم.