پيک هفته

   

پيک نت

پيوندهای پيک بايگانی پيک

hafteh@peiknet.com

 

    hafteh@peiknet.com

 
 
پيک هفته

آرشيو هفتگی

در رابطه با پيک هفته


 
 
 

ترانه حیدربابا

برای راهیان قلعه بابک

 
 

 

 
 

 

 

 

بابک خرمدین
دراین قلعه

آزادی و استقلال

سنگر گرفته بود


 
   

 این، شاید زیبا ترین و گویا ترین تصویر از قلعه بابک در آذربایجان باشد. دژ تسخیر ناپذیر بابک خرمدین در برابر یورش اعراب، برفراز بلندترین نقطه کوه.

برخی پدیده های اجتماعی را بهتراست در هفت توی راز و رمز و اشاره نپیچاند و مغزکلام را در ارتباط با آن گفت. ماجرا بزرگذاشت و مراسم سالانه بابک خرمدین و عزم هزاران و به تعبیری دهها هزار تن برای عبور از لابلای صخره ها و رسیدن به این قلعه نیز، از این جمله است:

بابک خرمدین، نه یگانه، بلکه از جمله نمادهای استقلال و میهن پرستی ایرانیان است. درمقابل اعراب ایستاد و از ایران و ایرانیت دفاع کرد. در دوران اخیر که حاکمیت جمهوری اسلامی ملی گرائی و ایرانیت را در سایه انترناسیونالیسم اسلامی و عربیت قرار داده و استبداد دینی را ابزار آن ساخته، بابک خرمدین چهره و معنای نوین و تازه ای یافته است. مردم با صراحت نمی گویند حرف حسابشان چیست و حاکمیت نیز با صراحت نمی گوید با چه چیز مخالف است؛ اما لُب کلام این است:

ایرانی از هویت خویش می خواهد دفاع کند و با استبداد مذهبی سر ستیز دارد و حاکمیت استبداد دینی را ابزار حاکمیت کرده و خود را به بهانه اسلام به اعراب چسبانده است. مردم هر سال از دامنه این کوه و با عبور از سد نیروی انتظامی و امنیتی و سپاهی به دشواری خود را تا قلعه بالا می کشند تا عزم خود را برای آزادی و رهائی از فرهنگ عربی به حاکمیت نشان دهند و حاکمیت نیز با آنکه به روی خود نمی آورد، با عده و عُده نظامی وانتظامی و امنیتی که هر سال برای 10 روز در جاده های منتهی به این قلعه و در پای آن بسیج می کند به مقابله با این خواست ملی بر می خیزد.

اما، این ماجرا روی دیگری هم در این سال ها یافته که آن را هم باید گفت:

عده ای هوس کرده اند این اسب راهوار را وارونه سوار شوند. یعنی می خواهند این مراسم و نمایش ملی دفاع از استقلال و آزادی و فرهنگ و زبان ملی را تبدیل به وابستگی به ترکیه و جمهوری آذربایجان کنند. دُهل و بوق و پرچم ترکیه را می برند بر فراز این قلعه و بجای اعلام حمایت از هویت ملی و استقلال کشور، اعلام هویت ترکی و وابستگی می کنند. شاید یکی از کاندیداهای رد صلاحیت شده تبریز در دوره های گذشته مجلس شورای اسلامی بنام "چهرگانی" را بتوان موتور این حرکت دوم نامید. سلطنت خواهان و اهل استبداد گذشته نیز، اغلب زیر همین پرچم جمع شده و طبع اسرائیل پسند آنها، حالا ترکیه پسند شده است!

بدین ترتیب، آنها که استبداد دینی و چسبیدن به اعراب، به بهانه زبان قرآن (عربی) را در حاکمیت دنبال می کنند، به همین حرکت دوم  استناد کرده و بگیر و ببند سالانه در اطراف قلعه بابک و جاده های مرتبط با آن را راه می اندازند، حال آنکه اکثریتی که می خواهند به قلعه بروند و علیرغم هر دشواری که حاکمیت فراهم می کند می روند، حرفشان چیز دیگری است. حاکمیت نیز آزادی سیتزی را زیر پوشش مقابله با تجزیه طلبی و تبلیغ بیگانه ( ترکیه و جمهوری آذربایجان) پنهان می کند!

اینکه دختر و پسر با هم می روند به قلعه، ساز می زنند و ارزش های دینی را پایمال می کنند، حجاب زنان کج است، موی مردان بلند است و ... همه اش بهانه است. درد چیز دیگری است!