سقوط صدام حسين، پايان جنگ در عراق نبود و همه شواهد نشان می دهد ماشين جنگی امريكا وانگليس در عراق از حركت باز نخواهد ايستاد. قتل و غارت و جنايت در بغداد كه اكنون و بدنبال كشته شدن سيد مجيدخوئی (فرزند آيت الله خوئي) در نجف به جنگ جناح های شيعه تبديل شده عملا می رود تا دامنه جنگ گسترش يافته و از مرزهای عراق عبور كند.
در روزهای گذشته دو كشور در ليست قربانيان بعدی قرار داشته اند: ايران و سوريه!

مقامات ارشد كاخ سفيد هر يك به فراخور موقعيتی كه در طول روز در عراق پيش می آيد و يا تماس های پنهانی كه با جناح های حكومتی و اپوزيسيون دو كشور سوريه و ايران دارند لحن و مواضع خود را گاه عليه سوريه و گاه عليه ايران تند می كنند. در پايان اين موضع گيری ها، سرانجام ارتش امريكا يا مرزهای سوريه را پشت سر خواهد گذاشت و يا مرزهای ايران را!
در موقعيت كنونی، با سقوط صدام و بلبشوئی كه پس از سقوط يك نظام خونريز بوجود آمده عملا امريكا مستقيما با عوارض اين سقوط روبرو شده است. خطر بزرگ آنست كه اين يك نقشه از پيش طراحی شده برای برپائی جنگ های قومی و مذهبی در عراق و سپس ميان كشورهای همسايه و سرايت آنها به ايران و سوريه و ديگر كشورها باشد و يا امريكا به اكنون به اين نتيجه رسيده باشد كه بايد دايره جنگ را گسترده كرده و با آغاز جنگ ميان كشورها و قوميت ها خود بعنوان ناجی وارد صحنه شود. درحالت دوم از تجربه يوگسلاوی سابق استفاده می شود و در حالت اول زمينه تجاوز به ايران و سوريه بصورت كلاسيك از پيش تنظيم شده است.

در ارتباط با سوريه
جورج بوش، پس از اخطار رئيس جمهور جوان سوريه به اين كشور برای متوقف ساختن فروپاشی تمام شيرازه حكومتی در عراق، طی سخنانی صريح و شديد الحن سوريه را تهديد كرد. رويتر و اسوشيتدپرس در اولين ساعات بامداد امروز بخش هائی از سخنان بوش را كه آشكارا تهديد سوريه به تهاجم نظامی بود منتشر كردند.
در ايران، عوامل و گروهبندی های مشكوك و يا ماجراجو كه دورهم جمع شده و سايتی را بنام "بازتاب" بلندگوی خود كرده اند، در روزهای گذشته با پخش خبرهای تحريك آميز عليه سوريه و اينكه صدام به سوريه گريخته و يا هواپيماها و ادوات جنگی عراق به سوريه منتقل شده و يا فرماندهان نظامی عراق در دمشق ديده شده اند، عملا خوراك تبليغاتی برای امريكا عليه سوريه فراهم می سازند. اگر آنها را وابسته به محافل جاسوسی انگليس و امريكا دانسته نشوند، ساده لوحانی هستند كه تصور می كنند برای دور كردن ارتش امريكا از ايران و جلوگيری از حمله به ايران، بايد سوريه را گوشت دم توپ كرد!

تهاجم به ايران
در حاليكه طی 48 ساعت گذشته از جانب مقامات امريكائی اظهارات تحريك آميزی عليه ايران گفته نشده، اما اعلام شناسائی ودستگيری عاملان قتل سيد مجيد خوئی موجی از نگرانی را در محافل جناح راست جمهوری اسلامی بوجود آورده است. از ميان دهها مامور و معاود عراقی كه تحت پوشش خبرنگار به عراق فرستاده شده بودند عده ای بازنگشته اند. ستاد تشكيل شده در سيمای جمهوری اسلامي- زير نظر علی آقامحمد قائم مقام امنيتی سيمای جمهوری اسلامي- اين عده را به عراق فرستاده بود و قتل مجيد خوئی توسط يك تيم از همين افراد صورت گرفت. اكنون گفته می شود عده ای از اين افراد مفقود شده و از آنها خبر در دست نيست. اين احتمال كه برخی از اين افراد و حتی عاملين قتل مجيد خوئی دستگير شده و اطلاعات آنها بزودی از سوی امريكائی ها، انگليسی ها و يا حتی اسرائيلی ها منتشر شود بر نگرانی ها افزوده است.

جنگ شيعه با شيعه
جنگ مذهبی كه در بصره آغاز شده نيز قطعا به جمهوری اسلامی وصل است و يا خواهد شد. قتل مجيد خوئی سرآغاز اين جنگ بود و حضور معاودان عراقی در ايران و ارتباط هائی كه اين معاودان با هم انديشان خود در عراق دارند می تواند به فرود فاجعه درايران ختم شود. در حال حاضر گروهبندی های مذهبی نجف دست به تسويه حساب های گذشته زده اند كه در اين تسويه حساب پای جمهوری اسلامی و روحانيون معاون عراقی مقيم ايران نيز در ميان است.
خطر بزرگ برای ايران پيش از آنكه خطر تهاجم نظامی امريكا باشد، نا اميد مردم از تحولات، تشديد اين نااميد سازی از سوی حاكميت و بويژه نقش روحانيون نيمه عراقی در دستگاه قضائيه و نهادهای مهم امنيتی و بيت رهبری است كه می تواند ايران را درگير جنگ شيعه با شيعه در عراق كند!