جعفر
كامبوزيا نمايندهمردم زاهدان در
مجلس در نطق قبل از دستور ديروز خود
گفت: حادثهتلخ كوی دانشگاه و
وقايع چند روز پس از آن را پشت سر
گذاشتيم، اين حوادث باعث گرديده تا
تعداد قابل ملاحظهای دانشجو و
غيردانشجو در همان روز و روزهای
پس از آن دستگير و بيدرنگ اتهامات
سيلآسا بر عليه دانشجويان از يك
سو اصلاحطلبان از سوی ديگر
توسط اشخاص و نهادهای بعضا
حكومتی، نشريات وابسته و نيز صدا
و سيما به مثابه سخنپراكنی
گروه اقليت مطرح شود.
در
وقايع اخير و در همان ساعات اوليه،
بر طبق دستگيريهايی كه در همان
روزها صورت گرفته، نسبت دانشجويان
دستگير شده به غير دانشجو بسيار
متفاوت است. چگونه در عرض مدت كم و
در يك محيط دانشگاهی يك تجمع
دانشويی به يك تجمع
غيردانشجويی مبدل و در ميان آنان
عناصری يافت ميشوند كه هيچ
شباهتی به يك شهروند ندارد.
درست در همين ايام پرتنش مشاهده
كنيم كه چند تن از افراد زندانی
معلوم الهويه كه در سنوات قبل
دستگير شدهاند آزاد و مجددا به
زندان باز ميگردند، اين اقدام
اتفاقا در سنوات گذشته نيز در شرايط
مشابه تكرار گرديده بود.
همهدوستان
نماينده استحضار دارند كه از سال
گذشته و ماههای پيش موضوع
امواج پارازيتی و مضر بودن آن
برای سلامت شهروندان در مجلس و
رسانهها مطرح است، و بارها
مسوولين وزارت پست، تلگراف و تلفن
نيز اعلام كردهاند كه نهاد
فرستندهامواج و محل نصب تجهيزات
مربوطه مشخص است و خود شاهد بوديد
كه نه مجلس و نه وازرت پست، تلگراف و
تلفن نتوانستند مانع از ارسال
امواج شوند. سئوال اين است كه چگونه
فقط در طی چند روز درگيريها اين
امواج قطع و اجازه ميدهد كه
تمامی كانالهای
تلويزيونی خارج از كشور به
راحتی تبليغ سوء نمايند، و خوراك
مناسب نيز برای تبليغات صدا و
سيما مهيا و مجددا پس از فروكش كردن
ناآراميها، ارسال امواج بر كانالهای
تلويزيونی قطع ميگردند.
آيا اين دلايل كافی نيست كه
بدانيم پشت اين صحنه چه سناريويی
و از سوی چه كسانی نوشته شده
است؟ آيا اين دامی برای
دانشجويان و اصلاحطلبان نبوده
است؟
حيات عدهای و يا گروهی در
بحران تداوم مييابد، بحران
برای آنان همانند آب برای
ماهی است، بنابراين برادرانه
توصيه ميكنم دست از اين بحرانسازيها
برداريد
|