در شبكه های تلويزيونی
جنگ طبق نقشه پيش می رود و از
شكست و عقب نشينی خبری نيست.
تانك ها خبرنگاران را برای ادامه
هجوم تبليغاتی همراه نيروهای
مهاجم به پيش می برند و باصطلاح
جنگ زنده را به خانه من و شما می
آورند. در شبكه c.n.n و b.b.c
به علت كمبود گزارش های روز و
واقعی، اخبار تكراری شده است.
يك گروه متخصص نظامی روسی
راهی را گشوده اند تا با كمك
اطلاعات امنيتی از طريق ماهواره
های شناسائی آمار و ارقام
واقعی بدست آيد. شايد سكوت دولت
روسيه در باره اين عمل، نوعی
همراهی باشد. از درون اين
همراهی اشتباهات و شكست پذير
بودن ارتش امريكا و انگليس از پرده
بيرون می افتد.
جنگ نيروی موتوريزه ارتش
امريكا را طوری خسته كرده كه در
حال حاضر شاهد كمك رسانی
نيروهای تازه نفس از كويت به اين
واحد پياده هستيم. اين واحد دستور
داشت شهر ناصريه را در عرض 2 روز
تصرف كند اما هنوز موفق نشده است.
عراقی ها گردان های
دفاعی خود را با موشك های ضد
تانك تقويت كرده اند و همچنين در
حال مين گذاری راه های ورود به
جبهه خويش می باشند.
باد موسمی صحرا شن را همراه خاك به آسمان بلند می
كند و اين از تهاجم دوطرف به هم
كاسته است.
شنودها فعال شده اند!
بی سيم های امريكائی
شنود می شوند! از دل اين شنودها
برخی تصميمات و تغيير تصميم ها
مشخص می شود. بموجب اين شنودها
مهاجمين تصميم به ادامه حمله پس از
بهتر شدن وضع هوا و آرام گرفتن باد و
شن گرفته اند. آنها براين باورند كه
پس از بهتر شدن هوا، با استفاده از
تجهيزات الكترونيكی كه دراختيار
دارند شانس حركت و تصرف مناطق را
بيشتر خواهند شد.
عكس های دريافتی نشان
می دهد كه از روياروئی ها
كاسته شده است. عكس دو زره پوش از
كار افتاده امريكائی آخرين
تصاوير است. آنها براثر رفتن روی
مين هائی كه عراقی ها در زمين
كاشته اند از كارافتاده اند. از
بصره هيچ خبری از شكاف در صف
نيروهای دفاعی عراقی
نمی رسد. نه تنها شكافی در صف
ارتش عراق ديده نمی شود، بلكه
آخرين گزارش های دريافتی نشان
می دهد كه يك گردان عراقی با
پشتيبانی تعدادی تانك محافظ
در حوالی فرودگاه بصره از خط
محاصره مهاجمين عبور كرده و دشمن را
از جناح ديگر مورد حمله خود قرار
داده است. نتيجه اين حمله عقب راندن
نيروهای امريكائی به مقياس
حداقل 2 كيلومتر بود. نتيجه اين
عمليات بازپس گرفتن فرودگاه بصره و
ساختمان های دورا دور آن توسط
سربازان عراقی بود. از اين
عمليات عكس هائی مخابره شده است.
بموجب اين تصاوير دو نفربر و يك
تانك "متحدين" منهدم شده است.
شنود راديوئی نيروهای متحدين
مشخص ساخت كه دو سرباز امريكائی
در اين عمليات كشته و شش سرباز
زخمی شده اند.
ام القصر همچنان نيمه تصرف و
نيمه آزاد به حال خود رها شده است.
آخرين درگيری ها در اطراف اين
شهر كه در جاده های مناطق
مسكونی آن تانك ها و نفربرها
حركت می كنند 2 كشته از ميان
سربازان انگليسی بر جای
گذاشته است.
شنودها، باز هم مشخص می كند
كه نابسامانی در نيروهای
لجستيكی، حركت خط مقدم جنگ را از
سرعت عمل بازداشته است.
فرماندهان نيروهای متحدين
نگران سرعت عمليات 20 واحد نظامی
عراق اند كه اكنون پشت سر دشمن قرار
گرفته اند. در روستاهای اشغال
شده، روستائيان مقاومت همه جانبه
ای از خود نشان می دهند.
اسرای جنگی امريكا حاضر به
همكاری شده و نقش ماموران
شناسائی را برای ارتش عراق
بازی می كنند و "گرا"ی
نظامی كه می دهند دراختيار
سرفرماندهی جنگ در بغداد قرار
می گيرد. از اين طريق نيروهای
امريكائی و انگليسی طی 24
ساعت بيش از 30 دستگاه تانك و زره پوش
خود را از دست داده اند.
ژنرال "تومی فرانك" با
اطلاع از همين مسئله دستور سريع
پاكسازی مناطق پشت سر مانده ارتش
متحدين را داده است. نيروهای
عراقی اعم از ارتشی و غير
ارتشی كه به پارتيزان های
محلی تبديل شده اند مشمول اين
فرمان شده اند.
يك شنود ديگر حكايت از آن دارد
كه يك گردان از واحد واكنش سريع
انگليس از لشكر22 "S.A.S" اين
ماموريت را دريافت داشته است و
واحدهای 1 تا 5 و 10
نيروی دريائی امريكا به
آن كمك می كند.
در تمامی اين گروه ها يك
آسيائی و عرب نژاد امريكائی
بعنوان راهنما حضور دارد. علاوه بر
اين برخی افراد محلی كه راهها
را می شناسند نيز با واسطه همين
افراد به خدمت گرفته شده اند. علاوه
بر اين افراد، از عراقی های
وابسته به برخی گروه های
اپوزيسيون رژيم صدام حسين نيز
استفاده می شود. اين افراد در
پروژه "چك" توسط انگليس و
امريكا جهت وظائف كنونی خود
برای راهنمائی ارتش امريكا
آموزش ديده اند.
توفان شن
جبهه سوم جنگ را توفان شن باز
كرده كه اكنون قوی ترين نيروی
مقابله با پيشروی ارتش متحدين
است. تنها از تيپ 3 پياده زرهی
امريكا بيش از يكصد تانك و نفر بر در
اوج توفان شن در راه مانده اند و يا
در بخش هائی از جبهه در گل و
لای گير كرده اند. تانك های
"ابراهام" كه نقص موتور آنها
در جنگ دوم خليج نيز آشكار شده بود
درميان اين تانك ها قرار دارند.
در شمال عراق حمله چتربازهای
نيروهای هوابرد با موفقيت همراه
نبوده است. آنها وظيفه داشتند كركوك
را اشغال كنند. امريكائی ها
برای اشغال كركوك چشم اميد به
كردها داشتند اما آنها از اين
همراهی اجتناب كردند. آنها هر
نوع همكاری با ارتش امريكا را
مشروط به جلوگيری ارتش امريكا در
پيشروی ارتش تركيه به داخل خاك
عراق و نزديك شدن به مرزهای
مشترك عراق و تركيه كرده اند.( اين
به معنای روياروئی ارتش تركيه
و ارتش متحدين است)
امريكائی ها برای تصرف
كركوك مجهز به سلاح سنگين
نيستند، زيرا از پيشروی
واحدهای نظامی كردها و سلاح
های سنگين آنها حساب باز كرده
بودند. بمباران هوائی به
تنهائی كافی نيست و نيروی
ضربتی نيز وجود ندارد.
يك عكس ماهواره ای نشان می
دهد كه عراقی ها موفق به
سرنگونی يك هلی كوپتر
آپاتچی امريكائی از تيپ 11
هوابرد شده اند. هليكوپتر مذكور
بدون خسارت سنگين سقوط كرده است و
امريكائی ها نگران اطلاع ارتش
عراق از تمام مشخصات فنی آن
هستند. نيروی هوائی امريكا
چند بار تلاش كرد اين هليكوپتر را
بمباران كند اما موفق نشد. در يك هدف
گيری اشتباه آنها يك هلی
كوپتر تجاری عراقی، كه به محل
سقوط هلی كوپتر امريكائی قرار
داشت را بمباران كردند. هدف هائی
كه از قبل از شروع جنگ تعيين شده
بودند، تاكنون دو تا هفت بار
بمباران شده اند، اما هنوز ارتش
عراق مقاومت می كند.
( اين گزارش از مجموعه آخرين
گزارش های سايت های
اينترنتی اينترفاكس- پراودا(روسيه)
و دنيای جوان(منتشره در آلمان)
تهيه شده است.)
|