حبيب و جعفر هر دو بيست و دو ساله، هر دو افغانی.
امسال سال آخر اقامتشان در ايران است. هنوز پس از دو
دهه اقامت در ايران نتوانستهاند تابعيت بگيرند. حتا
از افاغنهای صحبت ميكنند كه پس از سی تا چهل سال
اقامت هنوز نتوانستهاند تابعيت بگيرند. تنها افرادی
كه با ايرانيان ازدواج كردهاند ميتوانند در ايران
بمانند. افغانيهايی كه در ايران متولد شدهاند
نميتوانند تقاضای اقامت كنند. اين در حاليست كه در
اكثر كشورهای دنيا تولد در همان كشور معياری برای
شهرونديست كه به مراتب ارزشی بالاتر از اقامت صرف
دارد.
جعفر كه امسال دورهی پيشدانشگاهی را در ايران
ميگذراند قصد دارد يكی از بورسيههايی را كه دولت
ايران به دانشجويان افغانی ميدهد، استفاده كند و در
دانشگاهی در ايران ادامهی تحصيل دهد (2400 بورس
تحصيلی كه سه چهارم آن به ديپلمهای ايرانی تعلق دارد،
توسط دولت ايران به كشور افغانستان داده شده است).
آمارهايی كه مراكز بينالمللی، از جمله كميساريای عالی
سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، در مورد
پناهجويان افغانی ميدهند، حضور در حدود يك ميليون
نفر را برآورد ميكنند، اما جعفر ميگفت در حدود پنج
ميليون نفر افغانی در ايران هستند (برای مشاهدهی آمار
پناهجويان در جهان به بخش ويژهی مهاجرت سايت بی بی
سی سر بزنيد).
برای اين كه وضعيت پناهجويان سختتر شود، از امسال
برای تحصيل در دبيرستان صد هزار تومان، راهنمايی
هفتاد هزار تومان، دبستان پنجاه هزار تومان از هر
افغانی دريافت ميكنند.
از جعفر در مورد فرق ايرانيها و افغانيها در «كار
كردن» پرسيدم. او ميگفت: "ايرانيها به پشت ميز نشينی
عادت دارند، اما افغانيها در همهی مرغداريها و
گاوداريها و شهرداريها فعاليت ميكنند.
او كريمانه برخوردهای تحقيرآميز برخی از ايرانيها با
پناهجويان افغانی را طبيعی ميدانست، چون جوانان
ايرانی بيكار هستند، اما ... كاركنان و مأموران دولت
چرا؟ ...
در اردوگاه سليمان خانی تهران، محل اعزام افغانيها به
كشورشان، از پليسهای باتوم به دست و كلاه كج صحبت
ميكرد كه به نحوی تحقيرآميز با مراجعان برخورد
ميكنند و هر كس بدناش بايد صابون آنها را به نحوی
لمس كند، از تحقير زبانی گرفته تا ضربهی باتوم (قابل
توجه افرادی كه دغدغهی رعايت حقوق بشر در زندانهای
ابوغريب بغداد را دارند، اما اتفاقات اردوگاه سليمان
خانی بيخ گوش آنها در تهران برايشان عذاب وجدان
ايجاد نميكند).
حال اين دو به همراه خانوادهشان به كابل ميروند.
حبيب وقتی يك ساله بود آنجا را ترك كرده است و جعفر
هم در ايران به دنيا آمده است. برای هر دو ديدن كابل
بايد جالب باشد، اما آنها هيچ خانه و كاشانهای
ندارند و خود را به تقدير و آيندهی روشن پيش رو
سپردهاند ...
نقل از نشريه فروغ |