ايران

پيك

                         
شورش صنفی
نام جديدی كه از هم اكنون
براعتصابات و تحصن ها نهاده اند
 

 

محسن رضايی دبير انتصابی مجمع تشخيص مصلحت نظام اخيرا در سخنانی گفت كه آمريكا در صدد به راه انداختن " شورش صنفی” در ايران است. محسن رضايی نگفت: شورش صنفی يعنی چه؟ و اين اصطلاح از كجا پيدا شده است؟

از سخنان رضايی چنين بنظر ميرسد كه ظاهرا دايره "اراذل و اوباش " قرار است گسترش پيدا كند و پس از دانشجويان نوبت به كارگران، كارمندان، معلمان، پرستاران، پزشكان و كسبه جز نيز برسد و "هويت كارگری”، "هويت فرهنگی”، "هويت پرستاری”، "هويت پزشكی” و "هويت ميوه فروشان و بقال ها" نيز براه انداخته شود. در يك كلام، قرار است برای ملت ايران، حسين شريعتمداری هويت بنويسد!

از نظر گردانندگان نهادهای منصوب شده از سوی رهبر جمهوری اسلامی بايد همه ناراضيان از حاكميت اراذل و اوباش ناميده شوند و از آنجا كه 85 تا 90 در صد مردم ناراضی اند، همه آنها ارذال و اوباشند و لابد "لباس شخصی” ها غير ازاذل و اوباش و كاملا ارزشي!

بدين ترتيب جامعه ايران كه تا كنون به دو گروه خودی و غير خودی تقسيم شده بود، از اين پس به دو گروه اكثريت "اراذل" و اقليت " ارزشی” تقسيم می شود!

چپاولگران ثروت ملی كه طبعا در اقليت هستند و در صف منصوبين قرار دارند، به همراه قمه كشان و چماق بدستان  "ارزشی " اند و مردم غارت شده ايران كه سمت ديگر قرار دارند و حاضر نيستند تن به ادامه غارت دهند جزو غيرخودی ها و اراذل و اوباش!

اما آنچه محسن رضايی از آن بعنوان شورش صنفی ياد می كند، خود حكايت از جوشش ديگری در جامعه نيز هست كه علائم آن آشكار است و بايد در آينده منتظر اخبار آن بود. اين علائم  چيزی نيست جزاعتصابات، تحصن ها و تجمعات صنفی كه رضائی نام آن را شورش صنفی گذاشته است!

رويدادی كه بعنوان شيوه های واكنش مردم در برابر حكومت ها در سراسر جهان مرسوم است و كسی هم، بر خلاف محسن رضائی آن را شورش نمی داند.

سال گذشته در ايتاليا 9 ميليون كارگر به يك اعتصاب سراسری دست زدند. هيچكس در ايتاليا نگفت كه اينان شورش صنفی كرده اند و آمريكا و روسيه آنها را تحريك كرده اند. حتی در همين كشورهای آسيايی مانند هند، بنگلادش، كره جنوبی، تايلند، ژاپن و غيره بطور مداوم اخبار مربوط به اعتراضات كارگران و كارمندان و ديگر گروه های اجتماعی منتشر می شود و كسی نيز آنان را تحريك شده آمريكا نمی خواند.

تفاوتی كه در ايران هست اين است كه يك سری نهادهای انتصابی در ايران وجود دارند كه حساب و كتاب به مردم كه هيچ، به دولت و مجلس هم پس نمی دهند. اينان هر غارت و چپاول و زورگويی كه می خواهند می كنند و كسی هم حق ندارد در اين مورد سئوال و اعتراضی داشته باشد.  

دو سال پيش كه اكثريت مجلس خواست در مورد اين نهادهای انتصابی و درآمد آنان تحقيقاتی انجام دهد، مجمع تشخيص مصلحت نظام كه محسن رضايی دبير آن است با يك مصوبه غيرقانونی جلوی اين تحقيق را گرفت. اگر اين تحقيق آن زمان انجام شده بود شايد مثلا مسئولين صدا و سيما حساب كار خود را می كردند و كار بدانجا نمی رسيد كه فقط از چهار حساب از 200 حساب صدا و سيما بيش از 500 ميليارد تومان تخلف كشف شود. از جمله همين تخلفات و چپاول هاست كه اقتصاد ايران را بدين وضع ناهنجار كشانده و اختلاف طبقاتی و پديده آقازادگی را بوجود آورده و زمينه نارضايتی عميق مردم و آمادگی وسيع برای دست زدن به اعتراضات صنفی را فراهم كرده است.

اگر محسن رضايی واقعا نگران اعتراضات صنفی است، بهتر است بجای فرافكنی و انداختن آن به گردن آمريكا و اراذل و اوباش، همين امروز در مجمع تشخيص مصلحت مطرح كند كه مصوبه غيرقانونی قبلی مجمع لغو شود و مجلس طبق حق قانونی خود در مورد وضعيت مالی و دزدی ها و چپاول‌ها در نهادهای اقتصادی انتصابی رهبر تحقيق كند.

امثال محسن رضايی نه خود می توانند چنين كنند و نه برای چنين وظيفه ای منصوب شده اند. بنابراين محسن رضائی به راه خود می رود و كارگران و كارمندان و دانشجويان و ديگر اقشار اجتماعی به راه خود. اين نوع نامگذاری ها تغييری در اصل ماجرا كه نارضائی وسيع مردم و شناخت مردم از اراذل واقعی و اوباش حقيقی است نمی دهد!

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی