هانيبال الخاص در هفتاد و چهار سالگی همچنان نقاشی می
كند و به فكر آينده آثار خود و هنر نقاشی در ايران
است. او متولد كرمانشاه است و تابه امروز بيش از 100
نمايشگاه انفرادی و 200 نمايشگاه گروهی در كشورهای
مختلف جهان برگزار كرده است. الخاص تنها نقاش نيست
بلكه شاعر و مترجم نيز هست. علاقه خاصی به شعر نيما و
فروغ دارد و اين علاقه را در تابلو های خود منعكس كرده
است. چنانكه در گذشته نمايشگاهی از تابلوهای نيمايی
خود برگزار كرده است. در مراسمی كه31 ارديبهشت ماه
امسال برای بزرگداشت هانيبال الخاص برگزار شد او با
اشاره به تابلوهايی كه با موضوع شاعران معاصر كشيده،
از سازمان ميراث فرهنگی خواست تا اين آثار و تابلوهای
نيما در موزه نيما گذاشته شود.
الخاص خود
زندگيش را چنين تعريف می كند
من در سال
1309 ازپدر و مادر آشوری در كرمانشاه متولد شدم و با
نمايشگاه نيما و شعرش دارم جشن پنجاه و نه سالگيام را
ميگيرم. دو سال پيش جشن
پنجاه سال نقاشی خود را سه سال ديرتر در موزه آزادی
برقرار كردم. بيش از صد
نمايشگاه نقاشی تكنفره و بيش از دويست نمايشگاه
گروهی در ايران، اروپا، كانادا،
امريكا، استراليا داشته ام. سی و پنج سال و اندی تدريس كرده ام
(پنج سال در هنرستان
پسران، شش سال در دانشكده ی مانتی سلو ايالت الی نوی
امريكا با سمت مدير گروه و
دانشيار، هفده سال رسمی در دانشكده هنر های زيبای
دانشگاه تهران، هفت سال بطور موقت
در دانشگاه هنر آزاد اسلامی). در حال حاضر، نه بازنشستگی
ميگيرم، نه بيمه درمانی دارم. از سال 53 به مدت چهار
سال در "روزنامه كيهان" نقد هنری نوشته ام. چهار تا
كتاب آموزش هنری تأليف كرده ام. برای ده ها كتاب روی
جلد كشيده ام و شعر مصور كرده
ام. به زبان آشوری هزاران بيت، دوبيتی، هايكو، قصيده و
منظومه و غزل گفته ام. صد و
پنچاه غزل حافظ را به زبان مادری ام با حفظ وزن و قافيه و معنا
و طنز ترجمه كرده
ام. بيش از 300 متر مربع نقاشی ديواری كشيدهام. جز
هزاران تابلو كوچك و بزرگ، سه
پرده 15 قطعه ای و چهار پرده هشت قطعهای نقاشی كرده
ام. به مدت دو سال گالريای را
به نام گيلگمش، كه از اولين گالری معاصر ايران بود اداره كرده
ام و اين طراحان بزرگ
به ترتيب سن شاگردان من بوده اند: بهمن بروجنی، منوچهر
صفرزاده، مسعود سعدالدينی،
نيلوفر قادری نژاد، ترانه صادقيان، هادی ضياءالدينی،
مسعود صميمی، محمد فيروزه ای،
جلال متولی، منيژه صحی، ناصر محمدی، فرامرز رحمانی و ديگر
شاگردهايم كه بعضی هاشان
شايد نخواهند كه من اسمشان را بياورم، و شاگردان
شاگردانم كه به نوعی نوه های من
محسوب ميشوند.
در نمايشگاههايم با طنز و ابتكارهای مختلف مثل
برقراری هپنينگ
ها و انتخاب انبارها برای نمايشگاه دادن يا بيل حواله كردن ها،
و نقاشی های مملو از
هزليات عبيد و مولوی كوشيدهام تا روند نمايشگاه
بروهای مقرراتی را بهم بزنم.پا
فشاری من در مصاحبه ها و نوشته ها و نوع تدريس ام اين
بوده كه به خود بينديشيد و
غرب بی فرهنگانه تقليد نكنيد.
آخرين ايسم، مهمترين و بادوام ترين شيوه نيست. بی پرده
سخن گفته ام. دشمن زياد دارم. دوستان شفيق بيشتر.
بی پروا قدمهای زياد
برداشتهام، پس اشتباههای بيشمار بسيار مرتكب شده ام. دروغ
كم گفته ام و اين حرف
آخر بزرگترين دروغام بوده است.
(نقل از مجله كلك)
تعدادی از تابلوهای هانيبال الخاص را با تصوير نيما كه
برگرفته از شعرهای اوست در زير می بينيد. اين تابلوها
در سايت
گالری الهه
به نمايش گذاشته شده است. |