فيلم ''The Best of Youth'' (بهترين دوران جوانی) هفته آينده (دوم ماه جولای) در امريکا به نمايش گذاشته می شود. بازی درخشان "مايا سانسا" هنرپيشه 31 ساله ايرانی دراين فيلم، می تواند درهای هاليود را به روی او بگشايد. او نقش يک زن همجنس گرا را دراين فيلم بازی می کند و به گفته منتقدان سينمائی، در لحظاتی از فيلم، چنان عاطفی و دلچسب ايفای نقش کرده که کمتر زنی در اين نقش چنين توانسته اند بازی کند. داستان اين فيلم عشق دو زن جوان به يکديگر است.
فيلم، تا اينجا جايزه قديمی و شناخته شده سينمای ايتاليا، بنام "روبان نقره ای” را برده است و در آخرين فستيوال کن نيز که امسال برگزار شد، جايزه بهترين کارگردان را با خود به ايتاليا برد.
"مايا سانسا" نيمه ايتاليائی، نيمه ايرانی و بخشی از سرگذشت و سرنوشت ايرانيان خارج از کشور است. او در سال 1975 در رم متولد شد.                                    
دختر ديگری که در مقابل "مايا سانسا" در فيلمThe Best of Youth  نقش مشعوقه او را بازی می کند، در مصاحبه ای که اخيرا با مطبوعات سينمائی کرد گفت:
صحنه های معاشقه با "مايا" درابتدا دشوار بود، اما مايا چنان صميمانه و ماهرانه نقش خود را بازی کرد که قرار گرفتن درچنين نقشی برايم آسان شد. ما با هم از قديم دوست هستيم. شايد به همين دليل بود که می دانستيم چگونه می توانيم در برابر دوربين قرار گيريم.
داستان فيلم، سرگذشت دو دختر جوان است که يکديگر را دوست دارند و پنهان از مادران خود با يکديگر ارتباط عاشفانه برقرار کرده اند. اين رازی است که مادران آنها از آن بی خبرند.

دومين فيلم

 "مايا سانسا" بدنبال درخشش فيلم  "The best of youth" اخيرا در فيلمی به نام "good morning, night" (صبح بخير، شب) نيز بازی کرده، که در اين فيلم نيز موفق بوده است.
کارگردان فيلم بنام Marco Bellocchio می گويد:
 مايا، دراين فيلم جديد خود، نقش دختر جوان تروريستی را به نام "آنا" ايفاء می کند. گروگانگيری ودر گيريهای مسلحانه زندگی او را با خود می برد. بيننده فيلم، سرگذشت مايا را در سالها ئی دنبال می کند که تروريسم دنيا او را پيچيده کرده است.

"مايا سانسا" خود در باره فيلم جديدش می گويد:
 فيلنامه" صبح بخير، شب" از زندگی واقعی خود من برداشت شده است.
مايا در اين فيلم دختری است که در سن 25 سالگی، برای نخستين بار در جنوب فرانسه و در حالی که او در بيمارستانی کوچک بستری است ملاقات می کند.  دختر وقتی بر بالين پدر حاضر می شود که او آخرين لحظات عمر را می گذراند. و اين ملاقاتی است به درخواست پدر!
مايا، در همين ارتباط می گويد: اين زندگی واقعی خود من است که پدرم را در سن 15 سالگی برای اولين بار ملاقات کردم.  تا آن زمان با مادرم در رم زندگی ميکردم.