نوام
چامسكی تحليلگر و انديشمند
آمريكائی در آخرين اظهار نظر خود
پيرامون حمله نظامی امريكا به
عراق كه در روزنامه ديلی تايمز
منتشر
شد گفت:
آنچه
رخ میدهد، جنگ نيست؛ زيرا نابرابری نيروها چنان زياد است
كه عبارت “جنگ” برای آن معنی
ندارد. به عقيده من جنگ طلبان درست
می
گويند كه انفجار
عظيم و مخربی رخ خواهد و جوامع
فرو خواهند پاشيد.
چامسكی
در
مورد
مخالفت با جنگ در جهان گفت: من نمیتوانم تظاهرات
گسترده و وسيع ماه فوريه در كشورهايی
كه در
حمله به عراق با
واشنگتن همسويی كرده اند را ناديده بگيرم. در
اسپانيا،
ايتاليا، انگليس؛ در ايتاليا 90 درصد مردم
تحت هر شرايطی با جنگ مخالفت
كردهاند و نزديك
به همين تعداد در اسپانيا. براساس
نظرسنجی انجام شده گالوپ در
ماه ژانويه به سختی حمايت
مردم
از
بوش – پاول
به
10 در صد می رسد. يعنی در واقع
هيچ حمايتی از آنها در ميان مردم
عادی جهان وجود ندارد. اگر دولت انگليس
عقبنشينی كند، دولت بوش با
مشكلات زيادی روبرو خواهد شد تا
حدی كه شايد جنگ برايش ناممكن شود.
به
عقيدهی چامسكی واشنگتن
برای عراق پس از جنگ رهبرانی
نظير
رهبران
مناطق تحت سلطه
آمريكا
در
آمريكای
مركزی و منطقه كارائيب را در نظر دارد.
چامسكی
در
باره رقابت
های اقتصادی و سياسی
امريكا و اروپا گفت:
مريكا
همواره با ديدگاههای ضد و نقيض
درباره اتحاد اروپا روبرو
بوده است. مشخص است كه برای
اقتصاد آمريكا، حركت اروپا به سمت
استقلال همواره نگران كننده بوده
است. به علاوه سيستم بازار اجتماعی در
اروپا تهديدی برای امريكا
شمرده
میشده است. اين
نگرانیها
سياست مداران آمريكا را برانگيخت
تا پس از جنگ دوم جهانی به سوی
اروپا و ژاپن متوجه شوند.
مثلا هنری كيسينجر در سال 1973 در
سخنرانی
خود به نام «سال اروپا» تذكر داد كه
اروپا مسئوليت
های
منطقهی و در چارچوب
نظم و قانونی كه دولت آمريكا
تعيين میكند دارد. “ناتو” هم
در راستای وجود تضمينی
برای كنترل آمريكا بر اروپا شكل
گرفت.
اروپا به مدت 30 سال از لحاظ
اقتصادی سه قطبی بوده است و سه
مركز قدرت
اصلی
از جمله ژاپن و اينك چين نقش
فزايندهای در اين ميان داشتهاند.
هنوز
زود است دربارهی دوران پس از
جنگ عراق صحبت شود، به
خصوص اين كه منطقه دستخوش درگيريهای
متعدد
است.
|