مقالات و ديدگاه‌ها

پيك

                       

دومين نامه سرگشاده به رهبر فعلى جمهورى اسلامى ايران

 عدل علی پيش كش

تكليف آقازاده طبسی را روشن كنيد!

 

آقاى آيت الله سيد على خامنه اى،

چندين ماه پيش يك نامه اى تقريبا بهمين عنوان و در رابطه با حقانيت اسلام شما و نيز جريان معروف به رشوه دهى شهرام جزايرى و رشوه خوارى بعضى ازمسئولان و كار به دستان درجمهورى اسلامى، برايتان نوشتم و براى برخى از رسانه هاى مهم داخل و خارج از كشور و از جمله دفتر "ولى فقيه" ارسال نمودم. متاسفانه نشريات داخل كشور از ترس "تعزير سربازان گمنام امام زمان" نه اينكه جرات انتشار آن را به خود ندادند، بلكه بعضى ازآنها حتا دريافتش را هم انكار كردند! وكماكان دفتردار خود حضرتعالى پس ازاطلاع ازمحتواى نامه، با پوزخندى بريش خودشان و بنده آن را به سطل كاغذ باطله انداخته اند. اما چه باك! با شكر گزارى بدستگاه تكنولوژى مدرن و دست آوردهاى اطلاع رسانى الكترونيكى، انتشار سريع در رسانه هاى گونا گون صوتى و چاپى نامه، چنان واكنشى، نه فقط در خارج از ايران، بلكه در سطح مملكت بوجود آورد كه دو روز بعد از انتشار و پخش آن، حتا دستگاه امنيتى شما را به تكاپو وا داشته و در دور ترين نقاط مرزى كشور،"ماموران امام زمان" به سر وقت شوهر خواهر 85 ساله من گسيل داشته و اورا از آلونكش بيرون مى كشند و به اداره اطلاعات محل مى برند و مورد بازجوئى قرار مى دهند كه او با من، نگارنده نامه، چه نسبتى دارد؟ پيرمرد بيچاره با داشتن فشارخون و تنگى نفس مى گويد: "اين آقاى دكتر برادر زن بنده هستند و اگر ايشان ماهى صد مارك (پنجا يورو) براى من و خواهرش نفرستند، ما از گرسنگى و بى داروئى تلف مى شويم، چكار كنيم! دولت محترم اسلامى شما بيش از ماهى 2600 تومان به ما نميدهد".

 آقاى آيت الله خامنه اى، تصور نميكنم اين موضوع منحصر به من باشد. جو خفقانى كه توسط روحانون درايران بوجود آورده شد، شامل حال هر كسى كه باخط شما موافق نباشد،خواهد بود و اينست استبداد دينى.

 

البته اين نامه دوم را مى بايستى يك ماه پيش به مناسبت يك غارت آشكار و بسيار كلان ديگر، بمبلغ يكصد ميليارد تومان، آنهم توسط يكى ديگر ازآقازاده هاى زنجير گران قيمت طلاْى الله به گردن مشهدى ومورد اعتماد حضرتعالى، بنام آقاى ناصر واعظ طبسى، به حضورتان بنويسم. ولى متاسفانه بدليل كار ومشغله ى فراوان براى هزينه زندگى روزمره، اين فرصت زودتر از اين دست نداد. اكنون كه جهان در حال تحولى نا خوش آيند است و خلقهاى سرزمين مارا خطرى ديگر، مانند خطرحمله آمريكا به عراق، تهديد مى كند و احتمالا بر نابسامانيهاى 23 سال گذشته درد ديگرى به درد ما اضافه خواهد نمود، قبل از وقوع احتمالى اين حادثه خطر ناك، مى خواهم بعنوان يك شهروند ايرانى، كه مانند ميليونهاى ديگر ازهموطنانم، بزرگترين لطمه معنوى را از سيستم به سبك 1400 سال پيش اسلامى شما ديده ام، اين زنگ خطر را كه در بيخ گوش داريد، بشما با اين نوشته ياد آور شوم و بپرسم: آيا شما هيچ متوجه هستيد، وضع نا هنجار و غير قابل تحملى كه در ايران تحت حاكميت شما روحانيون بوجود آمده و باهيچ معيار انسانى لايق سنجش نيست، تا آن حد براى اكثر مردم خلقهاى بينواى ما كشنده است كه آنان آرزوى باز گشت سيستم مستبده محمدرضاشاهى را مى كنند؟! آيا اين بود آن اسلام ناب محمدى شما، كه به مردم وعده مى داديد و اكنون درسايه آن آقازاده هائى مانند شهرام جزايرى ها و ناصر واعظ طبسى هاى 29 ساله يك شبه صاحب ميلياردها تومان ثروت مى شوند و آنهم تا جائى كه اين ناصر واعظ طبسى قادر باشد بكمك يك آيت الله ديگر، كه مورد اعتماد خود شما است، خانه اى به ارزش پنج ميليارد تومان (5000000000) بوثيقه بگذارد كه به زندان نرود؟! آيا اين است نتيجه آن تبليغ دروغينى كه گويا على بن ابيطالب امام اول شيعيان، شبها سنگ برشكم مى بسته و گرسنه مى خوابيده است، كه مبادا درجهان اسلام گرسنه اى سرببالش گذاشته باشد؟! آيا خود شما به اين تبليغات عوامفريبانه باور داريد؟ يا فقط روحانيون و رهبران اسلامى به آن دامن مى زنند كه بيش تر هموطنان فقير و نا آگاه مارا، مانند پسر عمو زاده ى پدرمن، كه اكنون 76 سال دارد و پنجاه سال است كه باغبانى مى كند و فقر و بدبختى خودرا رضاى خدا مى داند و هر روز بايد براى روزى فقط 900 تومان در باغها بيل بزند، در همان نا آگاهى مطلق و بدبختى نگهداريد، اما درعوض در"حكومت عدل اسلام محمدى"، زمينه را براى رفسنجانيها و واعظ طبسىها وناطق نورىها و شهرام جزايرى ها باز بگذاريد كه دم از ميلياردها تومان ثروت بزنند؟! آيا اين است پيروى شما از على بن ابيطالب؟! من اين پرسشها را از شما مى كنم كه حد اقل همان 15 % مردم بينوا (بخوانيد 50 %) كه بقول آمارهاى خودتان زيرخط فقر مى زييند، بيدار شوند و بخود جرات دهند، از شما همين پرسشها را بنمايند، و با شجاعت فرياد سر دهند كه ما اين دين و هيچ دين ديگرى كه اين فرق فاحش طبقاتى را ايجاد كند، نمى خواهيم.

 قابل ذكراست همين فاميل بنده سالى يك بار آنهم اگر من قادر باشم پولى برايش بفرستم و از تلفنخانه زنگى بزند، و ضمن احوال پرسى از وضع كارش جويا شوم، بمن مى گويد: در زمان شاه ماهى 600 تومان مى گرفتم و چهار عدد نان را با يك تومان مى خريدم ولى حالا روزى 900 تومان مىگيرم، اما همان چهار عدد نان را مى خرم صدتومان" و در ادامه مى گويد: "زندگى سخت شده است، چكار بايد كرد! خدا خودش اينطور مى خواهد! بنده از شما، ولى فقيه و نايب امام زمان و نماينده خدا بر روى زمين مى پرسم، آيا اعتقاد داريد كه خدا براى افراد ساده و بيسواد و زحمتكشى مانند ايشان چنين مى خواهد و براى ناصر واعظ طبسىها درسايه "حكومت عدل خود" چنان، كه ميلياردها سربانكهاى مردم كلاه بگذارند و اين پسر عمو زاده ى پدر بنده با روزى 900 تومان آن هم باسن 76 سالگى بيل بزند كه قادر باشد نانى براى خانواده اش تهيه كند؟! من براى حفظ حرمت قلم و ادب نه تهمت مافيائى بشما ميزنم و نه قصد توهينى به آئين و مذهب كسى دارم، ولى اين اجازه را بخودم مى دهم، كه اگر شما بر چنين ناعدالتى صحه بگذاريد، باتعجب بگويم، عجب خداى نا عادلى داريد كه در زيرسايه حكومت الهى او كه شما خودرا نماينده برحقش مى پنداريد، از چنين فرق فاحشى بين انسانها حمايت مى كند! من به اميد اينكه شما به يك نحوى اين نامه را خواهيد خواند و يا گزارشش را بشما خواهند داد بخشهائى از آن مطالبى كه در مطبوعات داخل و خارج از كشور در رابطه با ناصر واعظ طبسى فرزند آيت الله واعظ طبسى استاد و همشهرى خود شما، آمده است، در اينجا نقل مى كنم و بعد هم پرسشى هاى ديگرى مطرح مى نمايم. بدون شك بسود خود شما و حكومت اسلام ناب محمدى درايران خواهد بود اگر پاسخ به آنها را در رديف كارهاى بسيار مهمتان قرار دهيد(1):

 

 "سومين جلسه‌ محاكمه‌ "ناصرواعظ طبسی” آقازاده آيت الله واعظ طبسی با نمايش قدرت وی و پدرش در جمهوری اسلامی پايان يافت و ختم دادگاه اعلام شد. نه تنها احتمال تبرئه متهم بسيار زياد است (كه ايشان در اين ميان تبرئه هم شدند)، بلكه متهم شاكی نيز قرار است بشود! ناصر واعظ طبسی وعده داد كه بزودی عليه مطبوعاتی كه خبر مربوط به اختلاف يكصد ميليارد تومانی او از بانك ملی كشور را فاش ساخته اند به دادگاه خواهد كشيد. ...  پرونده ای كه برای اين اختلاس بنام پرونده شركت "المكاسب" تشكيل شده بود، بين چند قاضی دست به دست شد و سرانجام با اين ادعا كه شركت المكاسب بدهی ها و حساب خرده هايش را با بانك ملی و بقيه جاهائی كه هرگز اعلام نشد كجاها بوده صاف كرده و ديگر موردی برای رسيدگی نيست! شايد اوج رسيدگی به يك قلم يكصد ميلياردتومانی حساب سازی و اختلاس ناصر واعظ طبسی چند ساعت دعوت از وی برای حضور در تهران و قدم رنجه به قوه قضائيه بود. قاضی اوليه كه بعدها بدنبال كارش فرستاده شده و پرونده را از او گرفتند يك قرار بازداشت 5 ميليارد تومانی برای ناصر واعظ طبسی صادر كرد. از اين مرحله به بعد يك پرونده ديگر در افكار عمومی مردم ايران باز شد و آن خانه ای بود كه به مبلغ 5 ميليارد تومان وثيقه اين قرار بازداشت شد وناصر واعظ طبسی برای بركناری قاضی آزاد شد و به نزد پدرش درخراسان بازگشت. گفتند اين خانه متعلق به ناطق نوری رئيس مجلس پنجم، مشاور عالی كنونی رهبر و عضو فعلی مجمع تشخيص مصلحت بود. دفتر وی پس ازمدت ها سكوت يك اطلاعيه صادركرد و مدعی شد وثيقه 5 ميليارد تومانی متعلق به ايشان نبوده است. تعلق داشتن اين خانه به ناطق نوری، عليرغم اين اطلاعيه همچنان در پرونده ناطق نوری ماند، بويژه آنكه همزمان با صدور آن وثيقه ناطق نوری راهی خراسان شده و به در بار آيت الله واعظ طبسی در خراسان شرفياب شد.

او حامل پيامی از رهبر برای توليت مادام العمر آستانقدس بود. حكم بی سابقه ای كه رهبر جمهوری اسلامی بلافاصله پس از رسيدن به اين مقام برای آيت الله واعظ طبسی صادر كرد و عملا سلطنت امام رضا بر ايران را احياء كرده و آيت الله واعظ طبسی را توليت آن اعلام داشت. ناطق نوری در اين شرفيابی قول داد كه پرونده المكاسب و ماجرای قرار بازداشت ناصر واعظ طبسی جمع و جور خواهد شد و رهبر خواهان كمی وقت برای اين كار شده است. ناصر واعظ طبسی كه بزرگترين دفتر تجاری را در شيخ نشين دوبی دارد و نام او اعتبار بانك های دوبی است نه تنها به كسب و كار خود ادامه داد، بلكه برای رفع و دفع اين ماجرا و كدورت ناشی ازآن برای زايمان همسر خود، همراه وی راهی امريكا شد. تولد نوه آيت الله واعظ طبسی در امريكا عملا به معنای شهروندی قانونی و حقوقی نوزاد و والدينش در امريكا بود و راه های پس از سقوط جمهوری اسلامی و يا تحولات اساسی در ايران و اقامت دائم در امريكا را باز كرد".

بنده به همراه فراوان انسانهاى محروم مى پرسيم: اين چه كسى است كه در حكومت دينى به رهبرى شما، فقط قيمت يك خانه اش براى وثيقه پنج ميليارد تومان است؟! بقيه ثروتش چه اندازه است؟ و از كجا آورده است؟! چگونه است كه فقط در ده سال گذشته اين اندازه در كشور ما آقازاده هاى ميلياردر، مانند قارچ سر برآورده اند؟! ولى ميليونها مردم زحمتكش در سر زمين اسلام زده ايران وجود دارند كه در فقر محض بسر مى برند. براى نمونه، نظير پسر پسرعموى پدر من كه براى پرداخت قسط آلونك دو اطاقه برصد مترمربع زمينش، در دورافتاده ترين نقطه مرزى كشور، پس از 25 سال كوشش و زحمت، هنوز هم نتوانسته است بدهكارى آن را پرداخت كند. اين چه اسلامى است كه در"سايه پر بركت آن" خودسوزى و خودكشى جوانان و اعتياد در آمارها بحد سرسام آورى رسيده است؟ آيا فكر مى كنيد با تنگ كردن عرصه بر مردم و فقط با انديشه قانون تراشى براى محدود كردن انسانها در همه زمينه هاى زندگى اجتماعى، مى توانيد ايدئولوژى اسلامى را در ميان جوانان جا بياندازيد؟ فكر نمى كنيد بمراتب موفقيت آميز تر است اگر بجاى اين رفتار قرون وسطائى با مردم در صدد ايجاد محل كار براى ميليونها جوان بيكار مملكت و جلو گيرى از اعتياد جوانان و بهبودى وضع اقتصادى مردم كه خود ريشه فساد و فحشا را ازبن خواهد كند، بر آئيد كه در آنصورت بيشتر مردم را به اسلامتان نزديك خواهيد كرد؟! اگر اغراق نباشد، شما روحانيون شيعه مى خواهيد انتقام 1000 ساله ى تحقيرتان توسط مستبدين حاكم بر اين آب و خاك را از مردم زحمتكش و خلقهاى نا آرام ايران بگيريد. اين حس انتقامجوئى را درلابلاى سخنان  روحانيونى نظير مصباح يزدى ها و يا ملايانى مثل شيخ قدرت عليخانى نماينده بوئين زهرا و آوج، اينطور فهميده مى شود كه مى خواهيد همه را پارو و كفن كنيد! آنگونه كه ايشان روز چهارشنبه خطاب به خبرنگاران گفته: "كه (نبايد قدرت و نفوذ روحانيت را در كشور دست كم گرفت و شما هم راهى جز تبعيت از آن ها نداريد). به گزارش خبرنگار (رويداد) وى كه در جمع خبرنگاران پارلمانى در مورد انتخابات شوراها و نتايج آن سخن مى گفت، اضافه كرد: اصلاح طلبان فكر مى كردند كه ٨٠٠ هزار راى تهرانى ها را با خود خواهند داشت ولى نفر اول آنها تنها٦٠ هزار راى آورد. وى گفت كه هرجريانى يك دوره دارد و اين دوره به پايان مى رسد. على خانى در پاسخ به اين پرسش كه (آيا دوران شما هم به پايان مى رسد؟) گفت: (ما روحانى هستيم و همه شما (خبرنگاران) را پارومى كنيم. مگرمى شود با روحانيت درافتاد؟ ما مى مانيم تا همه شما را كفن كنيم)". بدين ترتيب و از همه نظر نشان داده مى شود كه شما روى هزار فاميل تن پرور دربار پهلوى هاى ديكتاتور ومستبد را سفيد كرده ايد! در اينجا مجددا از سردمداران دين، پرسيده مى شود: شماكه چپ وراست و درهرفرصت شعار ضد آمريكائى سر مى دهيد و فرهنگ غرب را فاسد و مبتذل مى شماريد، چگونه زايمان همسرانتان، مانند فرزند آيت الله واعظ طبسى را زير دست پزشكان غير مسلمان و دشمن اسلام مى پذيريد؟ شايد اين حرام بودن و نجس دانستن فقط براى عوام است نه براى"خواص"! اميدوارم روزى رسد كه قادر باشيد با شهامت، دست از اين نوع عوام فريبى برداريد و اگر به آخرت ايمان داريد، قدرت را رها كرده و سرنوشت مردم را بدست خود مردم بسپاريد. زيرا جايز نيست هم قدرت دنيوى را بهر قيمتى درتصاحب نگهداريد وهم عاقبت و روز قيامتتان را بپائيد! مگر اينكه (مانند واعظ طبسى ها درصفوف خويش)، فكر كردن به آخرت و قيامت برايتان مسخره بنماياند!!

آنگونه كه همين مطبوعات ذكر شده نوشته اند، گويا امر قرار بازداشت برای همين آقازاده واعظ طبسى، بدنبال صدور بيانيه 8 ماده ای شما برای مبارزه با اختلاس و رشوه بوده. بهمين دليل چند فرمانده سپاه پاسداران كه ستاد پيگيری دستور شما را بر عهده گرفته بودند، ساده لوحانه ميخواسته اند ضمن بر رسى پرونده مالی خاندان هاشمی رفسنجانی، سرى هم به خراسان بزنند و سراغى از فرزندان آيت الله واعظ طبسی بگيرند و به اصطلاح بحسابهای آقازاده ها نيز نگاهی بياندازند. بطور معلوم اين ماموران شما بابى احترامى ازدفتر ناصر واعظ طبسى پس از يك درگيرى و برخورد و مشاجره بيرون انداخته شده اند كه منتج به افشای اخبار مربوط باختلاس يكصد ميليارد تومانی گرديده و مطبوعات به آن اشاره كرده اند. نشريه ى پيك نت كه كاملتر در اين باره نوشته است، درادامه مى آورد. آنها پس ازپرخاش های ناصر واعظ طبسی، نسبت به ظاهر غير اسلامی و غيرمكتبی ايشان نيز معترض ميشوند. گردن بند بسيار گرانقيمت طلای ناصر واعظ طبسى، موهای بلند او وشمايل مايكل جكسونی ايشان دراين برخورد ومشاجره، مطرح شده بوده!! فرماندهان روز بعد برای گله و شكايت نزد آيت الله واعظ طبسی مى روند ونسبت به ظاهرغيراسلامی ناصر اعتراض مى كنند. آيت الله واعظ طبسی مى گويد:{ درآن دنيا كسی بجای ديگری حساب پس نمی دهد} اين فرماندهان كه ازخراسان اخراج مى شوند در تهران به بيت شما مراجعه مىكنند وبشما شكايت مىآورند. ولى بطورمعلوم نتيجه اى از آن گرفته نشده! در اينجا بنده بهمراه ميليونها هم وطنم از شما مى پرسيم: چه دليلى وجوددارد كه اين قضيه بسيارمهم با وصف اينكه قاضى زارع اعلام كرده: اتهام متهمان اين پرونده براساس دو گزارش واصله از وزارت اطلاعات و سازمان بازرسى كل كشور بوده است و اتهامات مطرح در پرونده المكاسب عبارتست از”تبانى در معاملات دولتى”، ”مداخله در معاملات دولتى” و “تصرف غير قانونى اموال دولتی، با ماجرای نمايشى بازگشائی پرونده المكاسب و احضار و باز داشت نمايشی ناصر واعظ طبسی و سفر ناطق نوری برای همين توضيح واجتناب ناپذير بودن اين بازداشت و رسيدگی برای جلوگيری از بی اعتبار بودن فرمان رسيدگی به اختلاس و رشوه و اصلاحات مورد نظر شما، ماست مالى شود؟! مگر آيت الله واعظ طبسى چه قدرتى دارند كه شما حتا اسلام را هم بخاطر فرزند ايشان زيرپا مىگذاريد؟ و قاضی پرونده را ازكار بركنار مىكنيد، آيت الله شاهرودی و حجت الاسلام عليزاده رئيس دادگستری تهران را به دربار خراسان مى فرستيد، مطبوعات را تهديد به بستن مىكنيد،كه سلطان خراسان را راضى نگهداريد! و با التماس از آقازاده خواسته شود كه ته مانده پول بانك ملی را كه به بانك های دوبی برده، برگرداند كه هم بانك ملى ورشكست نشود و هم مورد حقوقی اختلاف المكاسب و بانك ملی منتفی شود. حالا چقدر از حساب بانك ملی برگشت داده شده؟ كسی نمی داند. فقط يك رقم 14 ميليارد تومانى ازحساب آقا زاده ناصر واعظ طبسى برداشت شده و قاضی جديدی را كه بر سراين پرونده گذاشتند از اين باز گشت و آشتی بانك ملی با المكاسب ابراز رضايت حقوقی كرده! و گفته است كه ديگر نيازی به پيگيری ماجرا نيست چون خرده حساب ها پاك شده است. به اين ترتيب آقازاده ای كه هنوز در دهه 30 عمر خود است و بر بزرگترين خزانه طلا وجواهرات كشور تكيه زده وفقط يك رقم ازمبلغ حساب بانكيش بيش از 14 ميليارد تومان است، اگر بزرگترين طرف تجاری در جمهوری اسلامی نباشد جزو 5 طرف بزرگ تجاری در كشور است كه برای فرمان شما رهبر جمهورى اسلامى و شكايت فرماندهان سپاه و قوه قضائيه تره هم خرد نمى كند،اين قدرت و ثروت نجومى را ازكجا آورده است؟ بيلش در كدام يك از باغهاى خراسان شكسته است كه در "اثر كار و كوشش" به چنين ثروتى رسيده باشند؟ ايشان نه تنها چنين بىاعتنا به هرمرز و قانونى هستند، بلكه هنگام خروج از دادگاه با خشم و تهديد وعده محاكمه مديران و سردبيران چند نشريه را هم به جرم انتشار نام نيمه تمام و خبراختلاس المكاسب داده است. در پايان براى ياد آورى و حضور ذهن شما، نكات مهمى را كه در رابطه با "هداياى" شهرام جزايرى به سران مملكت است و در نامه ى اول بحضورتان فرستاده شده، مجددا دراينجا مى آورم، كه هم نظرشمارا به آن جلب نمايم و هم هموطنانى كه قبلا موفق به خواندن آن نشده اند، بدانند كه از چه صحبت شده است. در نامه قبلى بحث برسرآن بود كه: "در ايران اسلامى يك جوان بيست و دو ساله، مانند شهرام جزايرى، بقول خودش بستنى فروش دوره گرد، قادر مى شود از راه “حلال” و در مدت فقط پنج سال آن اندازه ثروت بدست آورد كه با دست و دل باز و بزرگ منشانه، مثلا مبلغ 550 ميليون تومان به هادى خامنه اى، برادررهبر، 300 ميليون تومان به آقاى كروبی، رئيس مجلس، 200 ميليون تومان به آقاى آقازاده ومبالغى بين 3 تا 400 ميليون تومان هم به تعداد ديگرى ازمسئولان مملكتى“هديه” نمايد و ازجمله گويا مبلغ 150 ميليون تومان نيز به دفتر خود حضرتعالى ارسال نموده ولى به دلايلى پذيرفته نشده و 300 ميليون تومان هم به ستاد انتخاباتى رئيس جمهور داده شده. حالا ليست اسامى ديگرى مانند: مرتضى مقتدائى، درى نجف آبادى، مهدى خزعلى، آيت الله جنتى، آيت الله يزدى و آيت الله امامى كاشانى از دريافت كنندگان “هداياى” شهرام جزايرى اكنون 29 ساله بودند، ولى متاسفانه رقم مبالغ دريافتى كه با اطمينان از صدها ميليون تومان ببالا بايد باشد، در دست نيست و بهمين دليل در اينجا ذكر نشده است. بدين ترتيب بنده همراه با خلقهاى ايران بحق از سران حكومت اسلامى به زعامت شما مى پرسيم: اين ‍چه حكومت عدل على است كه درسايه آن، يك جوان 27 ساله درمدت پنج سال مىتواند ميلياردر شود و يك معلم دبستانى بخاطر اينكه به اندازه كافى پول ندارد كه يك هندوانه براى خانواده اش بخرد و پس از ديدن بچه اش هنگام خوردن پوست هندوانه در آشغال دانى محل، بايد دست به خودكشى بزند"؟!

آنچه كه به اين داستان غم انگيز و كلاهبردارى هاى شهرام جزايرى عرب مربوط مى شد،آگاهان و مطلعين خلقهاى ايران تصور مى كردند، احتمالا اين جريان نتيجه يك سهل انگارى ازطرف ماموران رژيم بوده كه جوانى از موقعيت بدست آمده سو استفاده كرده! و با پايان يافتن آن، ديگر در جمهورى اسلامى تكرار نخواهد شد! براى بنده و ميليونها هم وطنم قابل باور نمى توانست باشد كه شهرام جزايرى آخرين ماجرا است. زيرا با وضعى كه در 23 سال گذشته در مملكت حاكم بوده و هست، اين انتظار هم مى رفت كه واعظ طبسى هاى آيت الله زاده و سو استفاده جو نيز بدنبال بياورد.

 آقاى آيت الله خامنه اى،

مملكت ما درسايه شما و حكومت مطلقه ولايت فقيه، در گردابى از فساد و دزدى، رشوه خوارى و كلاهبردارى، اعتياد و فحشا و از خود بيگانگى خانواده ها غرق شده است. شما و همفكرانتان، نه اينكه نتوانستيد اسلام ناب محمدى را درايران پياده كنيد، بلكه اين سرزمين را ازنظر اقتصادى، فرهنگى و اخلاقى به خرابه تبديل نموده ايد. نكته مثبتى كه در حكومت دارى شما ديده مى شود و بايد به فال نيك گرفت، ايجاد تنفر در اكثر قاطع مردم سر زمين ايران نسبت به اسلام و هرنوع دين سالارى درجهان مى باشد. براى اثبات اين ادعا كافى است شما فقط يك هفته آزادى انتخاب عقيده به مردم را بدهيد، بدون شك ملاحظه خواهيد فرمود كه از ميان ميليونها انسانى كه پشت به شما و اسلامتان خواهند نمود، آيت الله زاده ها در صف اولند. و ديرى نخواهد پائيد كه مساجد را به موزه تبديل نمايند. مىفرمائيد نه، اينطور نيست، امتحان بفرمائيد. مطمئن باشيد بعد از پايان عمر شما كسى ديگر همانند خود شما وقعى به اسلام نخواهد گذاشت. به قول هموطن قلم بدستمان مجيد محمدى: "شما با يك ملت استقلال طلب وآزاديخواه چنان كرده ايد كه بخشى عظيم ازاين ملت، بوش اقتدارگرا و جنگ طلب را به جنابعالي ترجيح ميدهند" پس بهتر است تا دير نشده با احترام ميدان را ترك كنيد و حكومت را به خود مردم بسپاريد و با مقاومت خود براى حفظ قدرت، پاى سرمايه داران و جهانخوار را مجددا به ايران باز نكنيد. اميدوارم اين توصيه بنده بعنوان يك ايرانى آزاديخواه درشما تاثير مثبت بگذارد. حداقل اگر بفكر مردمان رنجديده خلقهاى ايران نيستيد، بفكر خودتان و آئينتان باشيد. با آرزوى تسلط خرد و عقل سليم برجاه طلبى و قدرت خواهى.

آلمان،  دوم آوريل 2003                                  دكتر گلمراد مرادى

 
 
                   بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی