بحث
پيرامون جنگ عراق و سقوط رژيم صدام
حسين نبايد دايره ای محدود پيدا
كند و در محدوده جغرافيائی اين
كشور خلاصه شود. شواهدی وجود
دارد دال بر ادامه جنگ و حتی
سرايت آن به وطن ما. حتی اگر همين
جنبه آخر هم مورد توجه قرار گيرد
ضرورت بحث پيرامون حضور ارتش
امريكا در عراق از دستور روز خارج
نمی شود.
در
هفته های گذشته مقالاتی در
باره جنگ عراق را در پيك خواندم كه
در اغلب آنها محوری ترين پرسش ها
در سايه حوادث روز عراق قرار گرفته
است. به همين دليل شايد بد نباشد
محورهائی برای اين بحث در نظر
گرفته شده و از نويسندگان مقالات و
و صاحبنظران خواسته شود در چارچوب
اين موضوعات بيشتر كنكاش كرده و
اجازه ندهند اين دفتر تا حمله
ديگری از سوی امريكا به كشور
ديگر( از جمله ايران) دوباره گشوده
شود. آنچه كه من به نظرم می رسد
اين نكات است:
1-
آيا هدف آمريكا از جنگ در عراق
برقرار دمكراسی در اين كشور است؟
2-
آيا شرايط عراق و دلائل حمله امريكا
به اين كشور با آن شرايطی كه
آلمان هيتلری و متحد نظامی آن
در جنگ دوم" ژاپن" در پايان اين
جنگ داشتند همسان است ؟
3-
تعريف دمكراسی چيست و آيا می
توان آن را صادر كرد؟ اگر
دمكراسی صادر شدنی نيست، آنچه
كه امريكا تحت عنوان دمكراسی
می خواهد به كشورهای جهان سوم
و كشورهای نفت خيز صادر كند
چيست؟
4-
گفته می شود تغيير توازن نيروها
در جهان به امريكا امكان جنگ
طلبی در سطح جهان را داد. توازن
نيروها چيست و چه نقشی در روابط
بين المللی دارد ؟
5-
در فضای جهانی و متاثر از
سياست های جنگ طلبانه و ارائه
راه حلهای مبتنی بر زور،
كشورهای جنوب چه بدست خواهند
آورد و چه از دست خواهند داد؟
6-
آيا در آنچه آغاز شده تنها
كشورهای جنوب هدف هستند؟ اگر
چنين نيست، آن كشورهای ديگری
كه هدف قرار خواهند گرفت كدامند و
چرا؟
7- برای درك عرصه نوينی كه
درجهان آغاز شده تنها كافی است
به حادثه 11 سپتامبر توجه كرد؟ كليد
درك اين مرحله از حوادث جهانی 11
سپتامبر است؟
|