گفته
میشود جرج بوش هنگام شبه جلسه
سران به تونی بلر اطلاع خواهد
داد كه آمريكا تصميم دارد عراق را
بدون نظر سازمان ملل اداره كند.
تونی بلر نخست وزير انگليس با
استقبال از بوش در بلفاست بايد دو
نقش را بازی كند. از يكسو خود را
بگفته خودش شديدا طرفدار اروپا
نشان دهد و رييس جمهور آمريكا را
قانع كند كه اروپا و سازمان ملل
نبايد به "قربانی جنگی”
تبديل شده و بايد در روند اداره
دوران پساز جنگ دخالت داشته باشند.
و دوم آنكه بر همبستگی ميان
واشنگتن و لندن تاكيد كرده و "آزادسازی”
مردم عراق بوسيله توپ و تانك را
مشروع بداند. بنظر بلر اين روش
بويژه اگر راه حلی برای مسئله
درگيری اسراييل و فلسطين پيدا
شود به استقرار ثبات در منطقه خواهد
انجاميد.
با اين حال مسئله به همين سادگی
نيست. درحاليكه تونی بلر در اخر
هفته گذشته تاكيد كرد كه "
نيروهای ائتلافی بايد امنيت
را در عراق برقرار كرده و با سازمان
ملل برای كمك به سرپا شدن عراق
همكاری كنند" ، كوندوليزا
رايس مشاور امنيت جرج بوش كه مقدمات
سفر رييس خود را فراهم میكند،
اعلام كرد "نقش سازمان ملل مسئله
ای نيست كه فعلا مورد بحث باشد."
وی تاكيد كرد كه " نيروهای
ائتلاف در دوران پس از جنگ نقش
تعيين كننده خواهند داشت، زيرا
سربازان آنان بودند كه خون و
زندگی خود را برسر آزادی عراق
گذاشتند." بنابراين آمريكا قصد
ندارد به درخواستهای لندن و
كمتراز آن پاريس و برلين كه ميكوشند
از اين پس با آمريكا كنار آيند توجه
كند. نه نفت رنگ دارد، اما تجارت آن
را هم ندارد.
اما مسئله اداره عراق پس از جنگ هر
روز متناقض تر میشود. به
نحوی كه اختلاف نه تنها ميان
آمريكا و اروپا اوج گرفته بلكه
حتی به درون خود دستگاه دولتی
بوش و اكثريت جمهوريخواه نيز سرايت
كرده است. نخستين مسئله حكومت آينده
عراق است. از نظر جرج بوش و پنتاگون
كه ژنرال بازنشسته جی گارنر را
بعنوان مسئول آينده اداره
غيرنظامی برگزيده اند ، ميگويند
كه عراق بايد توسط عراقی های
تبعيدی اداره شود ، لااقل آن
گروهی كه آمريكا خرجشان را ميدهد.
اين گروه خود يك ائتلاف ناهمگون
مركب از ژنرال های سابق صدام يا
كسانی هستند كه قبلا مناسبات
صميمانه ای با وی داشته اند و
با بی صبری منتظر نيتجه اوضاع
است. عدنان
پاشادی وزير
خارجه سابق عراق اعلام كرد كه اماده
است در راس دولت غيرنظامی موقت
در ام القصر و در كنار اربابان
واقعی امريكايی قرار گيرد. از
سوی ديگر وزارت خارجه كه كولين
پاول در راس آن است در درجه اول
خواهان استفاده از غيرنظاميان
محلی است.
ماهيت اختلاف ميان وزارت دفاع و
خارجه هرچه باشد ، ظاهرا هيچكس در
ايالات متحده حسابی روی
سازمان ملل باز نمی كند مگر در
امر كمك های انسانی كه آن هم
بايد زير نظر آمريكا باقی بماند.
همه چيز نشان ميدهد كه آمريكايی
ها بيش از پيش عراق، مردم عراق و نفت
آن را چون يك غنيمت جنگی به حساب
مياورند و بنابراين بحثی از
اينكه اين غنيمت تقسيم شود يا زير
نظارت حقوق بين المللی قرار گيرد
كه بطور نظری سازمان ملل متحد
تبلور آن است، اصلا نميتواند در
ميان باشد.
نشانه هايی گوناگون از اين وضعيت
اكنون ديده میشود. آشكارترين
آن مسئله اداره برنامه غذا دربرابر
نفت است كه در اساس سازمان ملل
متولی آن است. بسياری از
مشاوران كاخ سفيد – كه ديك چنی
نماينده كارتل كمپانی های
نفتی و معاون رييس جمهور در پشت
سر آنان است، معتقد به شكلی از
مصادره ثروتهای عراق هستند. بنظر
آنان كارشناسان آمريكايی پس از
ايمن سازی چاه های نفتی،
خود بايد امر بهره برداری را
سازمان دهند. البته درامد حاصل از
فروش نفت بايد صرف تامين مالی
عراق شود تا بهای جنگ آمريكا را
بپردازد. از نظر حقوقی ائتلاف
آمريكا انگليسی هيچ حقی ندارد
كه به نفت عراق دست زده و يا آن را
بفروشد. برنامه غذا دربرابر نفت ولو
اينكه اكنون بدليل كشتاری كه از
مردم عراق صورت ميگيرد متوقف شده،
همچنان دراختيار سازمان ملل است.
كمپانی ها نفتی كه اين نفت را
ميخرند از نظر سازمان ملل
غيرقانونی هستند. اما واشنگتن
تصميم خود را تغيير نخواهد داد. از
همين رو پنتاگون كارشناسانی را
برای مطالعه مديريت نفت عراق
تعيين كرده است. فعلا دانلد رامسفلد
برای اين مقام فليپ كارول، رييس
يك شركت فرانفتی و همچنين يكی
از مسئولان سطح بالای شركت رويال
داچ شل، غول جهانی نفتی هلندي-انگليسی
را پيشنهاد كرده است. بدينسان
شركتهای نفتی كه ميدانند نفت
عراق برای مدت زمان زيادی
بدين شكل نخواهد ماند سفارش خود را
مستقيما به پنتاگون ميدهند.
|