همانگونه كه انتظار می رفت
بمباران تبليغاتی ايالات متحده
عليه ايران، با نزديك شدن پايان
احتمالی جنگ با عراق آغاز شده
است. با سخنان كالين پاول در روز
دوشنبه گذشته گويا فرمان اين
بمباران صادرشد. پس
از آن مقامات و مسئولان مختلف
امريكايی بكرات و به بهانه
های مختلف نام ايران را بر زبان
می رانند.
از دخالت سپاه بدر در عراق گرفته
تا كوشش برای دستيابی به
سلاحهای كشتار جمعی ، از نقش
داشتن در بمب گذاری در مجتمع
يهوديان اسراييل در آرژانتين تا
كشتار سربازان آمريكايی در
بيروت(1983) ، از شكنجه وزندانی شدن
منتقدين گرفته تا كشتار مخالفين ،
از سنگسار زنان تا نقض حقوق بشر، از
جلوگيری از آزاديهای مدنی
گرفته تا بستن مطبوعات و دهها مورد
ديگر سوژهای خبری پرقدرتی
هستند كه براحتی با آنها می
توان چهره دلخواه
نظاميان واشنگتن را برای افكار
عمومی امريكا
ترسيم كرد. تلويزيون های شيخ
نشين ها، اين اخبار را با آب و تاب
در كنار اخبار مربوط به جنگ در
عراق پخش می كنند. در ترسيم اين
چهره، امثال فلاحيان، پرورش،
لاريجانی، باهنر، شريعتمداری
و ديگران با دست داشتن در اكثر آنها
(بنام حكومت ايران و با استفاده از
ذخاير و خزانه های متعلق به مردم
ما) كمك های شايانی به
امريكائی ها و اسرائيلی ها
كرده اند.
اين بمباران تبليغاتی
ازاول آوريل 2003 در مطبوعات و
كانالهای تلويزيونی شروع شده
است.
روز
دوم آوريل 2003 در NEW YORK DAILY
NEWS نوشت:
عراق يك شروع بود ، ايران و
سوريه در پی اند.
" نبرد بغداد در
پايان راه است. اين فقط يك
نبرد بود و نه جنگ .شكست صدام حسين
فقط شروعی بود برای گسترش جنگ
عليه محورهای اسلامی.
جنگ
در افغانستان شروع شد و به عراق
كشانده شد. دقيقا" مانند جنگ
جهانی دوم كه از افريقای
شمالی به ايتاليا كشيده شد.اما
عراق پايان جنگ نخواهد بود . بغداد
برلين نيست كه شكست صدام شكست
فاشيستهای اسلامی و عرب باشد،
آنگونه كه شكست موسولينی در
ايتاليا شكست فاشيسم اروپايی
بود.
وقتی صدام برود آمريكا
در تنگنای دو دشمن خواهد بود. در
شرق ايران ( از محورهای شرارات) و
در غرب سوريه ( داوطلب جديد) و هر
دوی آنها قبل از اتمام اين جنگ
بايستی شكست بخورند.
بشار اسد با اعلام حمايت
سوريه از عراق عليه آمريكا،
آمادگی خود را برای اينكه هدف
بعدی باشد اعلام كرد. اسد كه با
گشايش مرزهای خود برای حاميان
صدام و با ارسال تسليحات نظامی
به صدام حسين كمك می كند نمی
تواند بنا به دكترين بوش( با ما يا
عليه ما) در كنار امريكا باشد. كالين
پاول وزير امور خارجه امريكا با
التيماتوم به سوريه قدمی به
سوی نبرد با سوريه برداشت ولی
سوريه هنوز از فرصت موقتی
برخوردار است و اين فرصت را
بايستی مرهون ايران باشد و از
ايران تشكر كند.
خانم رايس مشاور امنيت
ملی امريكا چند روز پيش توجه ها
را به برنامه های پيشرفته هستهای
ايران جلب ساخت و معاون وزارت امور
خارجه نيز با تاكيد بر اين موضوع
تلاش ايران و كره شمالی را
برای رسيدن به سلاح هسته ای
يكسان ارزيابی كرد.اگر ايران به
اندازه كره شمالی به سلاح
اتمی نزديك شده باشد، پس ظرف چند
ماه كلاهك های هسته ای در
دستان آيت الله ها خواهد بود و
هزاران سرباز آمريكايی در چند
قدمی آنها در عراق. آمريكا تا كنون منتظر سقوط حكومت ايران
بواسطه عدم مشروعيت و مردمی
نبودن آن رژيم بوده است
ولی طراحان كاخ سفيد ديگر نمی
توانند با اتمی شدن ايران ريسك
كنند و منتطر بمانند.
ورای نبرد بغداد، جنگ
با ايران در پيش است و نبرد با سوريه
و لبنان. خوشبختانه هيچكدام از اين
ديكتاتوريها از نظر نظامی
باندازه رژيم بعثی عراق زورمند
نيستند و همانطوريكه صدام سقوط
خواهد كرد، آنها نيز شكست خورده و
ساقط خواهند شد . آماده جشن
پيروزی باشيد.
|